الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

شهرداری پرونده خانه زرنگار قزوین را به کمیسیون ماده 100 فرستاد

شهرداری پرونده خانه زرنگار قزوین را به کمیسیون ماده 100 فرستاد

خانه های تاریخی قربانی مصوبه های نهادهای دولتی

حسین زندی- به گفته یکی از مالکان خانه ، خانواده زرنگار 12 سال برای مرمت این خانه زمان صرف کرده اند و تمام هزینه های مرمت بدون کمک از سازمان میراث و به صورت شخصی صورت گرفته است. اما به تازگی شهرداری قزوین پرونده این خانه را به جرم نوسازی به کمیسیون ماده 100 فرستاده است وبا ابلاغ بخشنامه در خواست جریمه کرده است.

خانه تاریخی زرنگار قزوین  در خیابان مولوی انتهای کوچه یخچال واقع شده است که گفته می شود مربوط به اواخر زندیه و اوایل دوره قاجاریه است. خانواده زرنگار سه نسل است که در این خانه منحصر به فرد ساکن هستند. این بنا 970 متر مساحت دارد و دارای دو حیاط اندرونی بیرونی است ومساحت  حیاط بیرونی 650 مترمربع است و تنها خانه سه طبقه گودال باغچه ای قزوین به شمار می آید . کسی که وارد حیاط می شود با یک بنای یک طبقه روبرو می شود اما در واقع دو طبقه آن در زیر زمین قرار گرفته است. در طراحی داخلی بنا  کتیبه ها و آثار گره چینی نفیسی به کار رفته که به ... این عمارت افزوده است .این بنا به شماره 30237 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

بابک زرنگار می گوید: این خانه طبق وصیت نامه  جدم  مرحوم لطف ا... زرنگار به تنها فرزندش عباس واگذار می شود  و در وصیت نامه بارها تاکید می کند که این خانه متعلق به فرزندم است . پدرم  به خاطر وظیفه و حس تعلق هیچوقت این خانه را نفروخت و به همین دلیل و ادای دین اقدام به مرمت خانه کرد و معتقد است این اثر باید حفظ شود از جمله افرادی بود که داوطلبانه اقدام به ثبت خانه کرد.

 زرنگار می گوید: مرمت  خانه از سال 1378 آغاز شد و 12 سال زمان برد  ،کاملا با هزینه شخصی و با نظرات کارشناسان میراث به خصوص توجه و حمایت مدیریت وقت مهندس محمد زاده  انجام شد.ما مستندات زیادی داریم که با اجازه اداره میراث فرهنگی قزوین اقدام به باز سازی خانه کرده ایم و حتا یک سانتی متر اضافه بنا نداریم که مشمول جریمه بشویم .حال یا از ضعف اداره  میراث است و یا از قدرت شهرداری  این خانه تاریخی تهدید به تخریب شده است.  ما حتا نامه نوشته ایم و از مراجع قانونی درخواست کرده ایم اگر کار غیر قانونی انجام داده ایم در سبزه میدان شهر مارا شلاق بزنند.

بابک زرنگار که خود کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی است ادامه می دهد: سوء برداشتی وجود دارد که می گویند مالک  برای فرار از جریمه پیگیر پرونده است  در حالی که وقتی مالک یک خانه تاریخی 12 سال زمان برای مرمت یک بنای تاریخی صرف می کند و هزینه می کند نگران پول نیست ،مشکل جریمه نیست . نگرانی ما این است که این اقدام شهرداری فتح بابی شود و نقطه آغازی برای اینکه اگر شخص دیگری بخواهد مکانی را ثبت کند این  قبیل اقدام ها موجب انصراف و پشیمانی شود و مردم را از حفظ آثار تاریخی باز دارد.خانه زرنگار تنها نمونه ای از خانه های تاریخی شهر قزوین است و نباید عملکرد شهرداری باعث نگرانی مالکان شود باید از شهرداری پرسید اگر بنای تاریخی احتیاج به جریمه و عوارض نوسازی دارد چه خدماتی و چه سرویس و چه تشویقی در اختیار ما از طرف شهرداری قرار گرفته است؟

زرنگار در مورد دیگر اقدامات شهرداری در حوزه باغ ها و منابع طبیعی قزوین می گوید: قزوین تنها شهری است که در میان یک باغ بزرگ شکل گرفته است و تاریخ این باغ هارا به دوره ساسانیان نسبت می دهند زمین و باغ ما در روستای ناصر آباد مجاور شهرک دانش غرب قزوین قرارگرفته است.  تعدادی از درختانی که مادر باغ داریم قدمت 400 ساله دارند چرا ثبت نمی شوند.؟ امروز بیش از 300 هگتار از این باغ هارا شهرداری تملیک کرده است  وبا مصوبه شورای شهر وشهرداری تبدیل به مسکن خواهد شد.300 هکتار زمین زراعی که در سال دوبار کشت می شود. من باغدار هستم واگر زمین های من کاربری مسکونی پیدا کند باید خوشحال شوم چون چندبرابر سود خواهم برد و ارزش زمین هایم ده چندان می شود اما مگر ما چقدر باغ و زمین داریم؟ به جای ثبت کردن این باغ ها را ویران می کنند .

  

 

 

زنجیره انسانی برای نجات اصطبل مهری خانم در ورکانه

زنجیره انسانی برای نجات اصطبل مهری خانم در ورکانه

حسین زندی

جمعه گذشته فعالان مدنی همدان با تجمع در مقابل اصطبل تاریخی ورکانه اعتراض خود را نسبت به بی­توجهی مدیران میراث فرهنگی استان به تخریب این اصطبل و نیز وضعیت روستای ورکانه اعلام کردند.

