الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

«در» خانه ذوالریاستین از جا کنده شد

 
 
مسئولان جدید میراث فرهنگی به سرعت اقدام کنند  

«در» خانه ذوالریاستین از جا کنده شد

در خانه ذوالریاستین که حدود 200 سال قدمت دارد از جا کنده شد. به گفته مالک جدید این عمارت به طور کامل تخریب خواهد شد.

دانلود فایل مرتبط با خبر:
خبرگزاری میراث فرهنگی – گروه میراث فرهنگی - ماه‌های گذشته فعالان فرهنگی بارها به مسئولان هشدار داده بودندکه از تخریب بناهای تاریخی شهر و آخرین باغ‌های همدان جلو گیری کنند. اما پاسخی از مسئولان نشنیدند.
 
خانه ذوالریاستین در غربت و بی‌توجهی دل به تخریب صاحبانش می‌سپارد
 
خبرنگاران و فعالان حوزه میراث بارها به اطلاع مسئولان رسانده بودن که برای نجات این باغ وعمارت تدبری بیاندیشند .تا اینکه به گفته نماینده یکی ازخریداراران که عمارت در ملک او قرار دارد "کارشناسان میراث فرهنگی پس از بازدید از عمارت اعلام کردند درهای سنگی قدیمی و اشیاء تاریخی و ستون‌های قدیمی را زمان تخریب جدا کنید بعدا برای بردن آنها مراجعه می کنیم".
 
البته این موضوع از سوی مسئولان میراث فرهنگی تائید نشده‌است.
 
مصالح آورده شده است؛ باغ خواب شوم می بیند
 
امیرشهاب رضویان کارگردان سینما که این روزها درحال جمع آموری نامه از هنرمندان برای نجات این باغ بود ،می گوید: "ما با مهندس حجت معاونت سازمان مذاکره کردیم که برای نجات بخشی این بنا و عمرت بدیع الحکما اقدامی انجام دهند و قول مساعد دادند." اما خریداران فرصت ندادندو همزمان با انتشار نامه 247 نفر از هنرمندان مطرح، پزشکان، خبرنگاران و فعالان فرهنگی همدان اقدام به تخریب این بنای تاریخی کردند.
 
درخت های کهنسال قطع می شود فردا همدان از خاطره باغ ها تهی می شود
 
مهدی خاکیان مستاجر باغ که هنوز پیگیر مسائل قضایی باغ است می گوید: درخواست ما از مقام‌های مسئول این است که اجازه بدهند ما قبل از تخریب کامل بنا، آنر به ملک شخصی خودمان که 100 متر با عمارت فاصله دارد انتقال دهیم. تا روحمان بیش از این جریحه‌در نشود.
 
دیگر خانه نیست. خاطرات نیستند
خاکیان به chn می گوید: برادران من پنجاه شصت سال پیش در همین خانه متولد شدند، چرا کسی به گذشته انسانها در این دیار حرمت قائل نیست؟
 
او ادامه می دهد: «اگر جدا کردن اشیاء قدیمی ودرها و ستون‌های تاریخی بنا مشکل را حل می‌کرد ما پیش از اینکه کسی از ماجرا باخبر شود این کار را می‌کردیم. این چه پیشنهادی است که کارشناسان میراث می‌دهند؟ عمارت تاریخی را با ضایعات اشتباه گرفته‌اند. ما هدفمان نجات این بنا بود.
 
ابزار ساختمان سازی به بنای جدید می اندیشد که روی هویت همدان قرار است فنداسیون خود را بریزد
 
این باغ و عمارت توسط ذوالریاستین نماینده قائم مقام فراهانی و همزمان با حکومت محمد شاه قاجار بنا ایجاد شده بود. میرزا ابواقاسم ذوالریاستین از دیوانسالاران وبزرگان دوره قاجار در همدان بود که شاگردان بسیاری ،از جمله ریاض همدانی در مکتب او به مقام دیوانی رسیدند. در اهمیت این باغ همین بس که گفته می شود ،یکی از قدیمی ترین کوچه باغ های همدان یعنی " کوچه مشکی" برای دسترسی به این باغ سنگفرش می شود و تا چند سال پیش بخشی از سنگفرش سیاه رنگ آن باقی مانده بود.
 
