الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

نابودی صدها اصله درخت یک تپه باستانی در همدان

نابودی   صدها اصله درخت یک  تپه  باستانی در همدان

حسین زندی

پارک جنگلی مصلی با مساحت دویست و چهل هزارمتر ، یکی از شریان های تنفسی شهر همدان در حالی نابود شد که با رشد جمعیت، توسعه شهر و آلودگی هوا نیاز به کاشت درختان بیشتری احساس می شود.

این اتفاق در سکوت خبری و بدون نظرخواهی از مردم رخ داد.مهر نوش نجفی راغب از اعضای شورای شهر و عضو کمیسیون ماده 7 فضای سبز، پیشتر اعلام کرده بود مجوزی از سوی این نهاد برای ساخت و سازهای در این تپه باستانی صادر نشده است.

پارک جنگلی مصلی در مرکز شهر همدان، در اواسط دهه ی پنجاه بر روی تپه ی مصلی ، در کنار بقایای قلعه اشکانی « ارگ تپه» ایجاد شده است. این تپه از جنبه های گوناگون حائز اهمیت است . در متون تاریخی و سفرنامه ها از آن با نام های « تپه ارگ» ، «دژ تپه» و «تپه دژ» یاد شده است و برخی باستان شناسان محل اصلی هگمتانه را بر روی این تپه دانسته اند. اما تپه مصلی به دلیل یافته های دوران اشکانی ( پارتی) و مادی ارتباط  و پیوستگی تنگاتنگی با تپه هگمتانه دارد.

ویلیام جکسن می نویسد : « همدان در کنار یکی از ارتفاعات قرار گرفته است... درست متصل به شهر ، معروف به مصلی قرار دارد.که در قدیم ارگ دژ بوده است اما ابعاد این تپه یا قلعه از دور معلوم نبود تا اینکه به آنجا نزدیک شدم و از مشاهده طرح آن به این نکته پی بردم که احتمال اینکه این تپه همان باشد که هرودوت در ضمن توصیف شهر بارودار اکباتان (هکمتانه) پایتخت ماد قدیم بدان اشاره می کند.» ( ص 169)

وباز می نویسد: «... و مصلی یا دژ تپه متصل به سمت شرقی شهر می باشد و قسمتی از آن را تشکیل می دهد.»

وی ادامه می دهد: « ... امروز بقایایی از دیوارهای کهن برفراز مصلی دیده می شود که ضخامت بعضی از آنها به حدود 5متر و بلندی آنها به حدود شش متر می رسد و مصالحی که در آن به کار رفته عبارت است از خاک رس و سنگ لوح و آجر و قلوه سنگها ... در وا قع چنان که می گویند آنجا محمد خان در پایان قرن هجدهم میلادی مطابق با قرن دوازدهم هجری بقایای تمام آثار باستانی همدان را ویران کرده است.»

آغا محمد خان با تصور اینکه اسلحه ، مهمات و انبار غلات شهر در این ارگ است این قلعه را ویران می کندد اما چیزی نمی یابد. پس از آن در اواخر دوره  قاجار در زمان ظهیرالدوله حاکم همدان ، این تپه به عنوان مصلی و محل عبادت مردم شهر به ویژه برای باران خواهی و نماز عید استفاده شود. ظهیر الدوله اشاره   می کند که معمولا مردم شهر هرگاه بخواهند به جان شاه فعلی ( مظفرالدین شاه)  یا برای روح شاه شهید دعا کنند به تپه می روند.

در دوره پهلوی اول اطراف تپه مصلی به محل سکونت حاشیه نشینان شهر تبدیل می شود و از مصالح قلعه برای ساختن خانه ها استفاده می کنند. این رویه تا دهه پنجاه خورشیدی ادامه دارد. در آن روزگار طرحی ارائه می شود که به مرور ساکنان این محل در شهرک ها و مجتمع هایی که پیشتر آماده شده اسکان دهند، بیش از 60درصد تپه را نهال کاری می شود و تا آغاز انقلاب تعدادی از خانه ها را تملیک کرده ، ساکنان در محله «600دستگاه» اسکان داده می شوند اما پس از انقلاب با شروع جنگ این طرح مسکوت می ماند.