در این تجمع که تعدادی از اعضای انجمن­های «پرورش اسب همدان»، «پویشگران سفر پاک» و «دوستان زمین » حضور داشتند. حاضران خواستار مرمت دو اصطبل تاریخی و قلعه مهری خانم، درروستای ورکانه از سوی مسئولان میراث فرهنگی همدان شدند. اعضای این انجمن­ها ضمن تشکیل حلقه انسانی در مقابل اصطبل مری لیلی قراگوزلو، تاکید کردند احتمال اینکه این بناها بتوانند در مقابل بارش­های امسال دوام بیاورند بسیار کم است.

رئیس انجمن اسب همدان گفت: این روستای تاریخی مرکز بازشناسی و معرفی اسب اصیل ایرانی (نژاد خوزستان) به جهانیان است. این کار توسط خانم مری لیلی قراگوزلو انجام شد و اگر زحمات ایشان نبود شاید این اتفاق نمی­افتاد. وی با اصلاحاتی توانست در طول دو سال 10 سانتی متر به قامت اسب ایرانی بیفزاید. مستندات ژنتیکی و تحقیقاتی که در اختیار دانشگاه­های امریکا قرار دارد، نشان می­دهد که تمام اسب­های دنیا می­توانند نژاد ایرانی داشته باشند. با تلاش خانم قراگوزلو بود که اسب ایرانی به ثبت جهانی رسید. آنچه امروز به عنوان اسب عرب شناخته می­شود، منشا ایرانی دارد.با اینکه خانم قراگوزلو تلاش­های فراوانی برای اصلاح نژاد اسب ایرانی انجام داد، جهاد سازندگی همدان حق این خانم را ضایع کرد، من شاهد این موضوع بودم.

مهدی بختیاری افزود: وقتی انجمن اسب عرب تشکیل شد، تا پنج سال ایران حتی نماینده ای در این انجمن نداشت. با اینکه در صحرای عربستان اسب نمی­توانست رشد کند، با خیانت عربستان و امریکا تلاش شد اسب ایران را به نام عرب ثبت کنند. اما مری لیلی قراگوزلو، با هزینه شخصی خود مسئله را پیگیری کرد. او حتی بارها به امریکا سفر کرد تا توانست این انجمن را متقاعد کند. البته متاسفانه با نام و نژادی دیگر توانستند اسب ایرانی را با نام «اسب عرب خوزستان» به ثبت برسانند. در اواخر عمر خانم قراگوزلو مسئولان متوجه خدمات این بانوی ایرانی شدند، اما خیلی دیر شده بود.

وی ادامه داد: چند سالی است اسب اصیل ایرانی یا عرب خوزستان،مورد توجه قرار گرفته است اما مسئله قرنطینه و همچنین ورود اسب­های خارجی؛ مانند عرب مصری،عرب اروپایی، عرب هلندی و امریکایی سبب می­شود تمام تلاش­های خانم قراگوزلو از بین برود. متاسفانه سودجویی پرورش دهندگان و نبود نطارت دولتی، آسیب جدی  به این مسئله وارد کرده است.

رئیس انجمن پرورش اسب در ادامه افزود: در سال 1755 میلادی سه اسب،برای اصلاح نژاد اسب­های اروپایی، از ایران خارج شد که امروز قوی­ترین و زیباترین اسب­های اروپایی از نژاد این سه اسب هستند. یعنی در دنیا اسبی را نمی­بینید که خون اسب شرقی نداشته باشد. گوناگونی اسب در ایران بسیار زیاد است. اسب کاسپین (اسبچه خزر)، که جد تمام اسب­های دنیاست. اسب ترکمن، اسب کرد، اسب دره­شوری و... اسب ناپلئون که سی سال همراه او بود، یک اسب ایرانی بود که جهان­پیما نام داشت و بعدها به امپراطور شهره شد.

بختیاری در پایان گفت: اسب در فرهنگ ما حضور پررنگی دارد . از نام­های مردم تا فرهنگ عمومی، می­توان نمود این مسئله را دید. همدان پایگاه اسب و سوارکاری در ایران بوده، حیف است که داشته­های آن مانند اصطبل قدیمی روستای ورکانه نادیده گرفته شود. ما امیدواریم مسئولان استان با تعامل و تدبیر بتوانند این سرمایه­ها را نجات دهند و ما بتوانیم در جهت حفظ نژاد اصیل اسب ایرانی، از چنین فضاهایی بهره ببریم و راه خانم قراگوزلو و خانم لوییس فیروز؛ دو بانوی پرورش اسب ایران را ادامه دهیم.

در پایان شرکت­کنندگان در این گردهمایی با تشکیل حلقه انسانی به دور این بنای تاریخی منحصر به فرد، خواستار توجه بیش­تر مسئولان و مرمت و حفظ این بنا شدند.

نامه ای برای دبیرکل سازمان جهانی یونشکو

خانم ایرینا بوکوا دبیر کل محترم سازمان جهانی یونسکو

آقای فرانچسکو باندارین معاون محترم دبیرکل یونسکو در بخش فرهنگ

خانم سیسیل دویل رئیس محترم بخش میراث فرهنگی ناملموس یونسکو

اعضای محترم کمیته بین‌الدول کشورهای عضو کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس

 

عالیجنابان،

امضا کنندگان این بیانیه به عنوان جمعی از سازمان های غیر دولتی فعال در"شورای هماهنگی سازمان‌های غیردولتی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور جمهوری اسلامی ایران" که در مناطق و استان های مختلف این کشور، و به صورت داوطلبانه در جهت بقا و حفاظت از میراث فرهنگی و محیط زیست این کشور، که جزئی از میراث تاریخی و معنوی جهانی می باشد، فعالیت می نمایند، با توجه به طرح پرونده مربوط به چوگان به شماره 00905 با عنوان "چوگان، یک بازی سنّتی با اسب در قره باغ"، تسلیم‌شده توسط جمهوری آذربایجان در نشست سوم تا هشتم دسامبر 2013 برای ثبت احتمالی در فهرست "میراث فرهنگی ناملموس نیازمند پاسداری فوری" با توجه به سوابق موجود، و در نظر گرفتن برخی نگرانی‌ها، براساس حقوق در نظر گرفته شده برای ایران در چهارچوب کنواسیون سال 2003، خواهشمندیم در بررسی این پرونده به موضوعات مورد اشاره زیر که تشکل های غیر دولتی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمایندگان وجدان اجتماعی ارائه می نمایند توجه فرمایید.