پس از ذوالریاستین این ملک به یکی از وارثان او به نام عنایت الملک رسید. به همین دلیل به این ملک باغ عنایت الملک می گفتند.در اواخر قاجارتوسط خانواده بدیع الحکما خریداری شد و در اختیار دختر بدیع الحکما (مریم بدیع) و داماد خانواد (دکتر فرج ا..ارفع ) قرار گرفت . شکرا.. خاکیان از سال 1328 این باغ را از دکتر رفع اجاره کرد و تا سال 1392 در اختیار این خانواده بود.
 
مهدی خاکیان فرزند شکرا.. خاکیان می گوید: «شبها وقتی صدای بریدن درختها را می شنوم و یا وقتی آمدم و دیدم بخشی از باغ را آتش زده‌اند مریض شدم. قنات میرزا یعقوب که بیش 700 سال قدمت داشت و جز قنات های دو طبقه وگبری همدان بود را با لودر خراب کردند تا آب به درختان باغ نرسد و زودتر خشک شوند.اینها خاطرات ما را نابود کردند.»
 
این اظهارات هنوز از سوی مسئولان تائید نشده‌است.
 
به نظر می رسد اگر مسئولان میراث در تهران اقدامی نکنند به زودی عمارت بدیع الحکما نیز تخریب خواهد شد.
 
حسین زندی

داد هنرمندان از تخریب بدیع الحکما و ذوالریاستین

  

روزنامه تهران امروز

کد خبر: 137354

تاریخ خبر: پنجشنبه, 07 شهریور 1392

راه‌های تنفسی شهر همدان تنگ‌تر شد

داد هنرمندان از تخریب بدیع الحکما و ذوالریاستین

حسین زندی- همدان: در ادامه تخریب باغ و عمارت بدیع الحکمای همدان و به رغم همه اعتراضات صورت گرفته باغ ذوالریاستین هم در خفا نابود شد. این موضوع به ظاهر استانی آنچنان سر و صدا کرد که داد هنرمندان کشوری درآمد و تعدادی از چهره های سرشناس هنری که به اصالت شهر و ریه های همدان اهمیت می دهند درصدد برآمدند، جلوی ادامه این تخریب‌ها را بگیرند. ریه های شهری که قرن‌ها پیش هرودت در مورد همدان چنین می نویسد:

«سرزمین واقع در شمال هگمتانه کوهستانی و پوشیده از جنگل است.» بیش از بیست قرن پس از این مورخ شاعری غربی به نام « کلینتن سکالرد» بازهم می نویسد:«بر گرد دیوارهای همدان باغ‌های پرشکوفه دامن کشیده‌اند.» گویی پس از دوهزار سال طبیعت این شهر زیبا همچنان دست نخورده باقی مانده بود. ویلیام جکسن، سیاح و ایران شناس آمریکایی وقتی در سال 1903 وارد همدان می شود از بیشه‌زارها و باغ هایی می نویسد که به شعاع 25 کیلومتر به سمت غرب امتداد دارد. دیگر مستشرقین و سیاحتنامه نویسان نیز از این شهر با عنوان شهر باغ‌ها و درختان یاد می کنند و می نویسند:«همدان شهری است که آن را درختان احاطه کرده‌اند.» اما امروز نه فقط از آن درختان و بیشه ها خبری نیست بلکه اغلب باغ های منتهی به کوه الوند نیز نابود شده و برج ها و آپارتمان های ناموزون جایگزین آن شده است که چشم انداز طبیعی شهر را نابود کرده اند.

