شهرداری پرونده خانه زرنگار قزوین را به کمیسیون ماده 100 فرستاد
خانه های تاریخی قربانی مصوبه های نهادهای دولتی
حسین زندی- به گفته یکی از مالکان خانه ، خانواده زرنگار 12 سال برای مرمت این خانه زمان صرف کرده اند و تمام هزینه های مرمت بدون کمک از سازمان میراث و به صورت شخصی صورت گرفته است. اما به تازگی شهرداری قزوین پرونده این خانه را به جرم نوسازی به کمیسیون ماده 100 فرستاده است وبا ابلاغ بخشنامه در خواست جریمه کرده است.
خانه تاریخی زرنگار قزوین در خیابان مولوی انتهای کوچه یخچال واقع شده است که گفته می شود مربوط به اواخر زندیه و اوایل دوره قاجاریه است. خانواده زرنگار سه نسل است که در این خانه منحصر به فرد ساکن هستند. این بنا 970 متر مساحت دارد و دارای دو حیاط اندرونی بیرونی است ومساحت حیاط بیرونی 650 مترمربع است و تنها خانه سه طبقه گودال باغچه ای قزوین به شمار می آید . کسی که وارد حیاط می شود با یک بنای یک طبقه روبرو می شود اما در واقع دو طبقه آن در زیر زمین قرار گرفته است. در طراحی داخلی بنا کتیبه ها و آثار گره چینی نفیسی به کار رفته که به ... این عمارت افزوده است .این بنا به شماره 30237 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
بابک زرنگار می گوید: این خانه طبق وصیت نامه جدم مرحوم لطف ا... زرنگار به تنها فرزندش عباس واگذار می شود و در وصیت نامه بارها تاکید می کند که این خانه متعلق به فرزندم است . پدرم به خاطر وظیفه و حس تعلق هیچوقت این خانه را نفروخت و به همین دلیل و ادای دین اقدام به مرمت خانه کرد و معتقد است این اثر باید حفظ شود از جمله افرادی بود که داوطلبانه اقدام به ثبت خانه کرد.
زرنگار می گوید: مرمت خانه از سال 1378 آغاز شد و 12 سال زمان برد ،کاملا با هزینه شخصی و با نظرات کارشناسان میراث به خصوص توجه و حمایت مدیریت وقت مهندس محمد زاده انجام شد.ما مستندات زیادی داریم که با اجازه اداره میراث فرهنگی قزوین اقدام به باز سازی خانه کرده ایم و حتا یک سانتی متر اضافه بنا نداریم که مشمول جریمه بشویم .حال یا از ضعف اداره میراث است و یا از قدرت شهرداری این خانه تاریخی تهدید به تخریب شده است. ما حتا نامه نوشته ایم و از مراجع قانونی درخواست کرده ایم اگر کار غیر قانونی انجام داده ایم در سبزه میدان شهر مارا شلاق بزنند.
