الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

قدیمی‌ها را در همدان یکی پس از دیگری سر می‌برند

قدیمی‌ها را در همدان یکی پس از دیگری سر می‌برند

» سرویس: فرهنگی و هنری - میراث و صنایع دستی
DSC_2019 K.jpg

درختان باغ پردیس همدان که یکی از لکه‌های تاریخی و فضای سبز همدان است، روز گذشته (23 اردیبهشت ماه) با مجوز شهرداری همدان قطع شدند.

به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در حالی که چند روز بیشتر تا آغاز هفته‌ی میراث فرهنگی باقی نمانده است، همدانی‌ها در ادامه‌ی تخریب‌های سریالی در منطقه‌ی اعیان‌نشین‌شان، این‌بار اقدام به قطع درختان منطقه کردند تا عمارت‌های نیمه مخروبه‌ی «جواهری»، «بدیع‌الحکما» و «ذوالریاستین» را بی‌هویت‌تر از گذشته کنند.

یک فعال حوزه‌ی میراث فرهنگی استان همدان با اعلام این خبر به خبرنگار ایسنا گفت: درختان باغ پردیس همدان در تعطیلی روز گذشته در حالی قطع شدند که مردم محلی نسبت به آن عمل اعتراض داشتند، اما مدیرعامل سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهرداری همدان - معراج عاشورلو - اعلام کرد که قطع درختان این باغ فقط «خشکه‌بری» بوده است.

قطع درختان در باغ پردیس همدان - عکس از فرزاد سپهر

حسین زندی افزود: در زمان قطع درختان خضریان - نماینده سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری – نیز اعلام کرده است: «این باغ براساس مجوز کمیسیون تفکیک و توسط مالک خصوصی خریداری شده و قطع درختان با هدف کشیدن دیوار و تحویل زمین به وی است، هر چند عمر این درختان نیز تمام شده بود. از فردا صبح نیز کار دیوارکشی انجام می‌شود».

او ادامه داد: نماینده‌ی سازمان پارک‌ها و فضای سبز تاکید کرده است که انجام این کار قانونی است واگر شهرداری عوارض 70 میلیونی نگیرد، پس درآمدش و این پرداخت حقوق ما چه می‌شود؟

وی افزود:‌ صحبت‌های او در حالی مطرح می‌شد که عکس‌ها و مشاهدات در محل قطع درختان باغ، با یکدیگر مغایرت داشتند. چون تنه‌ی درختان هنوز خیس بود و بخشی از تنه یک درخت کهنسال قطع و شاخه‌های درختان قطع شده هنوز با برگ‌های زنده روی زمین پخش شده بود و تنه‌های جوان و چند تنه درخت قطور قطع شده اما هنوز خیس و زنده توسط ماشین‌های نیسان در محل بارگیری و پس از اتمام کار بلافاصله دور شد.

زندی اضافه کرد:‌ این نکات در قطع درختان جالب توجه است که چرا اگر این کار به گفته‌ی مسئول مربوط به آن به صورت قانونی بوده، چرا در روز تعطیل انجام شده است؟ و چرا ماشین‌ها هیچ علامتی از شهرداری نداشتند؟ اگر نظارت برای بریدن درخت‌های خشک بوده، چرا با اره برقی این‌گونه به جان درختانی افتاده‌اند که هر کدام چند دهه عمر دارند و برای به اینجا رسیدن عمری از آن‌ها نگهداری شده است.

قطع درختان در باغ پردیس همدان - عکس از فرزاد سپهر

هاجریان - شهروند همدانی - که خود سال‌ها باغبان این باغ‌ها بوده، نیز به زندی اظهار کرد: بیش از 40 سال است که در این زمین‌ها و باغ‌ها کارکرده‌ام. در این باغ‌ها درختان میوه‌ بسیاری بود. این چند درخت بادام و گردوی به‌جا مانده نشان آن سال‌هاست. از طرفی در کنار این باغ صیفی‌کاری می‌شد که هنوز هم یک قسمت در انتهای این کوچه به انجام این کار حفظ شده است.

او افزود:‌ این باغبان با نشان دادن وضع قنات تخریب شده در این محدوده، افزود: این درختان با قنات پرآب و چشمه‌های متعدد سیراب می‌شدند، که آن‌ها نیز کور یا با لودر و بیل مکانیکی مسدود و کور می‌شوند.

یکی دیگر از شهروندان همدانی نیز به این فعال حوزه‌ی میراث فرهنگی گفت: همه‌ی دلخوشی ما اهل محل، همین باغ بود. چرا و با چه مجوزی و چه مقام و مسئولی این اجازه را می‌دهد.

وی افزود: مگر نه این‌است که شهرداری مسئول حفظ و نگهداری شهر و فضای سبز شهر است و در حالی که برای قطع یک درخت حتی خشک در محوطه ساختمانی میلیون‌ها تومان خسارت می‌گیرد، پس چگونه است خود به این کار دستور می‌دهد و آن را ممنوع نمی‌کند؟

شهروندی دیگر نیز به زندی اظهار کرد: این کار با حمایت یکی از نهادهای قدرتمند همدان انجام می‌شود که زور من و شما به آن‌ها نمی‌رسد! خودتان را خسته نکنید. فاتحه شهر همدان از همان موقع که باغ ذوالریاستین و باغ بدیع را کلنگ تفکیک‌ زدند، خوانده شد.

این فعال حوزه‌ی میراث فرهنگی در ادامه با اشاره به موقعیت جغرافیایی شهر همدان که از یک سو به دامنه‌های کوهپایه‌های الوند افزود: قیمت بالای زمین در این قسمت و طبعا عوارض بالایی که شهرداری برای ساخت و ساز می‌گیرد، بهانه‌ی تخریب و دست‌اندازی به فضای سبز همدان شده است.