در سال های اخیر این تپه توسط اداره ارشاد و معاونت عمرانی استانداری تخریب شده ، قلعه اشکانی نابود شده ، درختان از بین رفته و حتی محل استقرار ضدهوایی بر روی تپه که در دوره جنگ عامل فرار( هراس ) دشمن بود را نابود کرده اند.این در حالی است که نهادهای دولتی با بودجه میلیاردی که برای نابودی و خاک برداری تپه هزینه و مصرف شده،  می تواستند خانه های اطراف تپه که ارزان ترین منطقه شهر است را خریداری و تملیک کرده و پروژه های خود را در آنجا پیگیری و ریه های تنفسی شهر را نابود نکنند. http://www.sharghnewspaper.ir/Page/Paper/90/10/28/13

http://hamadanblog.mihanblog.com/

http://www.sharghnewspaper.ir/News/90/10/28/22513.html

گفتگویی برای کردستان

 

گفتگویی برای کردستان

حسین زندی

فصلنامه گفتگو آخرین شماره(58) خود را به مسئله اقلیم کردستان عراق اختصاص داده است.مسئله ای که درنشریات ایران کمتر بدان توجه شده است . در حالی که با توجه به وجود پیوند ها ومشترکات فرهنگی ، تاریخی، اجتمایی و...نگاه به کردستان عراق وپرداختن به مباحث آن بسیار ضروری به نظر می رسد.

فصلنامه گفتگو در شماره های پیشین ویژه نامه هایی در زمینه مسایل قومی ایران به ویژه کردستان 1-جمهوری مهاباد (53 )، 2-کردوکردستان( 40 )،3-قومیت ومسایل قومی (43) منتشر کرده است که بی ارتباط با اقلیم کردستان عراق نیست .اما این شماره به گواه عنوان سرمقاله ای که احسان هوشمند جامعه شناس و پژوهشگر مسایل قومی وسردبیر مهمان فصلنامه نوشته است به درستی باب گفتگو نام گرفته است.

گفتگوها با مقامات ، صاحبنظران و روشنفکران کرد عراقی که از دیدگاه ومواضع سیاسی متفاوت وموافقان ومخالفان جناح حاکم صورت گرفته است . در مجموع چهارده گفتگو وتنها دومقاله که یکی در آغاز نوشتهء زرار حاجی میر خان از پایه گذاران مرکز آمار اقلیم کردستان که آماری از تغییرات بافت جمعیتی کردستان، قربانیان بمب های شیمیایی و انفال توسط حکومت صدام در مناطق کرد نشین ارایه می کند ومی تواند مورد استناد دیگر پژوهشگران قرار گیرد. همچنین وضعیت پارلمان ، قوانین وسه دوره انتخابات در اقلیم کردستان ،تعداد کرسی ها و احزاب را بررسی میکند.دومین وآخرین مقاله با عنوان یک دولت کوچک ایرانی نژاد؟ از کاوه بیات مورخ بر جسته ایرانی است در پایان  روزشمار تحولات کردستان عراق از سال 1918 تا2011 آمده است . گفتگوها توسط احسان هوشمند انجام شده ونکته جالب این است که بیشتر به زبان فارسی صورت گرفته است .

اولین گفتگو با جعفر ابراهیم از مسئو لان بلند پایه حزب دمکرات کردستان عراق است که به نقش ایران به عنوان میانجی در بین گروه های عراقی اشاره می کند . اما یکی از مهمترین بخش های این ویژه نامه گفتگو با رهبر اپوزسیون «گوران» نو شیروان مصطفی است که که به انتقاد از دو حزب حاکم اتحادیه میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق می پردازد و از نا کار آمدی پارلمان می گوید .وبرنامه های آینده حزب مطبوع اش را بیان میکند . از دیگر منتقدین حکومت فاروق رفیق روشنفکر و استاد دانشگاه است که درمصاحبه حکومت اقلیم کردستان را حاکمیت فساد می خواند .

یکی دیگر از کسانی که نامش در میان گفتگو شوندگان  قرار گرفته شاعر کرد فرهاد پیربال است پیربال برای کتاب خوان های ایران ناشناخته نیست . اوسال ها درایران زندگی کرده است  با ادبیات وفرهنگ این کشورآشناست واکنون استاد دانشگاه در اربیل است .در این گفتگو از پیوند فرهنگی وادبیات فارسی وکردها می گوید وخود را ایرانی می داند :«آری بنده افتخار می کنم از این که در اربیل ایرانی ومسلمان هستم . این مسئله برای بنده بسیار اهمیت داردکه در عین ایرانی بودنم ، کردبودنم را نیز درک کنند.»

گفتگو هایی هم بارهبران احزاب سیاسی کردستان عراق مانند قادر عزیز رییس حزب زحمتکشان ،آسوکمال عضو حزب کمونیست ، سوران عمر عضو شورای میدان آزادی همچنین با مقام های حکومتی از جمله احمد توانا،فرید اسه سرد،چنار سعد عبدالله ،عزت عیسی ،نجدت آکری، آزادجندیانی وشیرزاد نجار انجام شده است وبه غنای این ویژه نامه افزوده است  

محوطه تاریخی خورزنه و آینده ای مبهم

 

محوطه تاریخی خورزنه و آینده ای مبهم

حسین زندی

 

ثبت میراث تاریخی و فرهنگی درفهرست آثار ملی ازجمله تدابیری است که در جهت حفظ و نگه داری این آثار در نظر گرفته شده است ، در واقع اولین گام درجهت حفظ و پاسداری آن ها است

محوطه ی باستانی کوه خورزنه ی همدان از جمله محوطه هایی است که علیرغم دارا بودن ویژگی های طبیعی ، باستانی و فرهنگی هنوز به ثبت ملی نرسیده است

نام خورزنه :

خور از ریشه ی پهلوی و مشتق از« هور» به معنی خورشید ؛ «آفتاب» ، فرشته ی موکل بر خورشید است روز یازدهم از هر ماه خورشیدی را خورروز می گویند و خورزنه را محل طلوع

خورشید دانسته اند  نام های فراوانی با پسوند و پیشوند خور در جغرافیای ایران وجود دارد که برگرفته از ریشه ی این واژه ی کهن است و نشان از اهمیت این نام دارد خور، خورآسان (خراسان)، خور موسی، خورنق( خورنگ)، خور و بیابانک ، خوره اردشیر، خورهه ، هوراند ، هوریان ، امامزاده خورزنه ، کوه خورزن در محلات ( استان مرکزی ) و صدها نام جای دیگر و واژه و اصطلاح از این دست می توان برشمرد که در ساختارش از خور و هور وام گرفته شده است ، مانند خاور به معنی محل برآمدن خورشید ، در زبان پهلوی و زبان کردی که ریشه در زبان پهلوی دارد بیشتر واژه هایی که با نور و خورشید درارتباط هستند با خور و هور هم ریشه اند

نام جاهای اطراف این کوه به ویژه در جهت شرق و شمال به شعاع ده کیلومتر اغلب ریشه ی کهن و پهلوی  دارند مانند: مزدقینه ( مزداگینه) , کشین ، ورکانه ، سنگستان ، آبشینه ، تپه ی شاه تهماسب و ... حتی نام های ساکنان روستاهای اطراف هم بیشتر نام هایی  کهن هستند که ریشه در شاهنامه دارند اما نتیجه گیری در این زمینه نیاز به بررسی زبان شناسانه و مردم شناسانه دارد

موقعیت جغرافیایی :

کوه خورزنه در سه کیلومتری شرق همدان ، در میان سه روستای حصار آقا شمسعلی ( در غرب ) ، مزدقینه ( درشمال ) و کشین ( در جنوب ) واقع شده است

ارتفاع این کوه از سطح دریا تقریبا2300 متر است و در فاصله ی 500 متری کوه به طرف غرب تپه ی شاه تهماسب قرار دارد ( از آنجا که باستان شناسان بقایای سفال های اطراف تپه را به دوره ی سلجوقی نسبت می دهند به نظر می رسد نامگذاری تپه ارتباطی به دوره ی صفوی و شاه تهماسب ندارد و دلیل دیگری دارد

شایان ذکر است این تپه ی تاریخی و گورستان اطراف آن به دلیل بی توجهی مسئولین و حفاری های غیرمجاز در حال نابودی است

ویژگی های تاریخی :

در قسمت فوقانی کوه ( جبهه ی جنوبی ) سه غار وجود دارد غار شماره ی یک در
اثر بمباران هوایی ارتش عراق تخریب شده ودهانه ی ورودی آن با ریزش چند
لاشه سنگ پوشیده شده است غار دوم که از دو غار دیگر کوچکتر است هم سطح
با غار اول ، با فاصله ی تقریبی دویست متری به طرف شرق است وعمق چندانی
ندارد اما سومین و مهمترین غار پایین تر از آن دو قرار دارد ، دهانه ی غار بیش از ده متر عرض و دو و نیم متر ارتفاع دارد و درون آن مانند تالار بزرگی است، سطح غار با ریزش صدها تن شن و خاک پوشیده شده است ودیوارها و سقف آن توسط ساکنانش در دوره های تاریخی مختلف بزرگتر و فراخ ترشده به طوری که بقایای زخم تیشه ها هنوز خودنمایی می کند

از آنجا که سنگ کوه از جنس رسوبی نرم تشکیل شده است همواره در طول زمان
درمعرض حکاکی و علامت گذاری قرار گرفته است ، بیشتر این علامت ها و نوشته
ها متعلق به دوره های اخیر است جالب ترین ویژگی این است که در جای جای آن حکاکی و برآمدگی هایی به صورت دایره دیده می شود ( نگارنده بیش از صد و بیست مورد آن را شناسایی و از آن عکسبرداری کرده است ) این خورشید واره ها

در قطرهای مختلف از ده سانتی متر تا یک و نیم متر ، هم در داخل غارها و هم در سطح سنگ ها در نقاط مختلف کوه دیده می شود

برخی معتقدند این حکاکی ها آثار به جا مانده از استخراج سنگ برای پایه ستون و یا سنگ آسیاب بوده است اما در هیچ جای شهر همدان و اطراف آن پایه ستونی از این نوع سنگ دیده نشده است

دیگر اینکه سنگ این کوه به دلیل نرمی برای پایه ستون مناسب نیست و برای سنگ آسیاب نیز از این نوع سنگ استفاده نمی شده است اما با توجه به نام کوه که محل برآمدن خورشید است و اینکه پژوهشگران این منطقه را محل سکونت مهرپرستان دانسته اند و باورهایی نیز از آیین مهر در میان بومیان این منطقه وجود دارد این سوال پیش می آید که آیا این دایره ها ارتباطی با نام کوه و آیین مهر دارد و یا اینکه نگاره ها کاربرد ستاره شناسی و سنجش زمان داشته اند و یا از نمادهای جادویی پیش از به وجود آمدن مذاهب و ادیان دردوره ی غار نشینی بوده است؟

ویژگی های فرهنگی : 

مردمان بومی منطقه هر سال مناسک و مراسم آیینی گوناگونی مانند مراسم باران خواهی را در این کوه ها برگزار می کرده اند

مراسم هر روستا در یکی از کوه های منطقه اجرا می شد، مردم روستای آقا شمسعلی همه ساله در یکی از روزهای اردیبهشت ماه به کوه حصار ( در یک کیلومتری غرب خورزنه ) رفته و مراسم باران خواهی را در کنار ( ولد امامی ) امامزاده ولد به جا می آوردند که  البته این مکان امروزه توسط بانیان مسکن مهر دستخوش تخریب شده است و ساخت و سازهای سازمان مسکن تا نزدیک خورزنه رسیده است

مراسم آیینی شاه الوند همچنان در کوه الوند برگزار می شود ، کوه خورزنه نیز محل برگزاری یکی از این آیین ها بوده است

از دیگر ویژگی های کوه خورزنه ، دیواره های مناسب برای سنگنوردی است و بهترین محل سنگنوردی درهمدان به شمار می رود که ازجای جای ایران ورزشکاران بسیاری را به خود فرا می خواند

ثبت این محوطه به صورت یکجا و یا مجزا در فهرست آثار ملی توسط سازمان میراث فرهنگی می تواند دست کم اهمیت آن را در نزد مردم منطقه آشکار کند و حس آنان را به نگهداری هر چه بهتر میراث خود برانگیزاند تا شاید در برابر حفاران غیرمجاز که این مکان را ملک شخصی خود به شمار آورده اند واکنش نشان دهند همچنین این مجموعه ( کوه خورزنه و تپه ی شاه تهماسب) باتوجه به ویژگی های گوناگون یاد شده  می تواند  مکان مناسبی برای گردشگری پاک باشد

نگاهی به جایگاه اسب ترکمن درجشنواره ها

- سومین جشنواره اسب اصیل ترکمن ایران در شهر گنبد کاووس برگزار شد.این جشنواره با هدف شناسایی ، احیا و معرفی نژاداسب اصیل ترکمن و با شرکت کمتر از 80 راس اسب با رقابت در هشت گروه سنی وبا معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد. مالکان اسب ها از شهرهای گنبد کاووس ،ساری ، گرگان ،خراسان شمالی ،کرج ،تهران ،همدان ،اصفهان و... در این جشنواره شرکت کرده بودند  این برنامه که می توانست بزرگترین مسابقه این گونه ی اسب ایرانی باشد اما به دلیل  اطلاع رسانی ضعیف بسیاری از مالکان اسب ترکمن درایران  در این جشنواره غایب بودند.

- محمد زندی مالک اسب پولاد که در گروه سنی دوسال،مقام دوم را به دست آورد به بی نظمی در ثبت نام اشاره کرد و گفت :بی برنامگی برگزارکنندگان جشنواره سبب شد بسیاری از پرورش دهندگان و اسبداران در این همایش حضور نیابند و مشخص نبودن مبلغ جایزه نیز دلیل دیگری بود چرا که هزینه نقل و  انتقال اسب از شهری به شهر دیگروهزینه های اقامت بالاست و مسلمآ اگر مسـئله عشق وعلاقه به اسب ایرانی در میان نبود دیگر دوستان نیز شرکت نمی کردند.

- زندی با اشاره به جایگاه اسب ایرانی ادامه داد:غرض محکوم کردن یک شخص یا متصدیان امور نیست اما راه احیاء سرمایه ملی شعار زدگی نیست ، باید دید هدف از برگزاری جشنواره ها تنها اجرا یک برنامه است یا به توانمندی های اسب ایرانی بویژه ترکمن ایمان داریم .اگر چنین است چرا از معرفی وصادرات آن جلو گیری می کنیم و در مقابل به اسب های تروبرد« دو خون» و خارجی را تبلیغ می کنیم البته من مخالف اسب های دو خون نیستم در دهه 60 در همدان اسب دو خون نگهداری می کردم   اما امروز وظیفه ما تقویت واستفاده از ظرفیت های اسب ایرانی به عنوان یک سرمایه ملی است .

- این پرورش دهنده اسب درپاسخ به این سوال که حمایت مسئولین در دیگر شهرستانها چگونه است گفت:من می توانم همدان را مثال بزنم،معمولا بهترین سوارکاران ازهمدان هستند اما قدیمی ترین اسطبل شهر پس از شصت سال با مرگ زنده یاد لیلی قراگوزلواحیا کننده اسب عرب خوزستان تعطیل و امروزتبدیل به ویرانه شده است در نهایت ما و اغلب علاقمندان وسوارکاران فعالیت های خود را خارج از همدان دنبال می کنیم.

از وبلاگ  http://iranianhorses.blogfa.com/