بابک زرنگار که خود کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی است ادامه می دهد: سوء برداشتی وجود دارد که می گویند مالک برای فرار از جریمه پیگیر پرونده است در حالی که وقتی مالک یک خانه تاریخی 12 سال زمان برای مرمت یک بنای تاریخی صرف می کند و هزینه می کند نگران پول نیست ،مشکل جریمه نیست . نگرانی ما این است که این اقدام شهرداری فتح بابی شود و نقطه آغازی برای اینکه اگر شخص دیگری بخواهد مکانی را ثبت کند این قبیل اقدام ها موجب انصراف و پشیمانی شود و مردم را از حفظ آثار تاریخی باز دارد.خانه زرنگار تنها نمونه ای از خانه های تاریخی شهر قزوین است و نباید عملکرد شهرداری باعث نگرانی مالکان شود باید از شهرداری پرسید اگر بنای تاریخی احتیاج به جریمه و عوارض نوسازی دارد چه خدماتی و چه سرویس و چه تشویقی در اختیار ما از طرف شهرداری قرار گرفته است؟
زرنگار در مورد دیگر اقدامات شهرداری در حوزه باغ ها و منابع طبیعی قزوین می گوید: قزوین تنها شهری است که در میان یک باغ بزرگ شکل گرفته است و تاریخ این باغ هارا به دوره ساسانیان نسبت می دهند زمین و باغ ما در روستای ناصر آباد مجاور شهرک دانش غرب قزوین قرارگرفته است. تعدادی از درختانی که مادر باغ داریم قدمت 400 ساله دارند چرا ثبت نمی شوند.؟ امروز بیش از 300 هگتار از این باغ هارا شهرداری تملیک کرده است وبا مصوبه شورای شهر وشهرداری تبدیل به مسکن خواهد شد.300 هکتار زمین زراعی که در سال دوبار کشت می شود. من باغدار هستم واگر زمین های من کاربری مسکونی پیدا کند باید خوشحال شوم چون چندبرابر سود خواهم برد و ارزش زمین هایم ده چندان می شود اما مگر ما چقدر باغ و زمین داریم؟ به جای ثبت کردن این باغ ها را ویران می کنند .
زنجیره انسانی برای نجات اصطبل مهری خانم در ورکانه
حسین زندی
جمعه گذشته فعالان مدنی همدان با تجمع در مقابل اصطبل تاریخی ورکانه اعتراض خود را نسبت به بیتوجهی مدیران میراث فرهنگی استان به تخریب این اصطبل و نیز وضعیت روستای ورکانه اعلام کردند.
در این تجمع که تعدادی از اعضای انجمنهای «پرورش اسب همدان»، «پویشگران سفر پاک» و «دوستان زمین » حضور داشتند. حاضران خواستار مرمت دو اصطبل تاریخی و قلعه مهری خانم، درروستای ورکانه از سوی مسئولان میراث فرهنگی همدان شدند. اعضای این انجمنها ضمن تشکیل حلقه انسانی در مقابل اصطبل مری لیلی قراگوزلو، تاکید کردند احتمال اینکه این بناها بتوانند در مقابل بارشهای امسال دوام بیاورند بسیار کم است.
رئیس انجمن اسب همدان گفت: این روستای تاریخی مرکز بازشناسی و معرفی اسب اصیل ایرانی (نژاد خوزستان) به جهانیان است. این کار توسط خانم مری لیلی قراگوزلو انجام شد و اگر زحمات ایشان نبود شاید این اتفاق نمیافتاد. وی با اصلاحاتی توانست در طول دو سال 10 سانتی متر به قامت اسب ایرانی بیفزاید. مستندات ژنتیکی و تحقیقاتی که در اختیار دانشگاههای امریکا قرار دارد، نشان میدهد که تمام اسبهای دنیا میتوانند نژاد ایرانی داشته باشند. با تلاش خانم قراگوزلو بود که اسب ایرانی به ثبت جهانی رسید. آنچه امروز به عنوان اسب عرب شناخته میشود، منشا ایرانی دارد.با اینکه خانم قراگوزلو تلاشهای فراوانی برای اصلاح نژاد اسب ایرانی انجام داد، جهاد سازندگی همدان حق این خانم را ضایع کرد، من شاهد این موضوع بودم.
مهدی بختیاری افزود: وقتی انجمن اسب عرب تشکیل شد، تا پنج سال ایران حتی نماینده ای در این انجمن نداشت. با اینکه در صحرای عربستان اسب نمیتوانست رشد کند، با خیانت عربستان و امریکا تلاش شد اسب ایران را به نام عرب ثبت کنند. اما مری لیلی قراگوزلو، با هزینه شخصی خود مسئله را پیگیری کرد. او حتی بارها به امریکا سفر کرد تا توانست این انجمن را متقاعد کند. البته متاسفانه با نام و نژادی دیگر توانستند اسب ایرانی را با نام «اسب عرب خوزستان» به ثبت برسانند. در اواخر عمر خانم قراگوزلو مسئولان متوجه خدمات این بانوی ایرانی شدند، اما خیلی دیر شده بود.