سرنوشت یکسان باغ ذوالریاستین و بدیع‌الحکما

این روزها همان نمونه های کوچک هم در حال نابودی است. پس از باغ بدیع‌الحکما که خبر تخریب و فروش زمین‌های آن منتشر شد، باغ 12هزارمتری ذوالریاستین در انتهای منطقه پردیس که روزی بهشت برین بود هم با مجوز شهرداری تفکیک و سپس نابود شد همچنین درختان کهنسالش قلع وقم شد. میرزا ابوالقاسم ذوالریاستین از عالمان همدان بود که در زمان صدارت قائم مقام فراهانی نماینده او در همدان بود و شاگردان زیادی از جمله ریاض همدانی در مکتب او به درجه دیوانی رسیدند. عمارتی که در این باغ ساخته بود در آستانه تخریب است. این عمارت تنها بنای باقی‌مانده از خانه های همدان است که دارای در سنگی بودند. به دلایل امنیت و سرما در گذشته در خانه‌ سنگ یک تکه بود و محله‌ای به نام درسنگی وجود داشت که ساکنانش نام خانوادگی در سنگی را برای خود برگزیدند. «مهدی خاکیان» مستاجر این باغ که با همکاری پدرش مرحوم «شکرالله خاکیان» از سال 1328 در این باغ ساکن بوده‌اند، می گوید: بخشی از عمارت به دلیل قدمت زیاد ومرمت نشدن از بین رفت اما آنچه باقی ماند توسط پدرم باز سازی شد، اما در بازسازی‌ها به در سنگی باغ و پایه ستون های عمارت و حوض های سنگی دست نزدیم، زیرا اعتقاد ما این بود که در سنگی این خاک نمونه ای از هنر دستان چیره هنرمندان همدانی است که حتی با تغییرات صورت گرفته در باغ باید پایدار بماند . بر اساس مدارک ارائه شده از سوی مهدی خاکیان از سال 1332 مستاجران فعلی به مالک آن اجاره سالیانه پرداخت کرده‌اند اما نه فروشنده و نه خریدار توجهی به حق و حقوق مستاجر نکرده و حقوق آنها از عرصه واعیان را نادیده گرفته اند. تلخ تر از همه آنکه مزایده را به نام خانواده خاکیان منتشر کردند، و در نهایت باغ نابود شد.

نابودی چشمه 700 ساله باغ به صورت عمدی

سال جاری باغ توسط یک شرکت خصوصی به نام انصار به شهرداری واگذار و پس از آن هم به مزایده گذاشته شد. به گفته خاکیان چشمه 700 ساله باغ را با لودر کور کردند تا درختان خشک شود اما منتظر خشک شدن هم نماندند و درختان را جلو چشم مردم شهر بریدند. همه می دانند که همدان همیشه از خنک‌ترین شهرهای کشور بوده، حالا سوال این است که چه اتفاقی افتاده است که عده ای ظرفیت های مطلوب هوای همدان را فراموش کرده و آنها را اتفاقی می دانند؟ غیر از این است که پس از بریدن درختان و نابودی باغ‌ها کم کم همدان خنکی خود را از دست داده و تبدیل به شهری سیمانی و آجری می شود؟ نابودی باغ ذوالریاستین زمانی اتفاق می افتد که بلدوزرها در حال تخریب باغ بدیع الحکما، حکیم و پزشک نامدار همدانی بودند. در همان زمان عکاس و روزنامه نگاری که در حال عکاسی از تخریب باغ بود به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت .با نابودی این باغ‌ها آخرین شاهراه تنفسی همدان نیز نابود شده و دیگر درختی باقی نخواهد ماند تا هوای شهر را تصفیه کند و مهم‌تر از هر چیز حریف ریزگردها شود.

به دنبال انتشار گزارش تهران امروز و گزارش های متعدد در دیگر رسانه ها از تخریب عمارت بدیع‌الحکما و باغ ذوالریاستین در همدان، جمعی از هنرمندان کشور و فرهنگ دوستان همدانی با امضای نامه ای که نسخه ای از آن در اختیار روزنامه تهران امروز قرار گرفته است، خطاب به مسئولان خواستار توقف این مسئله و پیگیری مسئولان امر در این خصوص شدند. جمع کثیری که تعداد آنها بالغ بر 250 نفر است این نامه را امضا کرده‌ و خواستار توقف این تخریب شده اند. پرویزپرستویی، احمدرضا درویش، محمد حسین حلیمی، قباد شیوا، امیرشهاب رضویان، هانیه توسلی، عبدالله باکیده، مجید برزگر، بهرام توکلی، جهانبخش نورایی، یاشار نورایی، محمد پرویزی، جواد محقق، پرویز شکری، اصغر پورهاجریان، حسن گوهرپور، شهرام گلپریان، دکتر پرویز اذکایی، دکتر علیرضا ذکاوتی قراگزلو، اشکان جنابی و ایرج عاشوری از امضا کنندگان این نامه هستند. هفته گذشته که باغ بدیع‌الحکما در معرض تخریب کامل قرار گرفت و بولدوزرها به این بنای تاریخی حمله کردند، خبرنگار محلی یکی از روزنامه های سراسری که برای پوشش خبر این تخریب به محل رفته بود ، مضروب شد. خانه بدیع‌الحکما در ابتدای جاده دره مرادبیک همدان واقع شده است که در فهرست میراث ملی ایران قرار دارد. دکتر بدیع‌الحکما از پزشکان خوشنام و خادم به مردم همدان بوده که عارف قزوینی شاعر بزرگ مشروطیت دوره ای از تبعید خود را در باغ بدیع الحکما زندگی کرده است و بزرگانی چون شهید کلنل محمدتقی پسیان، از معاشران دکتر بدیع الحکما بوده اند. در حال حاضر علاوه بر این باغ، بخش بزرگی از باغ‌های سبز حاشیه شهر که حکم ریه‌های شهر همدان را دارند و همچنین از جاذبه های گردشگری شهرند، توسط زمین خواران نابود شده اند و باغ بدیع‌الحکما یکی آخرین آنهاست.

