الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

آرزوهای یک نقاش همدانی

آرزوهای یک نقاش همدانی

نویسنده: حسین زندی خبرنگار همشهری -همدان
 آرزوهای یک نقاش همدانی
راضیه سرمدی دی‌ماه 1357 در همدان متولد شد. او در نوجوانی علاقه خود را در هنر نقاشی دید و سال‌ها این هنر را دنبال کرد و این روزها به صورت حرفه‌ای پیگیری می‌کند. او به تازگی در نمایشگاه جشنواره بنیاد بنگال کشور هند شرکت کرده است. به همین بهانه با این هنرمند همدانی گفت‌و‌گویی داشتیم که با هم می‌خوانیم...
1395/06/15
راضیه سرمدی دی‌ماه 1357 در همدان متولد شد. او در نوجوانی علاقه خود را در هنر نقاشی دید و سال‌ها این هنر را دنبال کرد و این روزها به صورت حرفه‌ای پیگیری می‌کند. او به تازگی در نمایشگاه جشنواره بنیاد بنگال کشور هند شرکت کرده است. به همین بهانه با این هنرمند همدانی گفت‌و‌گویی داشتیم که با هم می‌خوانیم.
  •  آموختن نقاشی را از چه زمانی آغاز کردید؟
از کودکی با نقاشی مشکل داشتم، یعنی با سیستم آموزشی‌ که در مدارس برای نقاشی تعریف شده بود. نمی‌توانستم نقاشی را از روی کتاب کپی کنم. از بدترین خاطرات دوران کودکی‌ام، همین طرز نقاشی کردن در امتحانات است.
دبیرستان در رشته‌ ریاضی درس می‌خواندم. یادم هست یک واحد اختیاری «طراحی» با آقای پاک‌خو داشتیم. وی تحصیلات آکادمیک نقاشی داشت. کلاس ما در هنرستان تذهیب همدان برگزار می‌شد و می‌توانم بگویم آن کلاس برای من تجربه‌ خوبی بود. من مسحور آزادی که در کلاس بود شدم. ما دانش‌آموزان رشته ریاضی که عادت داشتیم ساعت‌ها روی نیمکت هندسه فضایی بخوانیم و تجسم کنیم، حالا به راحتی می‌توانستیم در فضا حرکت کنیم و هم‌زمان کار کنیم، یاد بگیریم و خلق کنیم.
  • در خارج از محیط مدرسه هم آموختن را دنبال کردید؟
در اصل طراحی را پیش محمدحسن شبیری یاد گرفتم. آن موقع وی در خیابان فرهنگ همدان، مغازه‌ کوچکی را تبدیل به کارگاه نقاشی کرده بود. فکر می‌کنم پیش‌دانشگاهی بودم. هنوز هم باور دارم وی با این‌که تحصیلات آکادمیک نداشت و نقاش تجربی بود، یکی از بهترین استادهای طراحی در کشور هستند.
  • تحصیلات دانشگاهی شما در چه رشته‌ای است؟
در دانشگاه یک سال ریاضی محض خواندم، بعد انصراف دادم و به دانشگاه هنر یزد راه یافتم. در دانشکده هنر و معماری یزد ما فرصت خوبی برای یادگیری و تجربه داشتیم. دانشکده که در اصل مجموعه‌ای از خانه‌های قدیمی یزدی با معماری منحصر به فردشان بود، فضای بی‌نظیری برای خلق داشت. استادهای ما بسیار دوستانه و محترمانه برخورد می‌کردند. همین ارتباط یادگیری را آسان و شیرین می‌کرد. سال‌ها بعد کارشناسی ارشد را در دانشگاه میسور هند به پایان رساندم که تجربه ارزشمندی بود.