وی ادامه داد: چند سالی است اسب اصیل ایرانی یا عرب خوزستان،مورد توجه قرار گرفته است اما مسئله قرنطینه و همچنین ورود اسبهای خارجی؛ مانند عرب مصری،عرب اروپایی، عرب هلندی و امریکایی سبب میشود تمام تلاشهای خانم قراگوزلو از بین برود. متاسفانه سودجویی پرورش دهندگان و نبود نطارت دولتی، آسیب جدی به این مسئله وارد کرده است.
رئیس انجمن پرورش اسب در ادامه افزود: در سال 1755 میلادی سه اسب،برای اصلاح نژاد اسبهای اروپایی، از ایران خارج شد که امروز قویترین و زیباترین اسبهای اروپایی از نژاد این سه اسب هستند. یعنی در دنیا اسبی را نمیبینید که خون اسب شرقی نداشته باشد. گوناگونی اسب در ایران بسیار زیاد است. اسب کاسپین (اسبچه خزر)، که جد تمام اسبهای دنیاست. اسب ترکمن، اسب کرد، اسب درهشوری و... اسب ناپلئون که سی سال همراه او بود، یک اسب ایرانی بود که جهانپیما نام داشت و بعدها به امپراطور شهره شد.
بختیاری در پایان گفت: اسب در فرهنگ ما حضور پررنگی دارد . از نامهای مردم تا فرهنگ عمومی، میتوان نمود این مسئله را دید. همدان پایگاه اسب و سوارکاری در ایران بوده، حیف است که داشتههای آن مانند اصطبل قدیمی روستای ورکانه نادیده گرفته شود. ما امیدواریم مسئولان استان با تعامل و تدبیر بتوانند این سرمایهها را نجات دهند و ما بتوانیم در جهت حفظ نژاد اصیل اسب ایرانی، از چنین فضاهایی بهره ببریم و راه خانم قراگوزلو و خانم لوییس فیروز؛ دو بانوی پرورش اسب ایران را ادامه دهیم.
در پایان شرکتکنندگان در این گردهمایی با تشکیل حلقه انسانی به دور این بنای تاریخی منحصر به فرد، خواستار توجه بیشتر مسئولان و مرمت و حفظ این بنا شدند.
خانم ایرینا بوکوا دبیر کل محترم سازمان جهانی یونسکو
آقای فرانچسکو باندارین معاون محترم دبیرکل یونسکو در بخش فرهنگ
خانم سیسیل دویل رئیس محترم بخش میراث فرهنگی ناملموس یونسکو
اعضای محترم کمیته بینالدول کشورهای عضو کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس
عالیجنابان،
امضا کنندگان این بیانیه به عنوان جمعی از سازمان های غیر دولتی فعال در"شورای هماهنگی سازمانهای غیردولتی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور جمهوری اسلامی ایران" که در مناطق و استان های مختلف این کشور، و به صورت داوطلبانه در جهت بقا و حفاظت از میراث فرهنگی و محیط زیست این کشور، که جزئی از میراث تاریخی و معنوی جهانی می باشد، فعالیت می نمایند، با توجه به طرح پرونده مربوط به چوگان به شماره 00905 با عنوان "چوگان، یک بازی سنّتی با اسب در قره باغ"، تسلیمشده توسط جمهوری آذربایجان در نشست سوم تا هشتم دسامبر 2013 برای ثبت احتمالی در فهرست "میراث فرهنگی ناملموس نیازمند پاسداری فوری" با توجه به سوابق موجود، و در نظر گرفتن برخی نگرانیها، براساس حقوق در نظر گرفته شده برای ایران در چهارچوب کنواسیون سال 2003، خواهشمندیم در بررسی این پرونده به موضوعات مورد اشاره زیر که تشکل های غیر دولتی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمایندگان وجدان اجتماعی ارائه می نمایند توجه فرمایید.
همانگونه که مستحضر هستید، با توجه به مستندات و دائره المعارف های مختلف موجود،خاستگاه و محل زایش چوگان کشور ایران بوده، و این بازی در طول سال های گذشته از این کشور به دیگر مناطق جهان اشاعه پیدا کرده است، و مهمتر از آن اینکه، این بازی اکنون نیز بخشی از زندگی، معیشت، و هویت اقوام و ساکنان مناطق مختلف ایران همچون کرد، بختیاری، آذربایجانی، کرمانی و غیره می باشد. از آنجا که بازی چوگان همچنان به صورت فعال در مناسبت هایی چون جشن های ملی و بومی و حتی آیین های خانوادگی همچون عروسی مناطق مختلف کشور ایران به عنوان یک بازی سنتی و آیینی برگزار می گردد، لذا ثبت آن به نام کشور آذربایجان موجب بروز واکنش های منفی از طرف برخی کمیته های محلی و متخصصین و سازمان های غیر دولتی شده است. همین امر حساسیت و اختلاف بین دو ملت ایران و آذربایجان را سبب خواهد شد، و باعث می گردد تا کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس از روح خود فاصله بگیرد.
از سوی دیگر،درانتظارماندن کشور ایران برای الحاق به این پرونده در سال دیگر، و یا تلاش این کشور برای ارائه یک پرونده کشوری مجزا در سالهای بعد، صدمات جدی و بسیاری به روابط این دو ملت همسایه و دوست وارد خواهد ساخت.
با توجه به اینکه هدف کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس ایجاد صلح و گفتگو در میان گروهها، اقوام و کشورها است، و رویکرد جدید یونسکو مبنی بر نامگذاری دوره 2013-2022 با عنوان دهه تقارب فرهنگها نیز نشان دهنده این موضوع میباشد، و اینکه یکی از راههای دستیابی به این تقارب تشویق ملتها برای ثبت آثار فرهنگی به شکل مشترک و در قالب پروندههای چند ملیّتی است، ثبت پروندههایی از آن دست که کشور آذربایجان برای سال 2013 ارائه نموده، که عنصری مشترک در آنها، تنها بهنام یک کشور معرّفی میشود، میتواند موجب فاصله گرفتن از اهداف کنوانسیون گردد؛ و این درحالی است که تشویق ملتها به ثبت آثار چند ملیتی منجر به احترام آنان به میراث فرهنگی ناملموس بشری میشود. از این رو پیشنهاد میگردد بخش میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، و ارگانهای ارزیاب همکار آن، در چنین مواردی به گذشته تاریخی مشترک کشورها توجّه نمایند. در بحث چوگان، چنان چه این پیشینه به درستی مورد بررسی قرار گیرد، مشخّص میگردد که ثبت چوگان تنها به نام کشور آذربایجان از انصاف به دور است ، و عملی است که واقعیت عنصری عمده در جمع مواریث ناملموس بشری را نادیده میانگارد.
کشور ایران نیز همواره تلاش نموده است تا بر اساس کنواسیون 2003 خط مشی توجّه به مواریث مشترک را دنبال کند، و همواره در پی راهی به منظور ترویج صلح، همبستگی و روابط دوستانه با کشورهای همسایه و هم فرهنگ با خود باشد: تجربه ثبت میراث فرهنگی ناملموس نوروز نمونهای موفق از این نوع تلاش از سوی جمهوری اسلامی ایران است.
اما در ادامه لازم است به مواردی در نقد پرونده ارائه شده از سوی جمهوری آذربایجان اشاره گردد:
همانگونه که در نریشن (گفتار متن) فیلم ارائه شده توسط جمهوری آذربایجان بیان میشود، این بازی در شهرهای ارومیه و تبریز در کشور ایران نیز برگزار می گردد،و این خود دلیلی بر وجود این بازی در ایران است. البته فیلم مذکور در بیان این موضوع از نام جعلی آذربایجان جنوبی برای این مناطق در نریشن (گفتار متن) آذری خود استفاده کرده است؛ و این نام گذاری نادرست پرونده و قابلیت استناد آن را با چالشی عمده مواجه ساخته است: سندی که مقرّر است بهطور رسمی در سازمان بینالمللی یونسکو به تصویب برسد، بایستی از هرگونه عبارتی که خدشهای را به تمامیت ارضی کشوری دیگر وارد میسازد تهی باشد. متاسفانه این بخش از نریشن (گفتار متن) آذری در زیرنویس انگلیسی فیلم نیامده، و این امر باعث شده که ارزیابان ارگان فرعی یونسکو متوجّه استفاده از این نام مجعول نشوند.
از سوی دیگر در متن پرونده به نام 16 استان مختلف جمهوری آذربایجان به عنوان مناطقی که اکنون بازی چوگان در آنها انجام می شود اشاره شده است، که این موضوع دلیلی بر وجود و زنده بودن بازی چوگان در آن کشور می باشد؛ لذا درخواست ثبت این پرونده در فهرست میراث فرهنگی ناملموس نیازمند پاسداری فوری (در خطر) با شواهد موجود مغایرت دارد.
امضا کنندگان این بیانیه بر این باورند که ثبت بازی چوگان به نام کشور آذربایجان، بههیچوجه، نمیتواند واقعیت این میراث گرانسنگ بشری را بهنمایش بگذارد. چوگان میراث فرهنگی ناملموس شماری از کشورهای جهان، و از جمله، کشور جمهوری اسلامی ایران است، و چنانچه ثبت آن بهطور مشترک و توسّط تمامی این کشورها صورت پذیرد، آنگاه جهانیان درخواهند یافت که این عنصر بههیچوجه در معرض خطر نابودی نیست، بلکه عنصری زنده و پویا و دارای تنوّعات قومی و فرهنگی بسیار است. از سوی دیگر، آنچه آذربایجان قصد ثبت آن را دارد، صرفاً، بخشی بسیار کوچک از چیزی است که ملل بخش وسیعی از جهان «چوگان» میخوانند. ما بر این باوریم که چوگان هنگامی بهشایستگی به ثبت جهانی میرسد که تمامی کشورهای دارندهی آن مشترکاً به ثبت آن اقدام نمایند.
در پایان توجه شما را به همزمانی ارائه این پرونده اختلاف برانگیز با میزبانی جمهوری آذربایجان در این اجلاس جلب نموده، و خواهشمندیم تا ضمن توجه به مستندات ارائه شده بازنگری لازم در خصوص این پرونده را مورد توجه قرار دهید.
با تقدیم احترام
1) انجمن آفتاب سرخ ( استان خوزستان )
2) انجمن آیاپیر ( استان خوزستان و تهران )
3 ) انجمن اسفند گان روز مهر ورزی ( استان تهران )
4) انجمن ایرانشناسی کهندژ ( استان همدان )
5) انجمن ایلامشناسی ایران ( استان تهران )
6) انجمن بوم آب و آفتاب خوزستان(خوزستان)
7) انجمن پرورش اسب ( استان همدان )
8) انجمن پویشگران سفر پاک ( استان همدان )
9) انجمن پیشگامان خورشید استهبان ( استان فارس )
10) انجمن پاسداشت مفاخر ایران
11) انجمن توسعه و ترویج فرهنگ موزه داری ( استان اصفهان )
12) انجمن جوانان سپید پارس ( استان مازندران )
13) انجمن چارسوق کویر اردکان ( استان یزد )
14) انجمن حمایت از اسب اصیل ایران
15) انجمن دوستان زمین ( استان همدان )
16) انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز ( استان تهران )
17) انجمن دوستداران میراث فرهنگی آبادان(خوزستان)