همانگونه که مستحضر هستید، با توجه به مستندات و دائره المعارف های مختلف موجود،خاستگاه و محل زایش چوگان کشور ایران بوده، و این بازی در طول سال های گذشته از این کشور به دیگر مناطق جهان اشاعه پیدا کرده است، و مهمتر از آن این‌که، این بازی اکنون نیز بخشی از زندگی، معیشت، و هویت اقوام و ساکنان مناطق مختلف ایران همچون کرد، بختیاری، آذربایجانی، کرمانی و غیره می باشد. از آنجا که بازی چوگان همچنان به صورت فعال در مناسبت هایی چون جشن های ملی و بومی و حتی آیین های خانوادگی همچون عروسی مناطق مختلف کشور ایران به عنوان یک بازی سنتی و آیینی برگزار می گردد، لذا ثبت آن به نام کشور آذربایجان موجب بروز واکنش های منفی از طرف برخی کمیته های محلی و متخصصین و سازمان های غیر دولتی شده است. همین امر حساسیت و اختلاف بین دو ملت ایران و آذربایجان را سبب خواهد شد، و باعث می گردد تا کنوانسیون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس از روح خود فاصله بگیرد.

از سوی دیگر،درانتظارماندن کشور ایران برای الحاق به این پرونده در سال دیگر، و یا تلاش این کشور برای ارائه‌ یک پرونده کشوری مجزا در سال‌های بعد، صدمات جدی و بسیاری به روابط این دو ملت همسایه و دوست وارد خواهد ساخت.

با توجه به اینکه هدف کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس ایجاد صلح و گفتگو در میان گروه‌ها، اقوام و کشورها است، و رویکرد جدید یونسکو مبنی بر نامگذاری دوره 2013-2022 با عنوان دهه تقارب فرهنگ‌ها نیز نشان دهنده این موضوع می‌باشد، و این‌که یکی از راه‌های دست‌یابی به این تقارب تشویق ملت‌ها برای ثبت آثار فرهنگی به‌ شکل مشترک و در قالب پرونده‌های چند ملیّتی است، ثبت پرونده‌هایی از آن دست که کشور آذربایجان برای سال 2013 ارائه نموده، که عنصری مشترک در آن‌ها، تنها به‌نام یک کشور معرّفی می‌شود، می‌تواند موجب فاصله گرفتن از اهداف کنوانسیون گردد؛ و این درحالی است که تشویق ملت‌ها به ثبت آثار چند ملیتی منجر به احترام آنان به میراث فرهنگی ناملموس بشری می‌شود. از این رو پیشنهاد می‌گردد بخش میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، و ارگان‌های ارزیاب همکار آن، در چنین مواردی به گذشته تاریخی مشترک کشورها توجّه نمایند. در بحث چوگان، چنان ‌چه این پیشینه‌ به‌ درستی مورد بررسی قرار گیرد، مشخّص می‌گردد که ثبت چوگان تنها به‌ نام کشور آذربایجان از انصاف به‌ دور است ، و عملی است که واقعیت عنصری عمده در جمع مواریث ناملموس بشری را نادیده می‌انگارد.

کشور ایران نیز همواره تلاش نموده است تا بر اساس کنواسیون 2003 خط مشی توجّه به مواریث مشترک را دنبال کند، و همواره در پی راهی به منظور ترویج صلح، همبستگی و روابط دوستانه با کشورهای همسایه و هم ‌فرهنگ با خود باشد: تجربه ثبت میراث فرهنگی ناملموس نوروز نمونه‌ای موفق از این نوع تلاش از سوی جمهوری اسلامی ایران است.

اما در ادامه لازم است به مواردی در نقد پرونده ارائه شده از سوی جمهوری آذربایجان اشاره گردد:

همانگونه که در نریشن (گفتار متن) فیلم ارائه شده توسط جمهوری آذربایجان بیان می‌شود، این بازی در شهرهای ارومیه و تبریز در کشور ایران نیز برگزار می گردد،و این خود دلیلی بر وجود این بازی در ایران است. البته فیلم مذکور در بیان این موضوع از نام جعلی آذربایجان جنوبی برای این مناطق در نریشن (گفتار متن) آذری خود استفاده کرده است؛ و این نام گذاری نادرست پرونده و قابلیت استناد آن را با چالشی عمده مواجه ساخته است: سندی که مقرّر است به‌طور رسمی در سازمان بین‌المللی یونسکو به تصویب برسد، بایستی از هرگونه عبارتی که خدشه‌ای را به تمامیت ارضی کشوری دیگر وارد می‌سازد تهی باشد. متاسفانه این بخش از نریشن (گفتار متن) آذری در زیرنویس انگلیسی فیلم نیامده، و این امر باعث شده که ارزیابان ارگان فرعی یونسکو متوجّه استفاده از این نام مجعول نشوند.

