الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

جشن سده دراورامان

جشن سده دراورامان

حسین زندی

 ( هم وند هیئت راهبری انجمن ایران شناسی کهن دژ )

 

پژوهشگران و منابع مورداستفاده ی آنها دلایل متعددی برای برگزاری جشن سده و چگونگی برپا داشتن و به وجودآمدن آن عنوان کرده اند اما هیچ یک از این دلیل ها را نمی توان با قاطعیت پذیرفت.

- آن چه مسلم است این که طی هزاران سال این جشن ملی توسط همه ی ساکنان فلات ایران درخور موقعیت جغرافیایی خود و با باورهای دینی و قومی خاص آن منطقه برگزار می شود از همین روی تنها به سبب تغیر نام و دگرگونی و آمیخته شدن این جشن ها با آیین های دینی نمی توان آن راتنهابه یک قوم یا یک دین نسبت داد.

- این جشن با نام هایی چون سده ، هله هله ، چله ی کوچک ، کرده ، جشن چوپانان ، سده سوزی و....با اندکی تفاوت در جغرافیای ایران بزرگ برگزار می گردد یکی از این جشن ها مراسم عروسی پیرشالیار هورامی (پیرشهریاراورامی) است که در روستای اورامان تخت کردستان در روزچهارشنبه ای که به نیمه ی بهمن ماه نزدیک است آغازمی شود و تا سه رو زادامه دارد

- پیر در باور ایرانیان به معنای راهبر، مرادو بزرگ است و در غرب ایران  از قرن اول هجری افراد زیادی با عنوان پیرو ظیفه رهبری و جلوداری جنبش های اجتماعی و گاه مذهبی منطقه را به دوش می کشیدند این پیرها به 99پیرشاهو معروفند پیرحیات ماچینی ، پیرتیمور اورامی ، پیرتهماسب کرمانی ، پیررستم ، پیرزرین ، پیرهجیج ، پیرشالیار اول ، دوم و سوم و....از آن جمله اند گفته می شود این جشن به مناسبت ازدواج پیرشالیار با دختر حاکم بخارا شاه بهارخاتون می باشد اما شواهد نشان دهنده ی آن است که این جشن  جز موارد اندک , تفاوتی با سده ندارد.

- پیرشالیار اول از بزرگان باطنیان غرب ایران ( جامعه ی یارسان و دراویش قادری ) بوده و پیروانش او را صاحب کرامات و شفادهنده ی بیماران می دانندکتابی از او با عنوان معرفت پیر شالیار به جا مانده و پیروان پیر بر  این باورند غیر نباید آن را ببیند البته به طور یقین نمی توان گفت این کتاب اثرکدام پیرشهریار است

- برخی صاحبنظران معتقدند پیرشالیار اول زرتشتی بوده است و این جشن را جشنی زرتشتی می خوانند اما اعمالی مانند قربانی کردن گوسفند و گاو که در آیین زرتشت منع شده است و برخی باورهای دیگر همچنین تنوع مذهبی و با وجود ادیان کهن  در منطقه مانند صابیین ، ایزدی ها ، ملک طاووسی ها ، یارسان ها و دیگر دراویش که بیشتر ریشه ی باستانی دارند و دیگر این که حتا در دوره ی ساسانیان مردم منطقه دین غیر زرتشتی داشته اند چگونه پس از حمله ی اعراب زرتشتی شده اند.

- زنده یاد رشیدیاسمی"پیرشالیار را همان هوشنگ پیشدادی می داند" بدین اعتبار که روح هوشنگ پیشدادی در پیرشالیار حلول کرده است این باورکهن که روح از جسمی به جسم دیگر یا از انسانی به انسان دیگر حلول می کند هنوز در بین برخی ایرانیان به ویژه ساکنان این دیار رواج دارد.

- ازعناصرمقدس درجشن پیرشالیار آتش است که در روز جشن آتشی برمی افروزند و صدها نفر به دور آن حلقه زده و دف زنان به رقص و شادمانی می پردازند همچون جشن تیرگان و آبریزگان که آب عنصر مقدسی است در این جشن نیز آتش حایز اهمیت است جشن سده را جشن آتش می خوانند

- این جشن چون جشنی همگانی است همه ی مردم در آن شرکت می کنند و مشتاقانی از دیگر نقاط به هورامان می آیند مردم روستا از محصولات خود آش می پزند تا مهمان های پیر گرسنه نمانند همچنین ازگردوهایی که محصول همان سال است و از درختان مقدسی  چیده شده که هریک به نام یکی از99پیر کاشته شده اند به درب خانه های روستاییان می برند و با آداب مخصوص تقسیم می کنند.