روزنامه تهران امروز

 http://www.tehrooz.com/1392/6/7/TehranEmrooz/1255/Page/15/ 

گزارش تصویری روز همدان


گزارش تصویری مراسم روز همدان با همکاری سمن ها

دوستان زمین درغرفه صنایع دستی

 

 

قادر شهسواری ونظری از گروه شهسواران

 

 

دکترپرویز اذکایی سخنران اصلی مراسم روز همدان

 

مهمانان گرامی روز همدان

مهندس علیزاده برای الوند شعر می خواند

 

مهمانان روز همدان به یاد دکتر اقبالی یک دقیقه سکوت کردند

 

 

دکتر شکوفه اقبالی از عشق پدر به همدان گفت

 

عباس زند وحکایت چشمه های همدان

دوستان همدان

گزارش تصویری از : ناهید زندی

مراسم گرامی داشت روز همدان با یاد دکتر علی اقبالی وباسخنرانی دکتر اذکایی

روزهمدان ، روزی برای همه مردم استان   

 

مراسم گرامی داشت روز همدان با یاد دکتر علی اقبالی

حسین زندی

 دکتر پرویز اذکایی :باغ عمارت بدیع الحکما پدر امیر مهدی بدیع فیلسوف همدان را دارند نابود می کنند عجب مردمانی هستیم .

یکی از مولفه های توسعه فرهنگی ، خصوصی سازی در عرصه فرهنگ است.پررنگ شدن نقش حکومت هاودولت ها در امور فرهنگی ، کارکرد و نتیجه رنگارنگ بودن  را از تولیدات فرهنگی می گیرد وبه یک پدیده  تکراری تبدیل می شود. متولی گری در اجرای مراسم ها ومناسبت های فرهنگی نیز هم جنبه مردمی بودن آنرا کمرنگ می کند وهم ازمشارکت سلیقه های مختلف جلو گیری می کند . پس به نظر می رسد سپردن اجرای مراسم و مناسک فرهنگی نتیجه مطلوب تری داشته باشد . برگزاری روز همدان توسط سازمان های غیردولتی استان که با حضور شخصیت های برجسته فرهنگی ، اعضای شورای شهر قدیم وجدید ، برخی از مقامات شهرستان و فعالان عرصه فرهنگ تجربه موفقی بود که پس از هشت سال اتفاق می افتاد.اعضای سازمان های غیر دولتی امیدوارند این گونه مراسم را بیشترتجربه کنند.

  پس از اجرای آیین های رسمی ،عباس زند با معرفی بابک مغازه ای مجری برنامه برای سخنرانی دعوت شد موضوع سخنرانی این پژوهشگروضعیت چشمه های همدان بود.عباس زندگفت:« شهر همدان را شهر هزار چشمه می گفتند که از زیر قله کوه الوند این چشمه ها تا انتهای شهر جریان داشتند و هرساله توسط مالکان لایروبی می شدند. این چشمه با اینکه از مناطق مختلفی عبور داده شده بودند و در طول مسیر مدام توسط مردم استفاده می شد هرگز گل آلود و آلوده نمی شدند این فرهنگ غنی در بین مردم بود که آلوده کردن آب را گناهی نابخشودنی می پنداشتند و پیش از اسلام هم ایزد آب و آناهیتا نشانگر این مدعاست که مورد احترام بود و معابدی برای آناهیتا ساخته اند .