از سوی دیگر در متن پرونده به نام 16 استان مختلف جمهوری آذربایجان به عنوان مناطقی که اکنون بازی چوگان در آنها انجام می شود اشاره شده است، که این موضوع دلیلی بر وجود و زنده بودن بازی چوگان در آن کشور می باشد؛ لذا درخواست ثبت این پرونده در فهرست میراث فرهنگی ناملموس نیازمند پاسداری فوری (در خطر) با شواهد موجود مغایرت دارد.

امضا کنندگان این بیانیه بر این باورند که ثبت بازی چوگان به ‌نام کشور آذربایجان، به‌هیچ‌وجه، نمی‌تواند واقعیت این میراث گران‌سنگ بشری را به‌نمایش بگذارد. چوگان میراث فرهنگی ناملموس شماری از کشورهای جهان، و از جمله، کشور جمهوری اسلامی ایران است، و چنان‌چه ثبت آن به‌طور مشترک و توسّط تمامی این کشورها صورت پذیرد، آن‌گاه جهانیان درخواهند یافت که این عنصر به‌هیچ‌وجه در معرض خطر نابودی نیست، بلکه عنصری زنده و پویا و دارای تنوّعات قومی و فرهنگی بسیار است. از سوی دیگر، آن‌چه آذربایجان قصد ثبت آن را دارد، صرفاً، بخشی بسیار کوچک از چیزی است که ملل بخش وسیعی از جهان «چوگان» می‌خوانند. ما بر این باوریم که چوگان هنگامی به‌شایستگی به ثبت جهانی می‌رسد که تمامی کشورهای دارنده‌ی آن مشترکاً به ثبت آن اقدام نمایند.

در پایان توجه شما را به همزمانی ارائه این پرونده اختلاف برانگیز با میزبانی جمهوری آذربایجان در این اجلاس جلب نموده، و خواهشمندیم تا ضمن توجه به مستندات ارائه شده بازنگری لازم در خصوص این پرونده را مورد توجه قرار دهید.

با تقدیم احترام

 

1) انجمن آفتاب سرخ ( استان خوزستان )

2) انجمن آیاپیر ( استان خوزستان و تهران )

3 ) انجمن اسفند گان روز مهر ورزی ( استان تهران )

4) انجمن ایران‌شناسی کهن‌دژ ( استان همدان )

5) انجمن ایلام‌شناسی ایران ( استان تهران )

6) انجمن بوم آب و آفتاب خوزستان(خوزستان)

7) انجمن پرورش اسب ( استان همدان )

8) انجمن پویشگران سفر پاک ( استان همدان )

9) انجمن پیشگامان خورشید استهبان ( استان فارس )

10) انجمن پاسداشت مفاخر ایران

11) انجمن توسعه و ترویج فرهنگ موزه داری ( استان اصفهان )

12) انجمن جوانان سپید پارس ( استان مازندران )

13) انجمن چارسوق کویر اردکان ( استان یزد )

14) انجمن حمایت از اسب اصیل ایران

15) انجمن دوستان زمین ( استان همدان )

16) انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز ( استان تهران )

17) انجمن دوستداران میراث فرهنگی آبادان(خوزستان)

18) انجمن دوستداران میراث فرهنگی بهبهان(خوزستان)

19) انجمن دوستداران میراث فرهنگی باستان پژوهان باغملک(خوزستان)

20) انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا (خوزستان)

21) انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریشا ایذه(خوزستان)

22) انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاشار رامهرمز(خوزستان)

23) انجمن دوسستداران میراث فرهنگی دزفول(خوزستان)

24) انجمن دوستداران میراث فرهنگی شوش (خوزستان)

25) انجمن دوستداران میراث فرهنگى قورتان ( استان اصفهان )

26) انجمن دوستداران میراث فرهنگى گز برخوار ( استان اصفهان )
27) انجمن دوستداران میراث فرهنگی گیلان ( استان گیلان )

28) انجمن دوستداران میراث فرهنگى ورزنه ( استان اصفهان )

29) انجمن دوستداران میراث هوتو ( استان مازندران )

30) انجمن دوست داران دالاهو ( استان کرمانشاه )

31) انجمن دوستداران آثار تاریخی و مفاخر نوش آباد ( استان اصفهان )

32) انجمن دوستداران حافظ  ( استان فارس )

33) انجمن دوست داران حافظ ( استان خراسان )

34) انجمن دوستداران شوشتر(خوزستان)

35) انجمن دوستداران یادمان‌ها ( استان قزوین )

36) انجمن دوستداران و حافظان خشت‌خام ( استان یزد )

37) انجمن دیدبانان میراث ایل سنگسر ( استان سمنان )

38) انجمن سامان گشت صفه ( استان اصفهان )

39) انجمن سرزمین بیکران (کرمان)

40) انجمن سواد کوه شناسی ( استان مازندران)

41) انجمن علمى مرمت دانشگاه پیام نور اصفهان ( استان اصفهان )

42) انجمن فردوسی ( استان تهران )

43) انجمن فرهنگی اجتماعی اندیشه جوان ( استان اصفهان )

44) انجمن فرهنگی و هنری پاسارگاد ( استان خراسان )

45) انجمن فرهنگی هنری سپنتا (استان خراسان )

46) انجمن میراث بانان زنده رود ( استان اصفهان )

47) انجمن میراث فرهنگی درودگاه ( استان فارس )

48) انجمن میراث هزار ( استان کرمان )

49) انجمن مهر گان ( استان تهران )

50) انجمن وحدت جوانان ایران زمین ( استان اصفهان )

51) انجمن یاوران یادگارهای فرهنگی میبد ( استان یزد )