زندی گفت: از طرفی بلند مرتبه‌سازی بی‌قاعده و غیر علمی بلای دیگری است که تا تحقق آن زمان زیادی نمانده است. حال باید بر حفظ باغ‌ها و فضای سبز باقی مانده توجه کرد و به دنبال آن از تغییر کاربری آن‌ها جلوگیری کرد. چون بنا به تاکید شهروندان و کارشناسان از ابتدا و پیش از صدور مجوزهای قانونی برای تغییر کاربری توسط کمیسیون ماده 5 باید به فکر شهر و ریه‌های تنفسی‌اش بود.

وی افزود: تخریب باغ‌ها در سال‌های اخیر سرعت فزاینده‌ای گرفته است. این که تا کی باید تاوان مجوزهای صادره توسط دولت‌ قبل که استانداران نماینده آن در هر شهر و رییس کمیسیونی هستند که حکم به تغییر کاربری زمین‌ها می‌دهند را پس بدهیم، پاسخش با مسئولان دولت یازدهم است. این که صرفا بگوییم مجوزها را مسئولان قبلی صادر کرده‌اند و از طرفی بر نادرست بودن آن‌ها صحه بگذاریم، فرافکنی و سلب مسئولیت است. در واقع انجام همان کاری است که مسئولان دولت یازدهم نسبت به آن شدیدا منتقدند.

قطع درختان در باغ پردیس همدان - عکس از فرزاد سپهر

قطع درختان در باغ پردیس همدان - عکس از فرزاد سپهر

انتهای پیام

بلندمرتبه‌سازی در همدان قطع تنفس شهروندان است+تصاویر

اختصاصی / در نشست فعالان محیط زیست با عضو شورای شهر تأکید شد:

 بلندمرتبه‌سازی در همدان قطع تنفس شهروندان است+تصاویر

به دنبال انتشار خبر ساخت برج 26 طبقه ایرانیان در همدان و مخالفت 5 تن از اعضای شورای شهر با این مسأله، تعداد زیادی از فعالان فرهنگی و اعضای انجمن‌های زیست‌محیطی با دکتر «ابراهیم مولوی» یکی از مخالفان سرسخت ساخت این برج دیدار کردند و حمایت خود را از اقدام شایسته این عضو شورای شهر اعلام کردند.
به گزارش همدان پرس؛ به دنبال انتشار خبر ساخت برج 26 طبقه ایرانیان در همدان و مخالفت 5 تن از اعضای شورای شهر با این مسأله، تعداد زیادی از فعالان فرهنگی و اعضای انجمن‌های زیست‌محیطی با دکتر «ابراهیم مولوی» یکی از مخالفان سرسخت ساخت این برج دیدار کردند و حمایت خود را از اقدام شایسته این عضو شورای شهر اعلام کردند. در ادامه گزارش مختصری از این نشست که در آن اعضای انجمن بانوان همیار شهر، انجمن کوهنوردان، سبزپژوهان الوند، دوستان زمین و کمیته بنیاد مهر و خبرنگاران حضور داشتند می‌خوانید.

انتقاد از توسعه در یک نقطه شهر
در ابتدای این نشست یکی از فعالان مدنی ضمن سپاسگزاری از موضع‌گیری خردمندانه دکتر مولوی در برابر ساخت برج ایرانیان گفت: در شرایطی که تعدادی از اعضای شورای شهر به حمایت از فعالان محیط زیست و مخالفت با ساخت این برج پرداختند عده‌ای نیز کم‌لطفی کردند و فعالان زیست‌محیطی را به بی‌تقوایی متهم کردند. من می‌خواهم عرض کنم که دفاع از محیط زیست عین تقواست و بی‌تقوایی از آن کسانی است که می‌گویند: نباید عایدی شهرداری را به خاطر فضای سبز و هوا از دست بدهیم. یعنی منافع یک ارگان را به منافع شهر ترجیح می‌دهند.


«حسین زندی» ادامه داد: ما مخالف برج‌سازی و توسعه نیستیم. ما موافق توسعه پایدار هستیم و از این آقایان سوال می‌کنم آیا توسعه فقط باید در یک نقطه از شهر صورت بگیرد؟ آیا ما فقط یک نقطه در این شهر داریم که برج، موزه، شهربازی، هتل و بیمارستان در آن ساخته شود؟ آیا خضر، حصار امام و شهرک مدنی جزء این شهر نیستند و به توسعه نیاز ندارند؟ این چه توسعه‌ای است که با کندن چند سوراخ و نهادن نام پل بر آن فقط یک شهربازی ساخته‌ایم و فقط داریم در آن ماشین‌بازی می‌کنیم؟

وی افزود: من از آن‌هایی که می‌گویند ما چند سال است در شورای شهر هستیم می‌پرسم چه بر سر محور جامعه فرهنگی گردشگری همدان که از سال 71 مغفول مانده آمده است؟ آیا آن‌ها نمی‌خواهند دوباره در انتخابات شرکت کنند و وعده کذب به مردم بدهند؟ آن‌ها باید مطمئن باشند این‌بار کسانی در انتخابات شورای شهر موفق خواهند شد که مسأله محیط زیست و فضای سبز را مدنظر قرار دهند. اگر این مسأله مورد غفلت قرار بگیرد مسلما مردم با آن‌ها همراهی نخواهند کرد.