زند در ادامه گفت:در خانه هایی که دارای چشمه بودند از بامداد تا شامگاه به روی مردم جهت استفاده باز بود و آن را برای اجر اخروی می دانستند

. عباس زند در پایان سخنانش با برشمردن ده ها چشمه در شهر همدان ابراز تاسف کرد که این چشمه ها نابود شده اند.

سخنران دوم فرزند زنده یاد دکتر علی اقبالی ، بنیانگذار رشته های نقشه برداری ، زمین شناسی و کشاورزی در ایران بود که به شخصیت علمی دکتر اقبالی پرداخت. خانم اقبالی با تبریک روز همدان و روز پزشک از آرزوهای بزرگ پدر درباره همدان گفت :دکتر اقبالی عاشق بزرگی ایران بودند و  علاقه خاصی به زادگاهشان استان همدان داشتند . تاسیس مدرسه عالی کشاورزی همدان در سال 1345 و پایه گذاری موسسه عالی آموزش عمران و توسعه روستایی از آن جمله است. او ادامه داد: پدرم همیشه دنبال باران بود وچشمه چون عاشق محیط زیست بود، دوست داشت زمین ها همیشه سبز باشند و آب و آبادانی را دوست داشت. اقبالی ادامه داد: من که فرزند ایشان هستم هرگز نتوانستم مثل ایشان برنامه داشته باشم دکتر اقبالی در آستانه 100سالگی همچنان کلی برنامه توسعه و آبادانی در سر داشت و او عاشق ایران بود و یک ایرانساز به تمام معنا بود، او می گفت من اول ایران را دوست دارم بعد بقیه فکرم برای بچه های خودم هست چون بقیه بچه های ایران هم حق دارند موفق و تحصیلکرده باشند.

پس از دکتر شکوفه اقبالی  سخنران سوم ،مهندس جعفر محمد علیزاده بنیانگذار موزه تاریخ طبیعی همدان و موزه بزرگ دانشگاه آزاد همدان و از شاگردان دکتر اقبالی پس از اینکه از حاضران درخواست کرد به احترام دکتر اقبالی بایستند و یک دقیقه سکوت کنند .او گفت:« آقای دکتر انار بودند که هزاران دانه مثل من را در سراسر ایران دارند». مهندس علیزاده ادامه داد من یکی از شاگردان دکتر اقبالی هستم که شاید گاهی باهم اصطکاک داشتیم اما نمی توانم بگویم ایشان الگوی من نبودند .در این زندگی که من کم تر شادی داشتم بزرگ ترین شادی من این بود که یک روز رفتم عکاسی دیدم عکس آقای دکتر اقبالی بالا دست و عکس من زیردست ایشان است و حاصل زحمات ایشان باعث شد که به عنوان شاگرد ایشان نفر اول ترویج علم در کشور در سال 1384باشم. من در آغاز سخنرانی اشاره کردم اولین دانشگاه جهان در همدان با کمک صد نفر از طلبه های زرتشتی تاسیس شد و بعد از هزاران سال دکتر اقبالی دانشگاه تاسیس کردند ، دکتر اقبالی برای تاسیس موزه همدان یک فولکس داشت که فروخت و چهار هزار تومان کمک کرد تا ما موزه را ایجاد کنیم. علیزاده در پایان با اشاره به اینکه ما همدانی ها به الوند پایبند بودیم و می گفتیم ما آب الوند خورده ایم اما الوند این روزها متاسفانه فراموش شده و شعری در وصف کوه الوند خواند : اجنبی می خواست تو را از من بگیرد الوندم / نتوانست/ اما ریزدانه های  خاکش ،ای اسف تورا محو کرده.

پیشتاز انقلاب مشروطیت در ایران همدان بوده است

دکتر پرویز اذکایی پژوهشگر ارزنده تاریخ که بیش از چهارصد مقاله ، پنجاه رساله علمی و سی جلد کتاب در کارنامه خود دارند ، در روز همدان به تاریخ همدان در دوره قاجار پرداخت .اما در این سخنرانی استثنایی که به همه جنبه های محیط زیستی ، جغرافیا و فرهنگ و جامعه شناسی را در برداشت ومانند همیشه احساسات حاضران را برانگیخت.