  • به چه سبک‌هایی علاقه دارید و خودتان در چه سبکی نقاشی می‌کنید؟
در مورد سبک نقاشی، واقعیت این است که اکنون آن‌قدر مرزهای هنر برداشته شده که دیگر به راحتی نمی‌توان نام سبک خاصی را بر یک اثر گذاشت. می‌توانم بگویم همیشه به سوررئالیسم علاقه داشته‌ام و از آن لذت برده‌ام. شاید به همین دلیل به نظر بیاید کارهای خودم به این سبک نزدیک‌ترند؛ البته همیشه از اکسپرسیونیسم هم لذت برده‌ام. از آبستره هم لذت برده‌ام. می‌خواهم بگویم دیگر چنین مرز‌هایی در هنر و خصوصا در نقاشی وجود ندارد. لزومی هم نیست که برای دیدن اثر هنری و ایجاد ارتباط با آن، از پیش اسم روی آن بگذاریم. این اسم‌ها هر کدام دارای بار معنایی هستند که آن ارتباط بی‌واسطه‌ مخاطب با اثر را قطع خواهند کرد. به همین دلیل قائل به سبک خاصی در نقاشی نیستم.
  • در کدام نمایشگاه شرکت کردید و با کدام آثار؟
من تا به حال هیچ وقت نمایشگاه شخصی یا گروهی نداشته‌ام. شاید به این دلیل که تمرکزم بیشتر روی آموزش و شیوه‌های آموزش هنر به کودکان بوده؛ هر دو پایان‌نامه‌ کارشناسی و کارشناسی ارشدم هم در ارتباط با همین موضوع است. از دوره‌های آموزشی که معمولا برگزار می‌کنم، اجرای وُرک‌شاپ برای مربیان هنر و مربیان کودک و معلمان است که بدانند چطور باید با کودکان رفتار کنند تا منجر به شکوفایی و گسترش خلاقیت هنری و به‌طور ‌عام خلاقیت در آن‌ها شود و توانایی‌هایشان سرکوب نشود. در جامعه ما و خانواده‌های ما هنر اهمیتی ندارد، در صورتی که آموزش درست هنر به کودکان موجب رشد همه‌جانبه و متعادل آن‌ها می‌شود. شاید تجربه بدی که در کودکی از نقاشی داشتم، هدف اصلی مرا از زندگی هنری برایم تعریف کرده باشد. این‌که چه باید کرد تا هیچ کودکی برای نقاشی کشیدن زجر نکشد. همه کودکان این مرز و بوم فرصت تجربه‌ سالم هنری را داشته باشند.
  • نگاهتان به نقاشی همدان و نقاشان همدانی چگونه است؟ و آینده این هنر را در همدان چگونه می‌بینید؟
من نقاشان زیادی را در همدان نمی‌شناسم چون در این سال‌ها خیلی کم در همدان زندگی کرده‌ام. اما پیشینه‌ای که از نقاشی همدان در ذهن دارم. حضور جریانی بسیار بازاری بود که فکر می‌کنم خوشبختانه آن جریان ضعیف و کمرنگ شده و اتفاقات خوبی در همدان افتاده و جریان‌های هنری خوبی در زمینه‌ نقاشی شکل گرفته است. خبر دارم که دانشگاه آزاد همدان آموزش رشته‌ نقاشی را دایر کرده و هنرمندان زیادی در این زمینه تلاش می‌کنند به نقاشی همدان شکلی هنری‌تر و حرفه‌ای‌تر ببخشند.
  • پیشنهاد شما برای بهتر شدن نقاشی همدان چیست؟
چیزی که در این زمینه به نظرم بسیار مهم و اثرگذار است، این است که دوستان نقاش ارتباطات حرفه‌ای و هنری را بین خود گسترش دهند و جشنواره‌های محلی و کشوری راه بیندازند. به نظر من همدان ظرفیت خوبی برای برگزاری جشنواره‌های هنری تا سطح بین‌المللی دارد، فقط باید دست به دست هم دهیم و هنرمندان را از سراسر دنیا جمع کنیم.