لزوم شفاف‌سازی در خصوص هویت همدان
در ادامه یکی از اعضای مهندسان معمار استان گفت: توسعه یک حق عمومی است و نباید به نفع عده کمی مصرف شود. موضوعی که در بلندمرتبه‌سازی مطرح است این است که صاحب این برج‌ها صاحب چیست و چه چیزی به دست خواهد آورد؟ آیا صرف این‌که یک نفر مالک یک زمین است و موفق به اخذ مجوز از شهرداری می‌شود کافی است؟ وقتی تراکم شهر تغییر می‌کند باید سود و منافع آن به جیب همه برود و این را هم بداند که هر نقطه از شهر مناسب بلند مرتبه‌سازی نیست. ما باید مکانیزم‌هایی داشته باشیم که بتوانیم این حق را بین همه توزیع کنیم. مالکان این برج‌ها باید بدانند ارزش افزوده‌ای که به دست می‌آورند باید از یک مکانیزم دیگری به شهر برگردد.


«حامد رضایی» با اشاره به این‌که هر نقطه‌ای مناسب بلندمرتبه‌سازی نیست، توضیح داد: در مطالعاتی که صورت گرفته مناطقی مانند شهرک فرهنگیان و مدنی مکان‌های مناسبی برای کار هستند اما متأسفانه این مطالعات نادیده گرفته شده و ما شاهد هستیم که چهره شهر را قدرت‌های دیگری می‌سازند. نکته دیگری که در همدان مورد غفلت قرار گرفته حفظ هویت شهر است. هویت این شهر به ما می‌گوید که همدان شهری با موقعیت جغرافیایی ویژه‌ای است که در طول زمان که هویت شهر همدان را معنادار کرده و ما نمی‌توانیم این هویت را نادیده بگیریم.

اهمیت بحث اخلاق و روان شهروندان
این کارشناس ارشد معماری ادامه داد: ساختمان‌های بلندی که ساخته می‌شوند علاوه بر این‌که زمین را در معرض خطر قرار می‌دهند شرایط روانی شهروندان را نیز با خطر مواجه می‌کنند. نباید چهره شهر با بلندمرتبه‌سازی مخدوش شود و در کالبد شهری باید اخلاق و روان شهروندان را نیز مد نظر قرار داد تا هویت شهرها دچار آسیب نشود.

رضایی بر ضرورت مطالعه شهری و شفاف‌سازی در این خصوص تأکید کرد و گفت: در شهر همدان باید به گونه‌ای نسبت به ساخت و ساز توجه کرد که ماهیت باغ‌شهری همدان از بین نرود چون همدان دارای بافت‌های واجد ارزشی است. مطالعه هویت شهری باید به صورت شفاف در اختیار همه شهروندان قرار بگیرد تا آن‌ها به هویت این شهر حساسیت ویژه‌ای پیدا کنند و ماهیت باغ‌شهر بودن همدان در کنار توسعه از بین نرود.

جلوگیری از تخریب درختان
«محمد سوزنچی» نیز در این جلسه به ارائه تعریفی از شهر سالم از دید سازمان بهداشت جهانی بر مشخص‌شدن سرانه فضای سبز برای هر شهروند همدانی و تعیین کمربند سبز همدان برای این شهر تأکید کرد و گفت: باید مشخص شود که همدان چه گونه شهری است و کاربری آن چیست. اگر هدف همدان تبدیل شدن به پایلوت گردشگری است باید برای همدان فرایندی تعریف شود که گردشگری آن لطمه نخورد.


این کارشناس محیط زیست ادامه داد: وقتی درختی از بین ‌می‌رود سیمای نامحدود ایجاد می‎شود و مرز بین دو کاربری از بین می‌رود و عناصری که در اطراف درخت هستند نمود پیدا می‌کنند اما در همدان درختان به دلایل مختلف قطع می‌شوند که باید با جلوگیری از تخریب درختان به جلوه شهری توجه داشت در غیر این صورت باید در سال‌های آینده مدیریت بحران در استان به دلیل آلودگی هوا تشکیل شود.

ارائه راهکارهایی برای رفع مشکلات
یکی از اعضای کمیته محیط زیست بنیاد مهر نیز با اشاره به این‌که بهتر است یک برنامه توسعه 20 ساله برای شهر همدان و جهت‌گیری کلان شهری اعلام شود تا مشخص شود در درازمدت چشم‌انداز آن چگوه خواهد بود، افزود: رعایت اخلاق و اعلام شفاف و دقیق اجرای طرح بلندمرتبه‌سازی با همه ابعاد مثبت و منفی آن از الزامات اجرای این طرح است.

«زهره رحیمی» اجرای عدالت اجتماعی و ایجاد فرصت برابر برای استفاده همه شهروندان از منافع اجرای این طرح ار از دیگر الزامات آن دانست و گفت: آیا این امتیاز به همه داده می‌شود یا فقط در اختیار تعداد محدودی از شهروندان است؟ ما به عنوان دیده‌بانان محیط زیست فقط به دنبال گلایه از وضعیت موجود نیستیم و می‌خواهیم راهکارهایی برای رفع مشکلات ارائه بدهیم و برنامه‌ریزی‌های دقیقی برای منابع کسب درآمد ارگان‌هایی مانند شهرداری داریم که در صورت لزوم ارائه می‌دهیم.

لزوم تدوین سند جامع توسعه پایدار 
یکی از فعالان مدنی همدان نیز بر لزوم تدوین سند جامع توسعه پایدار برای نخستین بار تأکید کرد و گفت: بر این اساس فعالان مدنی آمادگی همکاری برای پیمودن فرایند تدوین سند توسعه‌ای را دارند و فعالان مدنی حاضر به همکاری رایگان در این زمینه هستند.  


«بابک مغازه‌ای» افزود: میراث فرهنگی را برای عایدات مالی نباید از دست بدهیم .اما همدان به عنوان شهری که می‌تواند یکی از بهترین ذخایر گردشگری پایدار باشد، امروزه به گردشگری ناپایدار تبدیل شده است.

این فعال مدنی همدان با اشاره به افزایش بودجه شهرداری همدان در سال جاری خاطرنشان کرد: بودجه این ارگان از 220 میلیارد تومان به 440 میلیارد تومان افزایش پیدا کرده که از این میزان بودجه فقط 37 میلیارد تومان به فرهنگ اختصاص یافته که آن هم صرف توسعه عمرانی می‌شود در حالی که امروزه توسعه کالبدی در دنیا منسوخ شده و توسعه اجتماعی مطرح است.

ضرورت حفظ بناهای تاریخی

در ادامه جلسه یکی دیگر از فعالان فرهنگی استان با اشاره به این‌که همراهی جامعه مدنی باید به فال نیک گرفته شود گفت: همدان در کنار فضای سبز و طبیعت بکری که دارد از بافت تاریخی غنی برخوردار است که ما می‌توانیم با حفظ آن بخشی از هویت شهر را حفظ کنیم.

«فرزاد سپهر» به تخریب آثار تاریخی متعدد در ماه‌های اخیر اشاره کرد و افزود: همدان محله‌های قدیمی زیادی دارد که کاش برنامه شهرداری به جای تخریب آن‌ها و ساخت ساختمان‌های عجیب و غریب به دنبال حفظ آن‌ها بود. هر کدام از این محله‌ها شامل یک مسجد و بخشی از بافت بازار و کارکرد محله‌ای بودند که بدون توجه به هویت آن‌ها و با ساخت‌سازهای مکرر از بین رفته‌اند.

این فعال فرهنگی گفت: ما به حفظ بافت تاریخی همدان در کنار حفظ محیط زیست تأکید داریم و به این شیوه‌ای که مسئولان پیش می‌روند گویا در حال تکه‌تکه کردن الوند هستند.


گفتنی است در پایان این نشست کتاب «فرهنگ مردم همدان» نوشته دکتر پرویز اذکایی که به امضای 40 تن از فعالان فرهنگی و زیست‌محیطی رسیده بود به عنوان هدیه به دکتر ابراهیم مولوی تقدیم شد. ( گزارش: حسین زندی ) 

میراث شهر رزهای زرین در انتظار اعتبار

بقعه پیر تاکستان نیازمند مرمت

حسین زندی


تاکستان ازجمله شهرهایی است که باوجود دارا بودن آثار و اماکن بسیار تاریخی و طبیعی کمتر مورد توجه واقع شده است. این شهرستان در30 کیلومتری جنوب غربی قزوین قرار دارد و با 35 هزار هکتار باغ انگور یکی از مهم‌ترین شهرهای تولید انگور کشور به شمار می‌رود و با داشتن ده‌ها تپه و بنای تاریخی یکی از مناطق شگفت‌انگیز کشور است.
زبان بیشتر مردم شهر تاکستان، تاتی است که از بقایای زبان پهلوی میانه به شمار می‌رود. روستاهای اطراف این شهر نیز به زبان‌های آذری، تاتی و در مواردی کردی و لکی صحبت می‌کنند. هرگروه آداب، آیین و باورهایی زیبایی را از روزگاران کهن با خود حفظ کرده‌اند. گفته می‌شود کردهای منطقه در دوره زندیه از کرمانشاه به اطراف قزوین کوچ کرده‌اند و با دیگر ساکنان منطقه در آرامش زیسته‌اند.
یکی از بناهای تاریخی تاکستان بقعه پیر است. این بنا دارای یک گنبد دوپوش و ساختمانی به شکل مکعب‌مستطیل است. باستان‌شناسان قدمت بنا را با توجه به گچبری‌ها، کاشی‌ها و نوع معماری به دوره سلجوقیان نسبت می‌دهند. برخی هم گفته‌اند این بنا روی آتشکده‌ای قدیمی در دوره سلجوقیان ساخته شده و کاربری نیایشگاهی داشته تا جایی که هنوز مردم محلی به آن آتشکده می‌گویند.
محمدطاهر خوانی، دوستدار میراث فرهنگی در تاکستان می‌گوید: تاکستان پیشینه‌ای کهن دارد و این قدمت را براساس زبان و گویش مردم نیز می‌توان دریافت. آثاری مانند میل خرم‌آباد تاکستان، قلعه دختر و بنای پیر یا آتشکده نمونه‌ای از میراث به جای مانده از گذشتگان است. در این شهرستان بیش از 300 اثر شناسایی شده که نیازمند توجه مسئولان است. آتشکده پیر یکی از آثاری است که مورد احترام مردم بوده و می‌تواند در جذب گردشگر در این شهر مورد توجه قرار گیرد. اما مرمت مناسبی روی این بنا انجام نشده و حتی هنگام مرمت بخشی از بنا آسیب دیده است. برای حفظ این بنا در آغاز باید مرمت و بازسازی درستی انجام شود. این مکان در طول سال تنها 20 روز در تعطیلات نوروز برای بازدید بازگشایی می‌شود و دیدن آن بیش از 11 ماه برای گردشگران میسر نیست.
در همین رابطه فاطمه سلیمانی، کارشناس گردشگری در تاکستان و راهنمای بقعه پیر می‌گوید: این بنا به بقعه پیر معروف بوده و مربوط به دوره سلجوقی است که حدود 70 سال پیش به ثبت ملی رسیده است. بخشی از آن توسط کارشناسان و مرمت‌گران استان قزوین مرمت شده که این کار باعث آسیب دیدن بنا شده و حالت اصلی خود را از دست داده است. دودکش‌های آتشکده نابود شده اما قسمتی که توسط کارشناسان اصفهانی مرمت شده، قابل قبول است و بخش عمده آن به‌خصوص در قسمت گنبد‌ها در انتظار اعتبار برای مرمت است.
سلیمانی می‌گوید: سردر این بنا دارای کتیبه‌ای بزرگ بوده که در دهه 40 خورشیدی به سرقت رفته است. گفته می‌شود متن کتیبه با این مضمون بوده که اینجا مکانی است که زمین آباد دارد، درختان فراوان دارد و آب فراوان برای کشاورزی دارد. همین‌طور باید گفت هفت نیم‌ستونی که در کنار در آن قرار دارد مربوط به امشاسبندان است که در دو طرف تکرار شده است. بارها به سرداب این بنا هم دستبرد زده‌اند و شایعات زیادی هم در مورد اشیای این بنا گفته شده است که امروز به خاطر وجود سارقان روی سرداب پوشیده شده است.
این کارشناس گردشگری می‌گوید: تمامی اطراف بنا با فاصله نزدیک به یک متر از سطح زمین تا کف باز است؛ به دلیل اینکه هوا در آن جریان پیدا کند و نم و رطوبت به آن نفوذ نکند. طبق آنچه تا به حال گفته شده این بنا آتشکده بوده و ارتباطی به اماکن مذهبی ما ندارد. به نظر می‌رسد با توجه به گچبری‌ها و معماری داخل بقعه، زمان ساخت آن مربوط به سلجوقیان باشد. نمونه معماری این بنا در منطقه وجود ندارد.
گفته می‌شود باز‌سازی اساسی در دوره سلجوقیان روی این بنا صورت می‌گیرد و کاربری بنا تغییر پیدا می‌کند اما همچنان بین مردم منطقه از احترام ویژه‌ای برخوردار است.
این راهنمای گردشگری در پایان می‌گوید: از ویژگی‌های این بنا این است که سقف آن دوپوش است. همچنین در گچبری‌های داخل بنا از شکل‌ها و نمادهایی از برگ، شاخه و خوشه‌انگور استفاده شده است. این مساله نشان می‌دهد انگور اهمیت بسیاری از گذشته تا امروز بین مردم منطقه داشته است. ما امیدواریم هرچه زودتر بقعه پیر و دیگر بناهای شهرستان تاکستان مرمت شود و به صورت دائمی مورد بازدید گردشگران و شهروندان قرار گیرد.
محلی‌ها چه می‌گویند؟
یکی از ساکنان اطراف بقعه می‌گوید: در گذشته اطراف بنا قبرستان بود و در این بنا همیشه بسته بود. من که 80 سال است در این محله زندگی می‌کنم اولین بار است وارد اینجا می‌شوم. او می‌گوید: اسم اینجا پیر است. چندین‌بار سیل آمده و همه ساختمان‌های اطراف خراب شده، اما اینجا تخریب نشده است. اینجا آنقدر قدیمی است که تا به حال 10 نگهبان را پیر کرده است.
وقتی قبرستان قدیمی خراب و به جای آن پارک درست شد تنها قبر سیدحسین و سیدفضل‌الله باقی ماند که بعدها بر آن یک گنبد ساختند و حالا مردم می‌آیند در اینجا شمع روشن می‌کنند.
تاکستان با داشتن آثار طبیعی و تاریخی کهن، فرهنگی غنی و آیین‌های زیبا مانند جشن انگور می‌تواند به یک منطقه با مسیر گردشگری در استان قزوین تبدیل شود، اما آثاری مانند قلعه‌دختر، میل خرم‌آباد، تپه خله کوه، تپه نرگه و حتی امامزاده‌ها و بقاع متبرکه از وضعیت خوبی برخوردار نیستند. درصورتی که این وضعیت ادامه پیدا کند ممکن است به‌زودی بخش بزرگی از 300 اثر شناسایی شده تاکستان نابود شود.
آموزش و آگاه‌سازی جوامع محلی و تغییر نگرش شهروندان نسبت به آثار و اشیای تاریخی در کنار حمایت و برنامه‌ریزی مسئولانه مدیران لازمه نجات آثار کم‌نظیر این شهرستان است تا در کنار شهر قزوین هویت خود را بازیابد. 