- موارد دیگری وجود دارد که  همانندی این جشن ها را نشان می دهد اما این جشن هر طورکه برگزار شود ریشه در باورهای کهن این سرزمین دارد و سرمایه ای فرهنگی این کشور هستند و نباید تنها به جنبه های خرافی و یا متافیزیکی آن توجه بیشتری نشان داد بلکه می توان با ثبت جهانی این جشن ها به توانمندی های گردشگری مناطقی که این خرده فرهنگ ها پاس داشته می شود افزود و هم جایگاه از دست رفته ی شادی , شادمانی و جشن وسرور را در ایران باز یافت

محوطه تاریخی خورزنه و آینده ای مبهم

 

محوطه تاریخی خورزنه و آینده ای مبهم

حسین زندی

 

ثبت میراث تاریخی و فرهنگی درفهرست آثار ملی ازجمله تدابیری است که در جهت حفظ و نگه داری این آثار در نظر گرفته شده است ، در واقع اولین گام درجهت حفظ و پاسداری آن ها است

محوطه ی باستانی کوه خورزنه ی همدان از جمله محوطه هایی است که علیرغم دارا بودن ویژگی های طبیعی ، باستانی و فرهنگی هنوز به ثبت ملی نرسیده است

نام خورزنه :

خور از ریشه ی پهلوی و مشتق از« هور» به معنی خورشید ؛ «آفتاب» ، فرشته ی موکل بر خورشید است روز یازدهم از هر ماه خورشیدی را خورروز می گویند و خورزنه را محل طلوع

خورشید دانسته اند  نام های فراوانی با پسوند و پیشوند خور در جغرافیای ایران وجود دارد که برگرفته از ریشه ی این واژه ی کهن است و نشان از اهمیت این نام دارد خور، خورآسان (خراسان)، خور موسی، خورنق( خورنگ)، خور و بیابانک ، خوره اردشیر، خورهه ، هوراند ، هوریان ، امامزاده خورزنه ، کوه خورزن در محلات ( استان مرکزی ) و صدها نام جای دیگر و واژه و اصطلاح از این دست می توان برشمرد که در ساختارش از خور و هور وام گرفته شده است ، مانند خاور به معنی محل برآمدن خورشید ، در زبان پهلوی و زبان کردی که ریشه در زبان پهلوی دارد بیشتر واژه هایی که با نور و خورشید درارتباط هستند با خور و هور هم ریشه اند

نام جاهای اطراف این کوه به ویژه در جهت شرق و شمال به شعاع ده کیلومتر اغلب ریشه ی کهن و پهلوی  دارند مانند: مزدقینه ( مزداگینه) , کشین ، ورکانه ، سنگستان ، آبشینه ، تپه ی شاه تهماسب و ... حتی نام های ساکنان روستاهای اطراف هم بیشتر نام هایی  کهن هستند که ریشه در شاهنامه دارند اما نتیجه گیری در این زمینه نیاز به بررسی زبان شناسانه و مردم شناسانه دارد

موقعیت جغرافیایی :

کوه خورزنه در سه کیلومتری شرق همدان ، در میان سه روستای حصار آقا شمسعلی ( در غرب ) ، مزدقینه ( درشمال ) و کشین ( در جنوب ) واقع شده است

ارتفاع این کوه از سطح دریا تقریبا2300 متر است و در فاصله ی 500 متری کوه به طرف غرب تپه ی شاه تهماسب قرار دارد ( از آنجا که باستان شناسان بقایای سفال های اطراف تپه را به دوره ی سلجوقی نسبت می دهند به نظر می رسد نامگذاری تپه ارتباطی به دوره ی صفوی و شاه تهماسب ندارد و دلیل دیگری دارد

شایان ذکر است این تپه ی تاریخی و گورستان اطراف آن به دلیل بی توجهی مسئولین و حفاری های غیرمجاز در حال نابودی است

ویژگی های تاریخی :

در قسمت فوقانی کوه ( جبهه ی جنوبی ) سه غار وجود دارد غار شماره ی یک در
اثر بمباران هوایی ارتش عراق تخریب شده ودهانه ی ورودی آن با ریزش چند
لاشه سنگ پوشیده شده است غار دوم که از دو غار دیگر کوچکتر است هم سطح
با غار اول ، با فاصله ی تقریبی دویست متری به طرف شرق است وعمق چندانی
ندارد اما سومین و مهمترین غار پایین تر از آن دو قرار دارد ، دهانه ی غار بیش از ده متر عرض و دو و نیم متر ارتفاع دارد و درون آن مانند تالار بزرگی است، سطح غار با ریزش صدها تن شن و خاک پوشیده شده است ودیوارها و سقف آن توسط ساکنانش در دوره های تاریخی مختلف بزرگتر و فراخ ترشده به طوری که بقایای زخم تیشه ها هنوز خودنمایی می کند

از آنجا که سنگ کوه از جنس رسوبی نرم تشکیل شده است همواره در طول زمان
درمعرض حکاکی و علامت گذاری قرار گرفته است ، بیشتر این علامت ها و نوشته
ها متعلق به دوره های اخیر است جالب ترین ویژگی این است که در جای جای آن حکاکی و برآمدگی هایی به صورت دایره دیده می شود ( نگارنده بیش از صد و بیست مورد آن را شناسایی و از آن عکسبرداری کرده است ) این خورشید واره ها

در قطرهای مختلف از ده سانتی متر تا یک و نیم متر ، هم در داخل غارها و هم در سطح سنگ ها در نقاط مختلف کوه دیده می شود

برخی معتقدند این حکاکی ها آثار به جا مانده از استخراج سنگ برای پایه ستون و یا سنگ آسیاب بوده است اما در هیچ جای شهر همدان و اطراف آن پایه ستونی از این نوع سنگ دیده نشده است

دیگر اینکه سنگ این کوه به دلیل نرمی برای پایه ستون مناسب نیست و برای سنگ آسیاب نیز از این نوع سنگ استفاده نمی شده است اما با توجه به نام کوه که محل برآمدن خورشید است و اینکه پژوهشگران این منطقه را محل سکونت مهرپرستان دانسته اند و باورهایی نیز از آیین مهر در میان بومیان این منطقه وجود دارد این سوال پیش می آید که آیا این دایره ها ارتباطی با نام کوه و آیین مهر دارد و یا اینکه نگاره ها کاربرد ستاره شناسی و سنجش زمان داشته اند و یا از نمادهای جادویی پیش از به وجود آمدن مذاهب و ادیان دردوره ی غار نشینی بوده است؟

ویژگی های فرهنگی : 

مردمان بومی منطقه هر سال مناسک و مراسم آیینی گوناگونی مانند مراسم باران خواهی را در این کوه ها برگزار می کرده اند

مراسم هر روستا در یکی از کوه های منطقه اجرا می شد، مردم روستای آقا شمسعلی همه ساله در یکی از روزهای اردیبهشت ماه به کوه حصار ( در یک کیلومتری غرب خورزنه ) رفته و مراسم باران خواهی را در کنار ( ولد امامی ) امامزاده ولد به جا می آوردند که  البته این مکان امروزه توسط بانیان مسکن مهر دستخوش تخریب شده است و ساخت و سازهای سازمان مسکن تا نزدیک خورزنه رسیده است

مراسم آیینی شاه الوند همچنان در کوه الوند برگزار می شود ، کوه خورزنه نیز محل برگزاری یکی از این آیین ها بوده است

از دیگر ویژگی های کوه خورزنه ، دیواره های مناسب برای سنگنوردی است و بهترین محل سنگنوردی درهمدان به شمار می رود که ازجای جای ایران ورزشکاران بسیاری را به خود فرا می خواند

ثبت این محوطه به صورت یکجا و یا مجزا در فهرست آثار ملی توسط سازمان میراث فرهنگی می تواند دست کم اهمیت آن را در نزد مردم منطقه آشکار کند و حس آنان را به نگهداری هر چه بهتر میراث خود برانگیزاند تا شاید در برابر حفاران غیرمجاز که این مکان را ملک شخصی خود به شمار آورده اند واکنش نشان دهند همچنین این مجموعه ( کوه خورزنه و تپه ی شاه تهماسب) باتوجه به ویژگی های گوناگون یاد شده  می تواند  مکان مناسبی برای گردشگری پاک باشد