تبادل فرهنگ‌ها و ایده‌های هنری، گفت‌وگو، دیدن تکنیک‌ها، آشنایی با طرز زندگی یکدیگر و مانند این‌ها تجربه‌ بسیار مفیدی است که تقریبا در سراسر دنیا در قالب جشنواره‌ها انجام می‌گیرد و در برگزاری چنین گردهم‌آیی‌هایی، غیر از همدلی مردم و همکاری دست‌اندرکاران و سازمان‌های متولی امر فرهنگ و هنر، مهم‌ترین نقش را خود هنرمندان بازی می‌کنند. همدان همیشه نشان‌ داده است که هروقت این شرایط مهیا بوده، یکی از بهترین مکان‌ها برای دیدوبازدیدهای هنرمندان است.
  • از نمایشگاه بین‌المللی بنیاد هنر بنگال بگویید؛ در کجا و چگونه برگزار می‌شود؟
بنیاد هنر بنگال که «لالیتا کالا آکادمی» در بنگال غربی متولی آن است، 2 سال است هم‌زمان فستیوال و نمایشگاه برگزار می‌کند و هنرمندانی از سراسر دنیا در آن شرکت دارند؛ البته این بینال هنری هنوز جوان است و فرصت رشد دارد و امسال اولین سالی است که هنرمندانی از ایران در آن شرکت کرده‌اند. در بینال امسال هنرمندانی از 10 کشور جهان شرکت داشتند. نکته‌ مهمی که در این بینال دیده می‌شود، این است که بینال کاملا مردمی است، یعنی به دست سازمان‌های مستقل و غیردولتی ایجاد شده است. خود هنرمندان هندی بدون کمک دولتی این بینال را راه انداخته‌اند و دولت حتی در محل اسکان مهمانان هم دخالتی ندارد.
  • از برنامه‌های خود بگویید؟
در حال حاضر من با مؤسسه پژوهشی کودکان دنیا همکاری می‌کنم. مؤسسه دنیا یک سازمان غیردولتی است که هدفش ساختن زندگی بهتر برای کودکان است. یکی از هدف‌های من در این مؤسسه کمک به شکل‌گیری یک روند سالم در هنر کودکان در این سرزمین است. صددرصد باز هم در زمینه شیوه‌های آموزش خلاقیت هنری به کودکان فعالیت خواهم داشت و وُرک‌شاپ‌هایم را ادامه خواهم داد و در این موضوع خواهم نوشت تا جایی که توانایی‌هایم اجازه دهد.
  • چه آرزویی دارید؟
یکی از مهم‌ترین آرزوهایم، برگزاری جشنواره‌ای بین‌المللی در همدان است. باور دارم که این کار بسیار راحت‌تر از آن است که در نگاه اول تصور می‌کنیم و شدنی است. همدان این ظرفیت را دارد که حتی مرکز هنرهای تجسمی ایران باشد. خیلی دوست دارم این جریان پیچیده و تودرتو و البته بی‌سروته برگزاری نمایشگاه و جشنواره‌ هنری در ایران با خودش کنار بیاید و مانند همه‌جای جهان ساده و بی‌حاشیه شود.
در ایران بسیار مشکل می‌توان از یک گالری وقت گرفت و نمایشگاه برگزار کرد، در حالی که این سختی و پیچیدگی اصلا معنایی ندارد و همه‌چیز می‌تواند بسیار ساده برگزار شود. باید در هند باشید و ببینید که هنرمندان چقدر همه‌چیز را ساده می‌گیرند و به چه راحتی آثار هنری‌شان را ارائه می‌دهند. بدون هیچ دغدغه‌ اضافی و مشکل غیرمنتظره‌ای بینال‌ها و سمینار‌ها و وُرک‌شاپ‌هایشان را برگزار می‌کنند. تصورم این است که مشکل اول در ایران، کم‌کاری ما هنرمندان است. چیزی که من از هندی‌ها یاد گرفتم، ساده کردن ایده‌ها و اجرای آن‌هاست.
http://ostani.hamshahrilinks.org/Ostan/Iran/Hamedan/Contents/%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4-%D9%87%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C?magazineid=
چاپ
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد