الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

یلدا نقطه تقابل و تعامل مهرکیشی و دین زرتشت

یلدا نقطه تقابل و تعامل مهرکیشی و دین زرتشت  

حسین زندی  

از چهار هزار سال پیش جشن شب یلدا با نام ها و عنوان های گوناگون در حوزه فرهنگی ایران برگزار می شود اما مناسبت ها مناسک و آیین ها در ادوارتاریخی ، مناطق جغرافیایی و نوع حاکمیت و باور مردمان متفاوت بوده است ازهمین روی جشن ها را باید براساس دوره تاریخی و ظرف زمانی مشخص بررسی کرد درغیراین صورت نتیجه قابل قبولی جز سردرگمی به دست نخواهد آمد با ظهور زرتشت و فراگیری دین او که آیین مهرپرستی و دیگر آیین های بومی درایران را به حاشیه می راند , جشن ها نیز دچار تحول می شود اگرچه همه نشانه ها و مظاهر آیین های کهن از میان نمی رود و حتی بر دین جدید(زرتشت) تاثیر شگرفی می گذارد اما دگرگونی ها را نمی توان نادیده گرفت یلدا نمونه به جای مانده از این مراسم است و آن را به نوعی نقطه تلاقی و برخورد فرهنگ مهرپرستی و زرتشتی می توان شمرد این نکته که زرتشت پس از ظهور , دیوان یا خدایان اساطیری ایرانیان را که از نظر او مظهر بدی بودند مردود شمرد و به کنار زد و یادآوری این باور که در دوره ای از تاریخ این سرزمین بلندترین شب سال (یلدا) که زمان تولد مهر به شمار می آمد را نشانه سیاهی تاریکی و تباهی می دانسته اند و مهم تر اینکه ارتباط واژه های دیو و دی و هم ریشگی این دو واژه که یکی سمبل پلیدی و دیگری نشانه خرمی است می تواند نشانه این ارتباط باشد دیو یا دئو (daeva) واژه اوستایی است به معنی خدا که همچنان در هند به همین معنا به کار می رود پس از غالب شدن فرهنگ زرتشتی در ایران به ویژه در دوره ساسانیان این واژه بار معنایی منفی پیدا کرد و به معنی خدای ظلم و پلیدی به کار گرفته شد این واژه با اندکی تفاوت تلفظ در فرانسه (dieu) و گاه در انگلیسی به کار می رود و نکته دیگر رابطه کلمه های دی و دیگان است دی اولین ماه فصل زمستان است در گاه شماری قدیم سه روز از ماه با این نام آمده است دی به آذر، دی به مهر، دی به دین که دیبگان و یا دیگان اول ، دوم و سوم گفته می شود و این سه روز متعلق به خدایگان و پادشاهان است و به نظر می رسد جشن ها و آیین های مذهبی در این سه روز برگزار می شده است گردیزی در زین الخبار می نویسد « این ماه دی به نزدیک مغان ماه خدای است و اول او را هم نام او خوانند و این روز را سخت مبارک دارند » روز اول دی در گاه شماری کهن به نام هرمزد یا اهورامزدا است که آن را با عنوان خرم روز جشن می گرفتند ابوریحان دراثارالباقیه می نویسد:«دی ماه و آن را خورماه نیز می گویند نخستین روز آن خرم روز است و این روز و این ماه هردو به نام خدایتعالی که هرمزد است نامیده شده یعنی پادشاهی حکیم و صاحب رایی آفریدگار در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر می آمد و جامه سپید می پوشید و در پایان بر فرش های سپید می نشست و دربان ها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدان هاست به کنار می راند و در امور دنیا فارغ البال نظر می نمود و هرکس نیازمند می شد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد یا دارا و شریف باشد یا وضیع , بدون هیچ حاجب دربانی نیز به دربار شاه می رفت و بدون هیچ مانعی با او گفتگو می کرد و دراین روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می کرد و در یک سفره با ایشان غذا می خورد...) به همین دلیل برخی ریشه این جشن را مذهبی و دینی دانسته اند و آغاز دی ماه را ابتدای سال مذهبی مهرپرستان ذکر کرده اند همزمانی آغازسال مسیحی با این جشن نمی تواند بی ارتباط باشد چرا که مهرپرستی و میترایسم بیشترین تاثیر را برمسیحیت داشته و پژوهشگران در ارتباط با یلدا و تولد عیسی و مهر بسیار سخن گفته اند و به درستی نکات تاریکی آشکار نموده اند اما تاثیر و ارتباط آیین زرتشت از مهرپرستی مورد غفلت واقع شده و یا کمتر بدان پرداخته شده است از آنجا که مسیحیت آیین فراگیر و رسمی است و ابزارها و امکانات حکومتی قرن ها در اختیار کلیسا بوده توانسته است این آیین را نوسازی کند و به عنوان تولد مسیح معرفی کند یلدا به مرور جنبه دینی را از دست داده و به صورت جشن مردمی و دهقانی درآمده است و درواقع این دهقانان و برزیگران بودند که یلدا را زنده نگه داشته اند نکته دیگر جشن یلدا با دیگان و خورروز متفاوت است و مناسک و آیین هایی گوناگون از هم دارند برای پی بردن به ریشه جشن یلدا باید توجه داشت که در هیچ یک از آثار زرتشتی از این جشن یاد نشده است و مناسک برجای مانده مانند تقسیم خوراکی ها و... اغلب از آیین مهر گرفته شده است