52) بنیاد شوش شناسی(خوزستان)

53) بنیاد فردوسی ( استان تهران )

54) خانه عصر باستان ( استان فارس )

55) خانه فرهنگ جاودان ( استان فارس )

56) کانون بارگاه مهر ( استان اصفهان )

57) کانون تهران شناسی ( استان تهران )

58) کانون پاسارگاد ( استان گلستان )

59) کانون مطالعات معماری قوام الدین شیرازی ( استان فارس )

60) کمیته پیگیری خانه‌های تاریخی ( استان تهران )

61) کمیسیون انجمن‌های دوستدار میراث فرهنگی و طبیعی مازندران ( استان مازندران )

62) موسسه ایران شناسی نیستان گمشده ( استان خراسان )

63) موسسه تمدن کویر (کرمان)

64) موسسه دید خرد ( استان اصفهان)

65) موسسه گردشگران سبز اندیش ( استان گیلان )

66) موسسه سرزمین باستان آرتا ( استان مرکزی )

67) موسسه سیراف پارس ( استان بوشهر )
68) موسسه گردشگرى جام جهان بین ( استان اصفهان )

69) موسسه میراث پژوهان مهربین ( استان اصفهان )

 



 

 

چوگان ورزشی ایرانی است


چوگان ورزشی ایرانی است
حسین زندی

عیلامی ها با فریاد چوگه و اوورچین چوگان بازی می‌کردند

در اعتراض به روش کشور آذربایجان و پرونده­سازی برای ثبت چوگان ایرانی در فهرست یونسکو، کارگاهی با موضوع چوگان و گردشگری ورزشی در همدان برگزار شد. در این کارگاه مطرح شد که چوگان یک ورزش ایرانی است. چوگه یا چوکه و اروچین، اصطلاحات رایج در بختیاری هستند که در چوگان استفاده می‌شوند. این اصطلاحات ریشه عیلامی دارند.

خبرگزاری میراث فرهنگی – گروه میراث فرهنگی- این کارگاه جمعه گذشته، با همکاری انجمن پرورش اسب همدان، دوستان زمین، پویشگران سفر پاک و عده­ای از علاقه­مندان به مبراث فرهنگی برگزار شد. هدف از برگزاری این برنامه معرفی هرچه بیشتر ورزش چوگان و شناسایی عناصر آن و ارتباط این ورزش با صنعت گردشگری، اعلام شد.
 
یکی از تسهیلگران با پرداختن به تاریخچه این بازی و پیشینه اسب و سوارکاری در ایران گفت: وقتی ما از میراث فرهنگی صحبت می­کنیم به موارد گوناگونی برمی­خوریم. یکی از این میراث مفهوم اسب است. اسب در کشور ما پیشینه­ای بسیار کهن دارد و حیف است که ما از این پیشینه بی خبر باشیم.
 
مهدی بختیاری گفت: حدود 50 میلیون سال پیش، موجودی به اندازه روباه که فسیل آن در آسیای مرکزی پیدا شده است، زندگی می­کرد. یکی از زیستگاه­های این جانور سرزمین ایران کنونی است. که پس از عصر یخبندان و یک دگردیسی به شکل امروزی درآمده است. 4-6 هزار سال پیش از میلاد پیشینه­ای است که برای اسب در ایران تخمین می­زنند. دو نژاد اصلی اسبچه خزر در اطراف دریای مازندران زندگی می­کردند که این دو نژاد جد همه اسب­های دنیا هستند.
 
 رئیس انجمن پرورش اسب همدان ادامه داد: آریایی­ها وقتی وارد ایران شدند اسب­هایی را همراه خود به این سرزمین آوردند که با اسب­های عیلامی که در خوزستان فعلی هستند، تلفیق شده و نژاد جدیدی را به وجود می­آورند که همان اسب عرب است. یعنی همان اسبی که عرب­ها به نام خود ثبت کردند.
 
مهدی بختیاری با معرفی برخی نژادهای اسب ایرانی مانند کرد، دره شوری،یموت، آخال تکه، چناران، اسبچه خزر و... گفت: تنوع نژادی اسب­ها در ایران عاملی است که سبب می­شود در طول سده­های گذشته از آن استفاده­های گوناگونی بشود. از جمله کاربردهای اسب می­توان به سواری، جنگ، تیراندازی، چاپار، زیبایی، رقص و بازی، ورزش، کار و حتی به عنوان موجودی مقدس و قابل پذیرش، اشاره کرد. اگر ایرانیان در جنگ­ها پیروز می­شدند به دلیل تخصص در سوارکاری و وجود اسب بوده، اما امروزه باید با تاسف به این قضیه نگاه کرد چراکه که به این میراث گران­بها توجه چندانی نمی­شود.
 
چوگان یک ورزش کاملا ایرانی است. اصطلاحاتی که در این بازی استفاده می­شود از زمان عیلامی­ها باقی مانده و کاملا بومی است. مثلا چوگه یا چوکه و اوورچین که در زبان بختیاری متداول است ریشه عیلامی دارد. زمین­های بازی چوگان، در چغاخور چهارمحال و نقش جهان اصفهان همه شواهدی است که به ایرانی بودن چوگان اشاره دارد. امروز ما نباید اجازه دهیم این سرمایه توسط بیگانگان مصادره شود.   
 
سپس یکی دیگر از تسهیلگران، در ارتباط با این نشست گفت: موضوع کارگاه امروز ما در راستای گردشگری پایدار است. منابع گردشگری پایدار میراث فرهنگی و محیط زیست است. مفهوم اسبب در ابعاد مختلف و ورزش­ها و بازی­های مختلف موضوعی است که در راستای پایداری گردشگری است.
 