http://farheekhtegan.ir/fa/news/10788 

شماره : 131 | تاریخ: 1393/02/27

طاق شیرین و فرهاد یا توالت عشایر

نگاهی به وضعیت بحرانی یکی از آثار ساسانی استان ایلام

یادگاری نویسی بر طاق شیرین و فرهاد 

http://farheekhtegan.ir/fa/news/10486 


شماره : 125 | تاریخ: ۲۲/۲/۹۳

حسین زندی


استان ایلام با اینکه یکی از پرجاذبه‌ترین نقاط کشور است، درمقایسه با دیگر استان‌ها کمتر مورد توجه گردشگری و گردشگران بوده است. عواملی مانند حملات صدام در طول هشت سال جنگ تحمیلی، نبود دسترسی جاده‌ای مناسب، کم‌توجهی به میراث فرهنگی منطقه و... باعث شده این استان ناشناخته‌تر از سایر مناطق کشور برای گردشگران بماند. باوجود صدها اثر و مجموعه تاریخی و طبیعی در این استان، ازطرف مسئولان سازمان میراث فرهنگی توجه چندانی به این خطه از سرزمین پهناور ایران نمی‌شود. همچنین مناطق گردشگری استان بضاعت اندکی دارند و خدمات ارائه شده نمی‌تواند گردشگران را راضی نگه دارد.
طاقی برای قضای حاجت
در میان آثار تاریخی موجود در ایلام، طاق شیرین و فرهاد در 35 کیلومتری غرب شهرستان ایوان در منطقه کوشک‌کنار در مسیر ایوان به سومار واقع شده است. این اثر در میان دره‌ای زیبا با طبیعتی شگفت‌انگیز کنار رودخانه فصلی کوشک قرار گرفته است. طاق‌شیرین و فرهاد مربوط به دوره ساسانیان است که در دل تپه‌ای سرسبز در دو بخش زیرزمینی و بیرونی ساخته شده است. قسمت زیرزمینی بنا به صورت خشکه‌چین از سنگ‌های تراشیده شده و صیقل‌خورده ساخته شده است. این قسمت دارای طاق منحصربه‌فردی است و بخش بیرونی‌ای که روی بام طاق قرار گرفته، یادآور مقبره کورش است. با اینکه در این بخش تنها چهار ردیف از سنگ‌چین پلکانی‌اش باقی مانده است اما همچنان مانند نگینی در منطقه می‌درخشد. ویژگی این بنا که در زمینی به مساحت 90/2 در 20/3 متر احداث شده ، تغییر حالت طاق بنا از شکل هلالی به مسطح است. دیگر اینکه در تمامی سازه از هیچ‌گونه ملاتی استفاده نشده است. همچنین در کنار آن گورستانی قرار دارد که به نظر می‌رسد قدمت چندانی ندارد و گفته می‌شود محل دفن مردگان عشایر منطقه است. در ورودی طاق در جبهه شرقی قرارگرفته و برای وارد شدن باید به صورت نشسته داخل شد، اما این روزها هیچ گردشگری رغبت نمی‌کند وارد آن شود، چون علاوه‌بر حکاکی‌ها، یادگاری‌نویسی‌ها و تخریب‌هایی که در سال‌های گذشته صورت گرفته، اکنون عشایر از آن به‌عنوان توالت استفاده می‌کنند.
کسی به فکر شیرین و فرهاد نیست
با اینکه این اثر در فهرست آثار ملی ثبت شده است و معرفی آن در نقشه گردشگری استان ایلام آمده، اما هیچ‌گونه خدماتی از سوی اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان ایلام در اختیار گردشگران قرار نمی‌گیرد. سیامک فتاحی، دوستدار میراث فرهنگی در منطقه می‌گوید: اثری که به‌عنوان جاذبه گردشگری معرفی می‌شود آبروی گردشگری است و باید حفظ شود. وقتی مکانی را در نقشه گردشگری معرفی کرده و مسافران را به آن نقطه دعوت می‌کنند لازم است خدماتی برای گردشگران در نظر بگیرند. سرویس بهداشتی و راهنما از نیازهای اولیه اماکن گردشگری است که متاسفانه در بیشتر نقاط کشور نادیده گرفته می‌شود. دبیر انجمن ژین و ژینگه زاگرس درباره طاق شیرین و فرهاد می‌گوید: این اتفاق باعث تاسف و بی‌احترامی به گردشگران است. در اینجا دو مساله وجود دارد؛ یکی اینکه اگر هنوز از شیوه دامپروری سنتی استفاده می‌کنیم که باعث نابودی طبیعت می‌شود، حداقل نهاد متولی عشایر یک توالت صحرایی در اختیار هر گروه از عشایر قرار دهد. دیگر اینکه مدیران میراث فرهنگی چگونه از کنار چنین مسائل عجیبی به راحتی می‌گذرند. ما از طرفی ورود گردشگر به‌ویژه گردشگر خارجی را ضرورت این صنعت در ایران می‌دانیم و از طرف دیگر حتی به نکات اولیه گردشگری توجهی نمی‌کنیم. من از مسئولان می‌پرسم چنین اتفاق‌هایی را در مقابل چشمان گردشگران خارجی چگونه توجیه خواهید کرد؟
کسی از ارزش اقتصادی طبیعت نمی‌داند
محمد فیضی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی در ایلام و فعال محیط‌زیست می‌گوید: سازمان میراث فرهنگی بدون توجه به داشته‌ها و زیرساخت‌های گردشگری به تبلیغ این صنعت می‌پردازد. این مساله یکی از مشکلات صنعت گردشگری ایران است. مساله دیگری که در اینجا مورد غفلت واقع شده، اکولوژی و طبیعت منطقه است. اگر از اکولوژی شناخت داشته باشیم، می‌توانیم مدیریت مناسبی هم داشته باشیم. اگر طبیعت حفظ شود آثار باستانی، تاریخی و گردشگری هم باقی خواهد ماند. امروز به دلیل نبود مدیریت اکولوژیکی، جنگل‌ها، رودها و کوه‌های زاگرس در حال نابود شدن هستند. فیضی ادامه می‌دهد: برای جلو‌گیری از تخریب چنین آثاری باید به ریشه این نابودی‌ها توجه کرد. در تمامی دنیا مانند برزیل، استرالیا و کانادا دامداری سنتی از میان رفته، چون در روش مکانیزه هم محصول بهتری عاید کشاورزان می‌شود و هم طبیعت حفظ می‌شود، اما ما نه‌تنها به کیفیت محصول توجه نمی‌کنیم، بلکه طبیعت را نابود هم می‌کنیم و میراث و سرمایه‌های فرهنگی را مورد بی‌مهری قرار می‌دهیم. ما در ایران هنوز به ارزش اقتصادی سرمایه‌ای مانند کوه‌های زاگرس پی نبرده‌ایم. جنگل‌های بلوط، کوه‌ها و چشمه‌ها میراث فرهنگی و طبیعی زاگرس هستند که ارزش اقتصادی دارند. اما متاسفانه این روزها در ارتفاع دوهزار متری درختان کهن را از ریشه می‌کنند و گندم می‌کارند. با انجام این کارها در عرض چند سال خاک کوه‌ها شسته می‌شود و در نتیجه باعث سیلاب و گرد وغبار می‌شود.
این عضو انجمن یاوران محیط‌زیست سیمره می‌گوید: باید توجه داشت که طبیعت زاگرس همیشه تمدن‌ساز بوده است. منطقه‌ای که طاق شیرین و فرهاد ایلام در آن واقع شده ییلاق شاهان ساسانی بوده است. اگر ساسانیان اینجا را انتخاب کرده‌اند به خاطر وجود طبیعت خاص منطقه است که ما نباید آن را نابود کنیم. این نکته را نباید فراموش کرد که ضرورت توجه به گردشگری با نگرش اکولوژیکی اجتناب‌ناپذیر است و اکوتوریسم بدون نظارت صحیح نابود‌کننده است. استان ایلام ظرفیت‌های مناسبی در کنار دیگر استان‌های زاگرس‌نشین در زمینه گردشگری دارد. اگر در معرفی و ترویج گردشگری به مساله توسعه پایدار توجه شود موفق خواهیم بود، اما اگر رویکرد فعلی که در جهت نابودی محیط‌زیست و گردشگری است ادامه یابد ما حرفی برای گفتن در این زمینه نخواهیم داشت. امیدواریم برای منطقه برنامه مناسبی را تدوین کنند تا شاهد چنین رویدادهایی نباشیم.

مراسم پیر شالیار در اورامان تخت به‌خاطر حضور گردشگران برگزار نشد

مراسم پیر شالیار در اورامان تخت به‌خاطر حضور گردشگران برگزار نشد

می خواهیم روستا بمانیم 

 http://farheekhtegan.ir/fa/news/9891 


شماره : 119 | تاریخ: ۱۵/۲/۹۳

حسین زندی


آیین «کومسای» مراسمی است که هرساله در نزدیک‌ترین جمعه پیش از نیمه‌اردیبهشت در شهر اورامان تخت استان کردستان برگزار می‌شود. روز جمعه 12 اردیبهشت امسال نیز هزاران نفر از علاقه‌مندان و گردشگران، همچنین پیروان پیر شالیار اورامی به اورامان آمده بودند تا این روز را جشن بگیرند، اما مراسم برگزار نشد و میهمانان پیر شالیار اورامی نتوانستند به آرزوی خود برسند. گفته می‌شود مخالفت ماموستای اورامان به علت حضور زن‌های غیربومی در این مراسم بود. مراسم بهاره پیرشهریار اورامی مربوط به سنتی است که پیر شالیار در آن به‌عنوان حکم و برنامه‌ریز در یک نشست عمومی با بزرگان منطقه به مشکلات دهقانان و کشاورزی مردم منطقه می‌پرداخته است. صدها سال است در بزرگداشت این نشست ساکنان اورامان آیین‌های این روز را گرامی می‌دارند. محمد میرزایی یکی از اهالی اورامان می‌گوید: ماموستا (شیخ) به خاطر حضور زن‌ها در مزار پیر شالیار با اجرای مراسم مخالفت می‌کند. ماموستا ظاهرا با عمومی شدن مراسم مخالف است. چون معتقد است این مراسم برای حل مشکلات مردم و برنامه‌ریزی روستا بوده و مردم دیگر نیاز به ریش‌سفید و برنامه‌ریز ندارند و نیازی هم به اجرای این مراسم برای آنها نیست. میرزایی می‌گوید: در این مراسم پس از گردآمدن مردم بر سر مزار پیر بزرگان و شیخ‌های محلی جمع می‌شوند و ماموستای بزرگ قصیده‌خوانی می‌کند و سپس دراویش و صوفی‌های منطقه برنامه ذکر را همراه دف‌نوازان اجرا می‌کنند. در این مراسم غذاهایی مثل دلمه و کلانه به صورت نذری بین میهمانان پخش می‌شود.
مراسم کومسای که قرار بود با شعار «احترام به فرهنگ جامعه میزبان و حفاظت از محیط‌زیست» برگزار شود، ناتمام ماند و با حاشیه‌هایی نیز همراه بود. نبود برنامه‌ریزی و ساماندهی مسافران، منظم نبودن پارکینگ، انباشت زباله و مناسب نبودن سرویس بهداشتی نه‌تنها باعث اعتراض مسافران شد بلکه داد میزبانان و ساکنان اورامان را نیز درآورد.
اورامان برای پذیرایی از گردشگران بودجه می‌خواهد
سیدصابر حسینی، شهردار اورامان تخت می‌گوید: مناطقی که گردشگر به آن مراجعه می‌کند هیچ‌وقت برای افراد راضی‌کننده نبوده است. باوجود اینکه تنها مدت دو سال از شهرشدن اورامان می‌گذرد اما بودجه، امکانات و سرفصل‌های اعتباری در نظر گرفته‌شده برای آن بسیار ناچیز است و جوابگوی انتظارات برنامه‌ها نیست. ما همیشه با کمبود بودجه دست و پنجه نرم می‌کنیم. حسینی می‌گوید: در اورامان با توجه به بافت تاریخی و طبیعی و نوع معماری‌ای که دارد، کار کردن سخت و هزینه‌بر است. باید توجه داشت مسئولیت مشکلات تنها با شهرداری نیست، اداره اوقاف و میراث فرهنگی نیز متولی اینجا هستند. مواردی مانند مشکل سرویس بهداشتی متوجه میراث فرهنگی نیز است. شهردار این شهر تاریخی ادامه می‌دهد: با توجه به ظرفیتی که اورامان دارد می‌تواند جمعیتی به مراتب بیشتر از آنچه امروز به اینجا آمده است را بپذیرد. شرایط توپوگرافی و طبیعی در اینجا بسیار خوب است اما امکانات و شرایطی برای نگهداری و اقامت گردشگر نداریم. وقتی امکانات نهادهای مسئول ضعیف باشد ارائه خدمات نیز ضعف خواهد شد. ما چون خدمات به مسافران ارائه نمی‌دهیم، برای بازدید‌کنندگان ورودی در نظر نگرفته‌ایم. درباره پارکینگ هم باید این مساله را در نظر گرفت که در طول سال تنها دو روز ما با ورود انبوه گردشگر روبه‌رو هستیم؛ نیمه بهمن ماه در مراسم عروسی پیر شالیار و امروز که جزء