یلدای ایرانی در فرهنگ عامه

حسین زندی  یلدای ایرانی در فرهنگ عامه

ایرانیان هر روز از سال را منشاء برکتی می دانستند وبر این اساس هر روز را نامی برگزیده بودند و به هر مناسبتی مراسمی و جشنی برگزار می کردند و از میان ملل مختلف جهان این مردم بیشترین ساعات را به جشن و شادمانی می پرداختند. اما مهمترین این جشن ها جشن آغازین هر فصل بود.با تغییرات جوی خانه تکانی می کردند و با پوششی نو فصلی نو را آغاز می کردند.با رسیدن فصل سرما در اول دیماه پس از خانه تکانی کرسی ها را برپا می کردند .تا جشن یلدا یا چله بر پا کنند.این جشن پس از نوروز مفصل ترین و با شکوه ترین جشن در میان جشن های عمومی است. یلدا بلندترین شب سال و آخرین شب پاییز و اولین شب زمستان است.یلدا از واژه ی سریانی"یلد" و "تولد "گرفته شده بنابر این،این شب را شب تولد خورشید و زایش مهرو میترا می دانند و هزاران سال است آنرا جشن می گیرند. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه می نویسد :"دی ماه و آنرا خور ماه نیز می گویند نخستین روز آن خرم روز است و این روز و این ماه هر دو بنام خدایتعالی که هرمزد است نامیده شده یعنی پادشاهی حکیم و صاحب رایی آفریدگار و در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی بزیر می آمد و جامه ی سپید می پوشید و در بیابان بر فرشهای سپید می نشست و دربانها و یساولان و قراولان هیبت ملک بدانهاست به کنار می راند و در امور دنیا فارغ البال نظر مینمود و هر کس نیازمند می شد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد یا دارا و شریف باشد یا وضیع بدون هیچ حاجب دربانی به نزد پادشاه می رفت بدون هیچ مانعی با او گفتگو می کرد و در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می کرد.و در یک سفره با ایشان غذا می خورد و می گفت :من امروز مانند یکی از شما هستم من با شما برادر هستم..." گردیزی نیز در زین الاخبار چنین می نویسد:"و این ماه دی به نزدیک مغان ماه خدا ی است و اول او را هم نام او خوانند و این روز را سخت مبارک دارند ." برخی پژوهشگران این جشن را با یلدا یکی دانسته اند اما به نظر می رسد جشنی که بیرونی گردیزی از آن سخن می گویند با یلدا متمایز است چرا که یلدا از جمله جشنهای شبانه است و در مقابل خرم روز را در روز و فردای شب یلدا برگزار میکنند . همچنین یلدا جشنی مردمی و عمومی است اما خرم روز را پادشاه یا حاکم که خود را جانشین خدا می دانست برگزار میکرد .در کتب تاریخی نیز کمتر به یلدا اشاره شده مگر در آثار شاعرانی که به توصیف سیاهی و تاریکی این شب پرداخته اندو یا ارتباط آنرا با تولد مسیح برشمرده اند. از آنجا که مسیحیت از دل مهر پرستی و میتراییسم پدید آمده و مهر نماد خورشید است و با توجه به اینکه خورشید منشا گرمی و انرژی است و روشنایی است و ایرانیان خورشید را مقدس و گرامی می دانستند .همزمانی یلدا و تولد مسیح نشان می دهد این در جشن هم ریشه اند.در صورتیکه یلدا سابقه ی بیشتری دارد. نام دیگر جشن شب یلدا جشن چله است .به نظر می رسد این نام بعدها به یلدا افزوده شده است و مترادف گشته اند.در تقسیمات عامیانه روزهای سال که با نامگذاری رسمی و تقویم های شمسی و زرتشتی ایام هفته و ماه مطابقت ندارد روزهای سال بنا بر تغییرات جوی و آب و هوایی مناطق نامگذاری میشود و در این نامگذاری اعداد نقش عمده ای دارد .اعدادی مانند چهار ،هفت ،چهل و..که از اعداد خاص در بین ایرانیان است. فصل زمستان با چله ی زمستان که چهل روز است آغاز میشود و شب آغازین آن شب یلداست و تا دهم بهمن ماه ادامه دارد.دهم بهمن ماه چله ی کوچک که همزمان باجشن سده جشن گرفته میشود که بیست روز و بیست شب تا پایان بهمن ماه طول میکشد.دهم چله کوچک را نفس دزده می نامند.اما این نامگذاری بنا بر باورهای مردم هر گوشه و شرایط آب و هوایی تفاوت دارد بطور مثال در غرب همدان اسفند را به شش بخش پنج روزه تقسیم می کنند ،پنج روز اول را اهمن ،پنج روز دوم را بهمن ،سوم را عجوزه،چهارم را پیرزن ،پنجم را آشکارا نفس و ششم را پنجه ی شب عید میگویند.اما در شمال همدان ده روز اول اسفند را پیر زن و ده روز دوم را به اهمن و بهمن و ده روز سوم را به هشه و مشه و یا "اشه" و "مشه" که فرزندان پیرزن هستند نامگذاری می کنند.(درباره "اشه" و "مشه" به هیچ منبع دیگری بر نخوردم).پیر زن گاه نماد خیر است و گاه نماد شر و عجوزگی است. در هر گوشه ی این سرزمین مردمانش برای هر یک از این نامها و باورها افسانه ها،متل های زیبا و قصه های شیرین دارند که از زبان سالخوردگاه برای رها شدن از سیاهی شبهای طولانی زمستان و گذشتن از سرمای سوزان روایت می شود. زنده یاد انجوی شیرازی بخش هاییاز این افسانه ها را در کتاب" جشن ها و آداب و معتقدات زمستان" جمع آوری کرده است . اما هرچه مفهوم یلدا عمیق ترو فلسفی تر است مفهوم چله و حاشیه های آن عامیانه تر است. امروزه یلدا را تقریبا در همه جای ایران و حتی در برخی کشورهای همسایه گرامی می دارند اما اندک تفاوتهایی در شیوه ی برگزاری آن وجود دارد. هرجشنی را با خوردنی های مخصوص بر پامیکنند هندوانه و انار از ملزومات این جشن است.در کنار تنقلات و میوه های فصل و خوردنیهایی که از محصولات کشاورزی این سرزمین است هندوانه و انار همیشه در سفره ی شب یلدا وجود دارد و با اینکه هندوانه از محصولات تابستانی است و نگه داری آن تا چله زمستان بدون امکانات در گذشته های بسیار دشوار بود.با این حال همواره در سفره های شب یلدا آماده بوده است.برخی معتقدند هندوانه و انار نماد خورشید است هم به خاطر گرد بودن و هم به دلیل سرخ بودنشان و برای خوردن آن نیز در هر نقطه ای آداب و باور خاصی وجود دارند. برخی از مردم معتقدند اگردر شب یلدا هندوانه نخورند از بیماری و سرما در زمستان در امان نمی مانند و برخی دیگر میگویند در صورت نخوردن هندوانه ی شب چله در تابستان و گرما خواهند مرد. از دیگر آداب یلدا این است که برای نو عروسانی که تازه نامزد کرده اند خانواده و نزدیکان داماد هدیه می برند همراه با میوه های مختلف اما هندوانه و انار را فراموش نمی کنند. پس از هزاران سال هنوز ایرانیان با جشن و پایکوبی و مهربانی برای رسیدن فردایی بهتر با هر باوری این شب زیبا،بلندترین شب سال را به کوتاه ترین روز سال پیوند می دهند.

تفاوت های جشن یلدا و دیگان

حسین زندی          تفاوت های جشن یلدا و دیگان

با آفرینش انسان آداب و رسوم و آیین های اجتماعی بشر نیز پدیدار شد به عبارت دیگر از روز آغازینی که انسان پا به جهان هستی گذارد،در کنار رفتار و کردار اجتماعی آیین ها،باورها و جشن ها هم شکل گرفت و رفته رفته تکامل یافت و با رخدادهای مذهبی اجتماعی و سیاسی متحول شد به همین جهت نمی توان تاریخ روشن و دقیقی بر این آیین ها تعیین نمود و یا شناسنامه ی مشخصی بر آن ها ترسیم کرد و حکم صادر کرد که فلان مناسک منحصرا به فلان منطقه تعلق دارد چرا که در هر دوره ای از تاریخ بنا بر اتفاقات سیاسی ،اعتقادات دینی ،مسائل اقتصادی ، اجتماعی و اقلیمی دچار تغییرات گردیده است اما می توان چگونگی این مناسک،باورها و جشن ها را در ادوار مختلف بررسی نمود.

یلدا نیز در طول قرون گذشته چنین وضعیتی را داشته است،روزگاری با عنوان جشن آغازین فصل زمستان برگزار می گردیده و زمانی به مناسبت تولد مهر و میترا برپا می شده اما از آنجا که ریشه در باور مردم داشته به دور از جنجال های سیاسی و مذهبی همواره ویژگی اصلی خود را حفظ کرده و ارزشمند تر و تازه تر از پیش به حیات خود ادامه داده است .

از این جشن جز در اشعار شاعران که به تشبیه و توصیف سیاهی شب،زلف یار و غم فراق و ارتباط آن با تولد مسیح پرداخته اند،در آثار تاریخی نامی برده نشده است و از این جهت می توان گفت که این جشنی شفاهی است .

نظر به روی تو هر بامداد نوروزی است                

 شب فراق تو هر گه که هست« یلدایی» است

«سعدی»

و آنچه در آثارالباقیه بیرونی و زین الاخبار گردیزی  آمده مربوط به جشن دیگان است که گاهی پژوهشگران با یلدا یکی دانسته اند در حالی که بنا بر تفاوت ها و مشخصه ها این دو جشن جدا از یکدیگرند .

ابوریحان بیرونی می نویسد

«دی ماه و آن را خور ماه نیز می گویند نخستین روز آن خرم روز است و این روز و این ماه هر دو به نام خدای تعالی که هرمزد است نامیده شده یعنی پادشاهی حکیم و صاحب رایی آفریدگار و در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر می آمد و جامه سپید می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان ها و یساولان و قراولان را که هیبت ملک بدان هاست به کنار می راند و در امور دنیا فارغ البال نظر می نمود و هر کس که نیازمند می شد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد یا دارا و شریف باشد یا وضیع  بدون هیچ حاجب و دربانی به نزد پادشاه می رفت و بدون هیچ مانعی با او گفتگو می کرد و در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می کرد و در یک سفره با ایشان غذا می خورد و می گفت:من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما می شود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است و نه پادشاه را از رعیت گریزی است و نه رعیت را از پادشاه و چون حقیقت امر چنین شد پس من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خوااهیم بود به خصوص که دو برادر مهربان هوشنگ و ویکرد چنین بودند.

گاهی این روز را نود روز می گویند و آن را عید می گیرند زیرا میان آن و نوروز نود روز تمام است »

و گردیزی می نویسد: «اندر این روز جشن خر (خور=خورشید) بود و این ماه به نزدیکی مغان ماه خدای است و این روز را سخت مبارک دارند »

آن ها هرگز به جشن یلدا حتی اشاره هم نکرده اند . دیگان به دلیل همنامی روز و ماه در اولین روز دی برگزار می شود و باید توجه داشت که این جشن در روز برگزار می شود نه مانند جشن یلدا هنگام شب. دیگر این که نقش اصلی را در جشن دیگان شاه که دارای فره ی ایزدی و نماینده ی خداوند است ایفا می کند نه مردم . در حالی که بر پاکنندگان جشن شب یلدا همه ی مردم اند که مقام حکومتی در آن نقش ویژه ندارد . و باز این که یلدا در آخرین روز ماه آذر برگزار می شود پس باید آن را در شمار جشن های آذر ماه به حساب آورد و دیگان متعلق به ماه دی است . و از نظر گاه شماری و مسائل اقلیمی و دهقانی با یکدیگر تفاوت دارند و نکته ی دیگر این که به نظر می رسد در دیگان نیز مانند پنج روز میر نوروزی پادشاه بر اساس باورهای اساطیری و جادویی از تخت فرود می آید تا از گزند ها در امان باشد اما این که در یک شبانه روز دو جشن با دو کارکرد و با عناصر متفاوت برگزار شود بسیار نکته با اهمیتی است و بایست بیشتر بدان پرداخته شود . در جشن های ایرانی عناصر عشق ،شادمانی،همبستگی و خاصیت رسانه ای بودن جشن ها برای رساندن پیام دوستی و مهر همواره نمایان است اما یلدا یه عنوان یکی از میراث فرهنگی و معنوی کهن این سرزمین افزون بر ویژگی های متداول دیگر جشن ها خصوصیتی را دارا است که منحصر به همان جشن است . زایش خورشید که نماد روشنایی است در این جشن بیش از پیش برجسته است و انتظار و علاقه انسان ایرانی به روشنایی و نور و ستیز با تاریکی برای رهایی از ظلمت تا رسیدن به صبح امید و آزادی آرزوی اوست.

ای سایه ! سحر خیزان دلواپس خورشیدند                   

 زندان شب «یلدا» بگشایم و بگریزم

«سایه»

منابع:

1-سیاه مشق / سایه

2-کلیات سعدی / فروغی

3-آثارالباقیه / ابوریحان

4-زین الاخبار / گردیزی

5-بیست مقاله ی تقی زاده / حسن تقی زاده

گفتگوی منتشر نشده با شادروان دکتر پرویز ورجاوند

گفتگوی منتشر نشده با شادروان دکتر پرویز ورجاوندبه مناسبت روز دانشجو

حسین زندی

زنده یاد دکتر پرویز ورجاوند در سال 1313 به دنیا آمد و نوزدهم خرداد 1386 در تهران درگذشت . زندگی پرتلاطم او از جنبه های گوناگون علمی ، فرهنگی و سیاسی درخور اهمیت است .

پایه گذاری اولین روزنامه ی دانش آموزی ایران به نام «دانش آموز» در نوجوانی ، انتشار روزنامه ی «ایران آزاد» در اروپا، مسئولیت بخش مردم شناسی و ایلات و عشایر موسسه ی  تحقیقات علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، مسئولیت مرکز آموزش برنامه ریزی خدمات جهان گردی، مشاور عالی و مشئول بخش تربیت کادر حفظ مرمت آثار باستانی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ، انتشار مجله های باستان شناسی و هنر، فرهنگ و معماری ،عضو هیئت تحریریه مجله ی هنرو معماری و هنر و مردم، افزودن پژوهش های میدانی و برنامه های رشته ی باستان شناسی در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد، کاوش های باستان شناسی در هفت تپه ،بیشابور، تخت سلیمان و رصدخانه ی مراغه و دها سایت باستان شناسی دیگر ،بازگشایی سینما بعد از انقلاب ،ثبت تخت جمشید ،نقش جهان وچغازنبیل در یونسکو به عنوان میراث جهانی (با همکاری شهریار عدل)، همکاری با دایره المعارف ایرانیکا ، دایره المعارف تشیع، دانش نامه ی بزرگ فارسی ، دانش نامه ی زنان، دایره المعارف اسلامی ، وزارت فرهنگ و هنر دولت موقت ، نوشتن صدها مقاله و کتاب هایی چون 1-یادنامه ی دکتر صدیقی 2-پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی 3-روش بررسی و شناخت ایلات و عشایر 4-بامدی طایفه ای از بختیاری 5-ایران و قفقاز اران و شروان 6-میراث تمدن های ایرانی در سرزمین های آسیایی اتحاد شوروی 7-آثار ایرانی در موزه های اتحاد شوروی 8- سرزمین قزوین بررسی آثار و بناهای  باستانی و تاریخی قزوین 9-هنر معماری در سرزمین های اسلامی 10-خراسان و ماوراالنهر(آسیای میانه) 11-کاوش رصدخانه ی مراغه نگاهی به دانش ستاره شناسی ایران 12-سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین در سه جلد 13-سفرنامه ی جنوب 14-فهرست انتشارات  دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی....

فعالیت در نهضت ملی و جبهه ی ملی از 15 سالگی و از اولین فعالان کنفدراسیون دانشجویی در فرانسه، او سالها از عمرش را هم پیش و هم پس از انقلاب در زندان گذراند از سال 1329به جبهه ی ملی پیوست و تا پایان زندگی از چهره های تاثیرگذار این تشکل سیاسی بود بعد از انقلاب نیز سخنگوی جبهه ی ملی بود .

بزرگ ترین نگرانی زندگی پربارش ایران بود و جوانان و دانشجویان سرزمین اش . پس از انقلاب با همه ی پشتوانه ی علمی از دانشگاه  و دانشجو دور نگه داشته شد اما همواره در کنار هر فعالیتی با دانشجویان و فرزندان سرزمین اش همگام و همراه بود گفتگوی کوتاهی که در پی می آید از دلبستگی هایش به دانشجویان و دانشگاه حکایت دارد .

روانش شاد و یادش گرامی  

سوال:جناب دکتر شما در گفتگویی فرموده بودید که نهضت مقاومت ملی جریانی است که پس از شانزده آذر سال سی و دو به وجود آمد آیا معتقدید که این نهضت تحت تاثیر جنبش دانشجویی بوده ؟

پاسخ :نهضت مقاومت ملی را که من اشاره کرده ام همیشه ،بر اساس اسناد و مدارک موجود از فردای 28 مرداد شروع می شود در این جریان نیروی موثر در کنار بازار ونیروی محلات نیروی دانشجویی و دانش آموزی است یعنی در واقع فعالان میدانی ،آنهایی که در کار تظاهرات شرکت کردند،در برنامه های مختلف حضور پیدا کردند. به طور مثال در 30 تیر 1333تظاهرات گسترده ای که در شهر ری صورت گرفت عمده ی این تظاهرکنندگان را دانش آموزان و دانشجویان تشکیل دادند با توجه به شانزده  آذر در تمام مراسم بعد از این فاجعه ی ملی یعنی  سوم و هفتم و چهلم این حضور گسترده نیروهای دانش آموزی بود و بنابر این می شود گفت موتور جریان نهضت مقاومت ملی در ابعاد گسترده اش را نیروهای دانشجویی و دانش آموزی تشکیل می دادند که با همگامی قابل ملاحظه ی نیروهای محلات و نیروهای بازار توانستند نهضت مقاومت ملی را برای مدت قابل ملاحظه ای در توانمندترین وضعیت خودش روی پا نگه دارند .

سوال:پس بنابراین ورود نیکسون به ایران در آستانه شانزده آذر هم برای حاکمیت هم برای مردم یک مسئله فرعی بوده . دانشجویان همراه بازاریان و مردم از مدتی قبل در اعتراض به دادگاه دکتر مصدق فعالیت خود را آغاز کرده بودند حکومت نیز بدون توجه به عواقب این عمل وحشیانه با حمله به دانشگاه مرتکب چنین فاجعه ای شد و سه نفر از جوانان دانشجو (قندچی ،شریعت رضوی و بزرگ نیا)  را به شهادت رساند.

پاسخ:من این را همیشه توضیح داده ام چون یک عده برآنند که تنها پدیده ی شانزده آذر آن هم در آستانه ورود مقام خارجی را به عنوان یک واکنش در مقابل مسئله ی آمدن نیکسون تلقی بکنند. در حالی که دانشگاه تهران از چندین روز قبل در دو زمینه واکنش های فراوانی نشان داد. گردهمایی هایی داشت و تظاهراتی در دانشگاه صورت داد یکی در مورد محاکمه دکتر مصدق بود یکی در زمینه ی مسئله ی  تجدید رابطه با انگلستان ، که در مورد هر دو زمینه دانشگاه تهران موضع [گیری] داشت و تظاهرات می کرد و در آن روزی که این ها یورش بردند به دانشگاه تهران در شانزده آذر[ یک]در واقع حرکت گوشمالی دهنده بود برای این که فردا [که] نیکسون به ایران پا می گذارد با توجه به تظاهرات و گردهمایی های دانشجویان جلوی هر نوع اعتراض و جلوی هر نوع اقدام و تشنج را گرفته باشند و شرایطی به وجود بیاورند که دانشگاه تهران از یک موضع گیری گسترده در مسیر حرکت این آدم بر کنار باشد .

سوال:با توجه به گذشته ی جنبش دانشجویی (پیش از انقلاب) وضعیت دانشجویان را بعد از انقلاب چگونه ارزیابی می کنید و آینده ی این جنبش را در رابطه با حاکمیت  چگونه می بینید؟

پاسخ:این جنبش به هر حال در دوران بعد از انقلاب با همه  اینکه حاکمیت تمهیدات فراوانی را به کار برد تا بتواند محیط های دانشگاهی را از به اصطلاح فعالیت های سیاسی و موضع گیری در مقابل خودش دور بدارد توفیق پیدا نکرد . دست به حتی کار ساختن انجمن های اسلامی[موازی] کرده برای این که بتواند این ها را از نظر مالی و غیره زیر پوشش خودش نگه دارد اما سرانجام این توفیق به دست نیامد و ما شاهد این هستیم که طی چندین سال گذشته اکثریت انجمن ها تبدیل شدند به جریانی که بالاخره در قالب تحکیم وحدت توانستند یک نیروی موثر را در دانشگاه ها به وجود بیاورند .تلاش مجدد دستگاه حاکم برای متلاشی کردن تحکیم وحدت هم به جایی نرسید و نیروی اقلیت طیف شیراز نتوانست نیرویی باشد که قدرت چالش کردن [که] با اکثریت طیف علامه را به دست بیاورد در وضع موجود نیز شکی نیست که روند آینده ایران با حضور نیروی جوان و به ویژه جنبش دانشجویی گره خورده و این نیرو از توانمندی های فراوان برخوردار خواهد بود برای اینکه بتواند هوشمندانه در مسیری که منجر به این بشود که حاکمیت را وادار به تمکین از خواست های ملت بکند بتواند فعالیت کند .

سوال:با تشکر، در پایان اگر ناگفته ای در رابطه با شانزده آذر باقی مانده بفرمایید؟

پاسخ:هیچ ،جز اینکه شانزده آذر از نظر همه نیروهای دانشجویی باید به عنوان یک روز فراموش نشدنی و [یک] به اصطلاح نقطه عطف مورد توجه قرار بگیرد و به اعتبار بزرگداشت این روز باید نیروی دانشجویی تلاش بکند که این همبستگی و این یکپارچگی را که تا به حال علی رغم فشارهای حاکمیت توانسته حفظ بکند از این به بعد به صورت چشم گیرتری حفظ کند و بداند که رسالت بزرگی را به عهده دارد .

               با سپاس از زمانی که در اختیار ما قرار دادید.

نشانی هایی که میتوانید کتاب های اهدایی خود را جهت اهدا به کتابخا

نشانی هایی که میتوانید کتاب های اهدایی خود را جهت اهدا به کتابخانه ی قله ی یخچال ارسال فرمایید:

همدان خیابان بوعلی ،پاساژ شهر شب،طبقه ی دوم ،کتاب فانوس

کدپستی: 6516684314      

شماره ی تماس:09188190955 زندی

 

همدان ،آرامگاه بوعلی، بولوار خواجه رشید، روبه روی سرپرستی بانک تجارت، فروشگاه ورزشی عباس دانشگر

کدپستی:6516694578

شماره ی تماس: 08112511948