بابک مغازه­ای گفت: مفهوم اسب ابعاد گوناگون و نیز نقشی محوری در زندگی ایرانیان داشته است. اسب به عنوان یک حیوان در محیط زیست نقش دارد، مفهوم اسب یکی از سرمایه­های فرهنگی از گذشته تا به امروز به شمار می­رود. در گذشته اسب به عنوان یاور انسان در جنگ استفاده می­شد و در ابعاد مختلف زندگی بشر حضور داشت.
 
تنها سوارکاری نیست که در این رشته اهمیت دارد، ادوات و ابزار سوارکاری و صنعت ساخت این ادوات در کنار پرورش اسب به عنوان صنعتی که با اسب در ارتباط است همواره مورد توجه بوده است و نقش محوری این رشته در اقتصاد نیز مشهود است.
 
این تحلیل‌گر ادامه داد: اسب در تاریخ رزم، معماری، ورزش، فرهنگ و قدرتمندی انسان نقش داشته است. امروزه به دلیل حضور اسب در فرهنگ و زندگی، باید آن را حفظ کرد. حفظ ورزش­های مرتبط با آن نیز یکی از وظایف ماست و چوگان که یک ورزش ایرانی است تاسفانه امروز به وسیله آذربایجان از ما گرفته می­شود. ایرانیان مبتکر چوگان هستند، همچنین برخی از ادوات این ورزش را ایرانیان ساخته­اند. قدیمی­ترین مکان­ها و فضاهای بازی چوگان در ایران است.
 
مغازه­ای در بخشی از سخنانش گفت: یکی از اهداف این کارگاه این است که به اهمیت چوگان بپردازد. در این کارگاه این موضوع را بررسی می­کنیم که چگونه می­توان از این میراث فرهنگی و تاریخی محافظت کرد و برای جلوگیری از اقدامات کشور آذربایجان در زمینه ثبت این ورزش، چه باید کرد؟
 
شرکت­کنندگان در کارگاه از این بازی به عنوان یک ارزش فرهنگی و میراث کهن یاد کردند و وجود ردپای این ورزش را در افسانه­ها، اساطیر، تاریخ، ادبیات و به ویژه در اشعار شاعرانی چون حافظ، از مهمترین نمودهای این ورزش در پیشینه ایرانیان دانستند. آنها همچنین وجود نام جای­هایی با پسوند و پیشوند چوگان مانند تنگه چوگان، را شاهدی مستند و مستدل بر ایرانی بودن این ورزش کهن خواندند. حاظران در این کارگاه از مسئولان تقاضا کردند داشته­ها و سرمایه­های فرهنگی ایران را پیش از اینکه دیگر کشورها به آن دست­اندازی و دست درازی کنند، به نام ایران ثبت کنند و اجازه تجاوز به حریم فرهنگی ایران به آنها داده نشود. در پایان شرکت­کنندگان در کارگاه با تدوین بیانیه­ای ضمن درخواست کمک از هموطنان برای جلوگیری از اقدام کشور آذربایجان، از دبیر یونسکو خواستند حقوق مردم ایران را به رسمیت بشناسند و با ثبت پرونده­های جعلی اعتبار فرهنگی سازمان یونسکو را به خطر نیاندازند.
 
در این بیانیه از هم هموطنان خواسته شده از طریق امضا بیانیه­ها و نامه­نگاری و اطلاع رسانی در رسانه­های جمعی و شبکه­های اجتماعی از ثبت ورزش ایرانی چوگان به وسیله آذربایجان جلوگیری کنند.

شرایط نامساعد اشیا موزه هگمتانه





شرایط نامساعد اشیا موزه هگمتانه/ کارگر: اشیا بسیاری از موزه‌ها شرایط مطلوبی ندارند
نابسامانی موزه‌های ایران به قصه تکراری بدل شده است


شرایط نامساعد اشیا موزه هگمتانه/ کارگر: اشیا بسیاری از موزه‌ها شرایط مطلوبی ندارند
به گفته یک باستان‌شناس قرار دادن انبوهی از اشیاء در حیاط به اصطلاح موزه‌ها که به ظاهر تصور می‌شود از قدرت پایداری زیادی برخوردارند امر رایجی شده به طوری که این وضع علاوه بر هگمتانه، در تاق بستان،هفت تنان شیراز و ... هم دیده می‌شود.
 
تاریخ : یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۲۲
مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز، در معرض تخریب قرار گرفتن آثار تاریخی به امری بدیهی در طی این سال‌ها تبدیل شده تا آن جا که اگر زمانی عکسی از وضعیت کتیبه‌ها، نقش برجسته‌ها، سفال‌هایی که در موزه‌ها با وضعیتی نابسامان نگهداری می‌شوند به متخصصین نشان داده شود آنها با عنوان این که از این دست اتفاقات زیاد رخ می‌دهد و رویدادی تازه‌ای نیست؛ از کنار آن می‌گذرند! 

محوطۀ باستانی هگمتانه که آن را پایتخت مادها دانسته‌اند، با وسعتی در حدود ۴۰ هکتار از مهمترین مراکز باستانی کشور و بزرگترین محوطه در شهر همدان، به شمار می‌آید. این محوطه به دلایل گوناگون و دارا بودن ویژگی‌های مختلف از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و همواره مورد توجه پژوهشگران حوزۀ تاریخ و باستان شناسی بوده است. 

جدای از وضعیت هگمتانه و آسیب‌های وارده به آن در بخشی از محوطۀ، حیاط مدرسه‌ای که امروزه به موزه سنگ تبدیل شده، هنوز امکان بازدید عمومی ندارد و آثار آن با قرار گرفتن در محوطه باز در معرض باد، باران و فرسایش سریعتر قرار گرفته‌اند که با توجه تغییر دمای بالا در تابستان و زمستان همدان نیاز به حفاظت و پوشش دارند. 