شلوغ‌ترین روزهاست؛ پس توان ساخت پارکینگ برای دو روز را نداریم اما محوطه‌ای را مسطح کرده‌ایم که صدها اتومبیل می‌توانند در آن پارک کنند. نکته دیگر اینکه تنها شهری که در آن جایگاه دفع زباله به صورت مکانیزه وجود دارد، اورامان تخت است. حسینی در ادامه می‌گوید: درحال حاضر این شهر گاز، سیستم فاضلاب و آب ندارد، با این شرایط عملا شهرداری خلع‌سلاح است چون من نمی‌توانم معبر شهر را درست و کوچه‌ها را سنگفرش کنم به این علت که هر هزینه‌ای صرف شود بیهوده است. مثلا یک سال اداره گاز اعتبار و بودجه دارد اما اداره آب ندارد. با توجه به اینکه اورامان زیرساخت ندارد کار عمرانی در آن بیهوده است. از طرفی هم اگر اورامان گازکشی داشته باشد شرایط از آنچه امروز می‌بینیم بدتر خواهد شد. من برای حل این مشکلات از طریق نماینده مجلس و فرمانداری پیگیری کرده‌ام، حتی نزد معاون عمرانی وزیر کشور هم رفته‌ام همه این دوستان می‌گویند انشاءالله حل می‌شود، ما هم چاره‌ای جز توکل به خدا نداریم.
می‌خواهیم اورامان روستا بماند
اما فرزاد نویدی، خبرنگار و دوستدار میراث فرهنگی در کردستان مخالف نظر شهردار اورامان است. او می‌گوید: تقریبا کردستان 1730 روستا دارد. در دولت نهم و دهم که اقدامات سیاسی همه مسائل را تحت‌الشعاع قرار داده بود برخی روستاها نیز از این سیاست آسیب دیدند. در این استان بیش از 10 روستا تبدیل به شهر شد. درحالی که قرار بود روستاهایی که بیش از 10 هزار نفر جمعیت دارند شامل این برنامه شوند اما در نهایت، روستاهایی با جمعیت بیش از سه هزار نفر قربانی این سیاست شدند؛ اورامان نباید شهر می‌شد. نویدی می‌گوید: ما بارها اعتراض کردیم اینجا را به روستا برگردانید. هیچ‌گونه زیرساختی برای شهر شدن در اینجا وجود ندارد. دیگر اینکه منطقه اورامان یک بافت پلکانی دارد و وقتی شهرداری ورود پیدا می‌کند این بافت‌ها نمی‌توانند مقاومت کنند و سازه‌های جدید جای بناهای بومی را می‌گیرد، در نتیجه بافت آن دگرگون می‌شود، معماری قدیم از بین می‌رود و جذابیت گردشگری نیز نابود می‌شود. به نظر من تنها چاره این است که دوباره اورامان به عنوان روستا معرفی شود. اما شهردار گفته‌های این فعال مدنی را نمی‌پذیرد و می‌گوید: باید توجه داشت امروز دیگر هیچ‌وقت یک شهر تبدیل به روستا نمی‌شود و این مساله از نظر تقسیمات جغرافیایی و سیاستگذاری قابل بازگشت نیست. اما با توجه به ظرفیت‌ها و شرایط موجود پیشنهاد می‌کنم اورامان، سروآباد و زریوار به عنوان یک مسیر گردشگری معرفی شوند. این مسیر می‌تواند سرمایه‌گذار در این زمینه جذب کند و بودجه و اعتباری به آن اختصاص یابد. مثلا اگر دولت 15 میلیارد هزینه کند و یک مسیر گردشگری تعریف کند ممکن است بتوان این مشکل‌ها را برطرف کرد. غفار عبداللهی مسئول خانه پیر شالیار می‌گوید: ما اهالی اورامان از مسئولان دولتی انتظار داریم این وضعیت را درست کنند، شما اگر کوچه‌ها را نگاه کنید پر از آشغال است. از وقتی اینجا شهر شده مثل ویرانه‌ها شده است.
وقتی روستا بود خیلی بهتر بود، آن موقع ما زباله‌ها را خودمان جمع‌آوری می‌کردیم، اما حالا می‌گوییم در شهر زندگی می‌کنیم، شهر ما هم شهرداری دارد و زباله‌ها در کوچه‌ها می‌ماند. عبداللهی می‌گوید: فقط اسم اینجا شهر است. هیچ‌چیز آن به شهر نمی‌ماند. در جایی که همه درآمد مردم آن از راه کشاورزی است. نمی‌توان اسم شهر برای آن گذاشت. ببینید روستایی را که در همسایگی ماست. اگر هزینه برق آنجا را شش تومان با آنها حساب می‌کنند، هزینه مصرف برق اورامان با تهران برابر است. شهر شدن به جز هزینه برای ما چیزی نداشته است. همان‌طور که می‌بینید لوله‌کشی‌ها هم هوایی است، زمستان‌ها یخ می‌زند و تابستان‌ها می‌پوسد.