18) انجمن دوستداران میراث فرهنگی بهبهان(خوزستان)
19) انجمن دوستداران میراث فرهنگی باستان پژوهان باغملک(خوزستان)
20) انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا (خوزستان)
21) انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریشا ایذه(خوزستان)
22) انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاشار رامهرمز(خوزستان)
23) انجمن دوسستداران میراث فرهنگی دزفول(خوزستان)
24) انجمن دوستداران میراث فرهنگی شوش (خوزستان)
25) انجمن دوستداران میراث فرهنگى قورتان ( استان اصفهان )
26) انجمن دوستداران میراث
فرهنگى گز برخوار ( استان اصفهان )
27) انجمن
دوستداران میراث فرهنگی گیلان ( استان گیلان )
28) انجمن دوستداران میراث فرهنگى ورزنه ( استان اصفهان )
29) انجمن دوستداران میراث هوتو ( استان مازندران )
30) انجمن دوست داران دالاهو ( استان کرمانشاه )
31) انجمن دوستداران آثار تاریخی و مفاخر نوش آباد ( استان اصفهان )
32) انجمن دوستداران حافظ ( استان فارس )
33) انجمن دوست داران حافظ ( استان خراسان )
34) انجمن دوستداران شوشتر(خوزستان)
35) انجمن دوستداران یادمانها ( استان قزوین )
36) انجمن دوستداران و حافظان خشتخام ( استان یزد )
37) انجمن دیدبانان میراث ایل سنگسر ( استان سمنان )
38) انجمن سامان گشت صفه ( استان اصفهان )
39) انجمن سرزمین بیکران (کرمان)
40) انجمن سواد کوه شناسی ( استان مازندران)
41) انجمن علمى مرمت دانشگاه پیام نور اصفهان ( استان اصفهان )
42) انجمن فردوسی ( استان تهران )
43) انجمن فرهنگی اجتماعی اندیشه جوان ( استان اصفهان )
44) انجمن فرهنگی و هنری پاسارگاد ( استان خراسان )
45) انجمن فرهنگی هنری سپنتا (استان خراسان )
46) انجمن میراث بانان زنده رود ( استان اصفهان )
47) انجمن میراث فرهنگی درودگاه ( استان فارس )
48) انجمن میراث هزار ( استان کرمان )
49) انجمن مهر گان ( استان تهران )
50) انجمن وحدت جوانان ایران زمین ( استان اصفهان )
51) انجمن یاوران یادگارهای فرهنگی میبد ( استان یزد )
52) بنیاد شوش شناسی(خوزستان)
53) بنیاد فردوسی ( استان تهران )
54) خانه عصر باستان ( استان فارس )
55) خانه فرهنگ جاودان ( استان فارس )
56) کانون بارگاه مهر ( استان اصفهان )
57) کانون تهران شناسی ( استان تهران )
58) کانون پاسارگاد ( استان گلستان )
59) کانون مطالعات معماری قوام الدین شیرازی ( استان فارس )
60) کمیته پیگیری خانههای تاریخی ( استان تهران )
61) کمیسیون انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی و طبیعی مازندران ( استان مازندران )
62) موسسه ایران شناسی نیستان گمشده ( استان خراسان )
63) موسسه تمدن کویر (کرمان)
64) موسسه دید خرد ( استان اصفهان)
65) موسسه گردشگران سبز اندیش ( استان گیلان )
66) موسسه سرزمین باستان آرتا ( استان مرکزی )
67) موسسه سیراف پارس ( استان بوشهر )
68)
موسسه گردشگرى جام جهان بین ( استان اصفهان )
69) موسسه میراث پژوهان مهربین ( استان اصفهان )
در اعتراض به روش کشور آذربایجان و پروندهسازی برای ثبت چوگان ایرانی در فهرست یونسکو، کارگاهی با موضوع چوگان و گردشگری ورزشی در همدان برگزار شد. در این کارگاه مطرح شد که چوگان یک ورزش ایرانی است. چوگه یا چوکه و اروچین، اصطلاحات رایج در بختیاری هستند که در چوگان استفاده میشوند. این اصطلاحات ریشه عیلامی دارند.