اشیا منحصر به فرد، اشیایی بی‌ارزش 
یک باستان‌شناس درباره این وضعیت به هنرنیوز می‌گوید:« نکته‌ای که به آن اشاره کرده‌اید یکی از پایه‌ای‌ترین و رایج ترین مشکلات موزه‌داری ایران است. یعنی بنایی قدیمی یا ساختمانی امروزی که با توجه به مقتضیات یک موزه طراحی و ساخته نشده را به عنوان موزه انتخاب می‌کنند و مورد استفاده قرار می‌دهند بی‌آنکه توجه شود آنچه در آن قرار داده‌اند حایز اهمیت و ارزش منحصر به فرد است. قرار دادن انبوهی از اشیاء که به ظاهر تصور می‌شود از قدرت پایداری زیادی برخوردارند در حیاط این به اصطلاح موزه‌ها هم امر رایجی شده است. همین وضع در تاق بستان یا هفت تنان شیراز و خیلی جاهای دیگر هم دیده می‌شود.»
 



او در ادامه یادآور می‌شود:« واقعیت این است که با این کار مثلاً پایه ستون‌های سنگی هخامنشی یا سنگ قبرهای کتیبه‌دار و منحصر به فرد دوره اسلامی در معرض هوازدگی قرار داده شده‌اند. در ضمن نه فقط گرمی و سردی بلکه آلودگی‌های گوناگون و همینطور قرار داشتن در مسیر بازدیدکنندگان از ساده‌ترین عوامل آسیب دیدن این آثار به حساب می‌آیند.» 

طنز سیاه و تلخ 
این باستان‌شناس که نخواست نامش فاش شود، متذکر می‌شود:« مسأله حفاظت در ایران چه به عنوان رشته‌ای دانشگاهی و چه در مقام عمل در محوطه‌ها و مجموعه‌های تاریخی وضع اسفناکی دارد. طبعاً با این وضعیت، شنیدن شعارهای مختلف درباره بازگرداندن برخی آثار موزه‌ای ایران از کشورهای دیگر همواره به طنزی سیاه و تلخ می‌ماند.»

 



۲۰ میلیون هزینه برای موزه‌ای که به قنات خورد! 
حسین زندی یکی از فعالان میراث فرهنگی در همدان نیز با اشاره به این که موزه هگمتانه بیش از ۲۰ سال است به عنوان موزه موقت اشیاء حاصل از کاوشهای هگمتانه، یادگار دوران مادها را در خود جای داده است درباره وضعیت موزه در این شهر تاریخی می‌افزاید: « دوره آقای بیات – مدیر قبلی میراث فرهنگی استان همدان- قرار شد موزه منطقه‌ای غرب کشور شامل همدان، کرمانشاه و سنندج را در شهر همدان احداث نمایند اما مثل همیشه در مکان‌یابی دچار اشتباه شدند و بخشی از هگمتانه را در نظر گرفتند که روی قنات بود. این در حالی است که این مکان حتا جزو حریم هگمتانه بود و نباید دست می‌خورد! با وجود مخالفت‌ها این اتفاق رخ داد و برای صخره برداری آن مکان ۲۰میلیون هزینه شد و نتیجه آن هم برخورد به یک چشمه قنات بود که اگر مسیرش را منحرف می‌کردند به بازار همدان می‌خورد. از آنجا که این قنات خشک هم نمی‌شود بنابراین کاری نمی‌توان انجام داد در نتیجه موزه منطقه‌ای دو سال است با همان وضعیت دست نخورده باقی‌مانده است.»
 



موزه هگمتانه از بهار تعطیل است 
این فعال میراث فرهنگی با اشاره به این که یک مدرسه‌ در محوطه هگمتانه به اسم موزه هگمتانه آثار منحصر به فرد همدان را در خود نگهداری می‌کند، یادآورمی‌شود:« به بهانه زدن ویترین و درست کردن نما از اوایل بهار تا کنون این موزه تعطیل است و نزدیک ۵۰ شی از این موزه را به کلیسا بردند که بازدیدکنندگان برای تماشای اشیا به این مکان هدایت می‌شوند. یعنی علاوه بر این که همدان موزه‌ای در شأن ندارد مدرسه را هم تعطیل کرده‌اند. این در حالی است که هگمتانه در ایام عید هم نگهبان نداشت و یگان حفاظت نقش راهنما را نیز ایفا می‌کرد! نتیجه آن هم می‌شود یادگار نویسی بازدیدکنندگان روی ویترین!» 

نتایج کاوش در حیاط موزه! 
وجود چندین اثر در محوطه هگمتانه؛ مانند کلیسا، گورستان، موزۀ هکمتانه، شهر و دژ کهن هکمتانه اهمیت این محوطه را دوچندان کرده است.به همین دلیل این محوطه در شمار پایگاه‌های پژوهشی کشور قرار گرفته است. اما نتایج عملیات باستان‌شناسی و کاوش‌های علمی در هگمتانه چگونه نگهداری می‌شود؟ ظاهراً پرونده نوشیجان ملایر و گیان نهاوند کل تابستان را در حیاط موزه سنگ زیر آفتاب در زونکن‌‌های بایگانی سپری کردند تا قدر و منزلت پژوهش علمی باستان‌شناسی به خوبی نمایان شود! 



آیا دستبرد اشیا موزه همدان صحت دارد؟ 
این اتفاقات در حالی روی داده که به گفته یکی از کارشناسان که نخواست نامش فاش شود حتا اشیا این موزه مورد دستبرد هم قرار گرفته‌اند! 

این کارشناس خاطر نشان می‌کند:« در دروه آقای بیات ۸هزار شی پس گرفته شده از قاچاقچیان توسط مأموران اطلاعات به اداره کل میراث همدان تحویل داده شد که رویداد میمونی بود و اکنون در گنجینه آرامگاه بوعلی نگهداری می‌شود. مدیر کل میراث فرهنگی استان نیز برای تبلیغات هر ازگاهی چند تا از این اشیا را رونمایی می‌کند که آخرین آن در آرامگاه بوعلی رونمایی شد. ۸ هزار شی خود نیاز به مطالعات دقیق، طرح‌های پژوهشی و در یک کلام نیاز به یک موزه استاندارد دارد.» 

تغییر ندادن موقعیت یک شی گاهی عین حفاظت است! 
اما محمد رضا کارگر - مدیر کل موزه‌های سازمان میراث فرهنگی - در گفت و گو با هنرنیوز درباره وضعیت موزه هگمتانه همدان می‌گوید:« من در ریز این قضایا نیستم. باید این موزه مورد بازدید قرار گیرد که در این فرصت کوتاه تصدی میسر نشده همه جا را ببینیم و برآورد کنیم که در این هشت سال گذشته چه اتفاقی افتاده است؟»

به گفته کارگر گاهی اوقات تغییر ندادن موقعیت یک شی عین حفاظت است چرا که برخی کارشناسان معتقدند اگر ۱۴۰۰ سال یک اثر با شرایط محیطی خودش را وفق داده و سالم مانده در صورت مهیا بودن همین شرایط شی می‌تواند در فضای باز کاملا هم کنشی پیدا کند. 



او ادامه می‌دهد:« گاهی بر روی یک شی در فضای باز حتا اگر یک قاب شیشه‌ای قرار دهید خودش به خاطر گرم شدن زیاد به مانعی برای حفاظت تبدیل می‌شود. هر چند باید وضعیت نگهداری این کتیبه‌ها و نقش‌برجسته‌های موجود در دل کوه‌ها توسط بخش پژوهشکده حفاظت و مرمت پژوهشگاه مورد بررسی قرار گیرد.» 

کتیبه‌های بی‌شناسنامه، سنگ قبرهای شکسته 
در حالی این سخنان از سوی مدیر کل موزه‌های سازمان میراث فرهنگی مطرح می‌شود که زندی اضافه می‌کند:« وقتی موزه مدرسه را مرمت می‌کردند بخشی از اشیا موزه مثل سفال، سنگ قبر، کتیبه و پایه ستون‌ها شکسته شد.این شیوه نگهداری هیچ جای دنیا وجود ندارد!» 

از سویی به گفته این فعال میراث فرهنگی بسیاری از این آثار سنگی فاقد شناسنامه‌اند. 



او تأکید می‌کند:« فرضاً سنگ قبری را که از یک روستا می‌آورند و فاقد شناسنامه ‌است اولا بازدید کننده از کجا و با چه علمی مبدأ آن را تشخیص دهد و از آن بدتر حتا کارشناسان بعدی که برای ادامه تحقیقات به این موزه می‌آیند از کجا بفهمند این آثار برای چه دوره‌ای است؟ از کدام منطقه است و چه ارزشی دارد؟» 

زندی خاطرنشان می‌کند:«علاوه بر خطر آتش سوزی در محوطه هگمتانه بر اثر انباشت زباله‌ها و تخریب منظر گردشگری، این پس مانده‌های ساختمانی و زباله‌ها به محوطه کاوش نشده آسیب می‌زند. پسماندهای آهکی در اثر باران و برف بر لایه‌های زیرین نفوذ می‌کنند.» 


شیوه‌های حفاظت آثار خیلی موفق نبوده است 
از سویی مدیر کل موزه‌های سازمان میراث فرهنگی در عین حال تأکید می‌کند که شرایط نگهداری برای بخش زیادی از آثارمان شرایط مطلوبی نیست و شیوه‌های حفاظت از آثار هم شیوه‌های خیلی موفقی نبوده‌اند. 



او با بیان این که در طی این سال‌ها کم توجهی به آثار کاملاً مشهود است، تصریح می‌کند:« یک وقت در خود استان تهران ۱۰۰ کارگاه مرمتی داشتیم بنابراین اکنون توقع آن است که این کارگاه‌ها به ۲۰۰ رسیده باشد نه اینکه تعدادشان به ۲۰ تقلیل یافته باشد.همان موقع این تعداد کفایت نمی‌کرد در حالی که اکنون عوامل تخریبی بیشتری اضافه شده، بناها فرسوده‌تر و کارگاه‌های مرمتی هم کمتر شده‌اند. از طرفی استادکاران طی این مدت یا خانه نشین شدند یا سراغ شغل دیگری رفته‌اند و یا حتا به کشورهای دیگر نقل مکان کرده‌اند. » 

منابع انسانی مهمتر از منابع مالی 

کارگر یادآور می‌شود:« امروز فقط منابع مالی مشکل را حل نمی‌کند ما در حوزه منابع انسانی مشکل جدی داریم. به غیر از مرمت‌گران، شرکت‌ها و موسسات استانداردسازی موزه‌ای را کنار گذاشتند و خودشان یکسری شرکت غیر متخصص بوجود آوردند. وقتی هم که به سراغ شرکت‌های متخصص مثل نورپردازان موزه‌ها می‌روید به دلیل عدم مراجعه موزه‌ها طی این مدت به آنها اکنون در حوزه دیگر مثل نورپردازی شرکت‌های تجاری فعالیت می‌کنند! این وضعیتی است که گریبانگیر همه موزه‌هاست.»