 دکتر پرویز اذکایی سخنانش را اینگونه آغاز کرد:با درود به روان دکتر اقبالی و با تشکر از شاگرد خلفش دکتر غلامی و دکتر فرهانچی به خصوص از جناب آقای حسین زندی، امتثال امر کردم و با وجود این که در حال نقاهت هستم بیایم. فرمودند در باب تاریخ قاجاریه صحبت کنم برای شما از بس که درباره تاریخ باستان و مفاخر گذشته داد سخن سر داده اند و شعار دادند، اول تعجب کردم بعد دیدم اتفاقا موضوع خوبی است اما بسیار وقت کم به بنده مرحمت فرمودند و گفتند اگر آخر سوالی بود جواب دهم من از وقت مقرر تجاوز نخواهم کرد.

دکتر پرویز اذکایی گفت: قرن سیزدهم هجری قمری برابر با قرن 17و18میلادی حدود 140 سال تمام دوره قاجاریه در ایران حکومت کردند که از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. از این جهت که آخرین دولت عشایری حاکم بر ایران بوده است، دولت هایی که طی 2700 سال در این آب و خاک حکمراندند منشا عشایری داشتند و این آخرین دولت عشایری است راز ماندگاری سرزمین هم توالی حکومت های عشایری است.  نکته مهم این است که ما در عصر قاجاریه بود که با تمدن غربی آشنا شدیم دوره مدرنیسم یا تجدد از اواسط دوره قاجاریه از ایران آغاز شده دوره آغاز سرمایه داری و به اصطلاح چپ ها برژوازی در همین دوره بود. با این مقدمه باید گفت دوره تجدد، همواره با مشکلات زیادی مواجه شده که هنوز ادامه دارد در سال1201 هجری قمری آغامحمدخان قاجار پس از شکست دادن آخرین امرای سلسله زندیه مثل علیمرادخان در شیراز محمدخان زندی را که به همدان گریخته بود شکست داد . قلعه اشکانی روی تپه مصلای همدان را خراب کرد و تنها برج کوچکی از آن باقی ماند که در زمان ما به آن (تاکه برج) می گفتند ، امروزه از آن تاکه برج هم آثاری باقی نمانده دکتر اذکایی ادامه داد آن چه مسلم است این که تحکیم و دوام حکومت قاجاریه به مدت 150سال از حیث نیروی نظامی غالبا با ایل قراگوزلوی همدان بود . این ایل از بقایای قزلباش های زمان صفوی است اصلشان ترکمان است ، ترک نیستند در ایران ما ترک نداریم ولی قوم ترک و ترکمان داریم به صورت مجازی و استعاری می گوییم ترک. ترکمان اصیل و آن هایی که دعوی ترک بودن دارند همان قبایل مغول و ایغور و آشینوهای مغولی هستند ترکمان هم یعنی مانند ترکان که زبانشان ترک بوده است وگرنه همه ایشان اقوام ایرانی هستند حتی ترکمان ها از لحاظ نژاد هم آریاتر هستند. همچنین قوم فارس نداریم اما زبان ملی ما زبان فارسی است مثلا ما قومی داریم به نام بلوچ که پارتی خالص یعنی اشکانی خالص هستند. کردها را داریم در مغرب ایران که این ها بقایای مادها هستند و از اینها اصیل تر و آریایی تر پیدا نمی شود زبان ها متفاوت است اما همه تحت عنوان ایرانی هستیم. خواه آذربایجانی خواه ترک زبان ، خواه کرد تمام اینان اقوام ایرانی اند و حاصل جمع آن ملت ایران را تشکیل می دهد. بنابراین اگر من در این جا به ترکان اشاره می کنم منظور ترکمانان ایرانی است . قراگوزلوها ترکمان بودند و به زبان ترکمانی صحبت می کردند و حتی نه به زبان ترکی ، زبان ترکی اصیل تفاوت دارد و هرکه مدعی پان ترکیست و زبان ترکی اصل است باید برود زبان مغولی یادبگیرد.من نمی خواهم خارج از موضوع بروم اما مسائلی هست که یک عده از روی جهل و نادانی دامن می زنند .به این مسائل ملی، حتی این ترکان عثمانی یا این ترکمانانی که در آذربایجان هستند و اسم آن را آذربایجان شمالی گذاشته اند و اسم آن "اران" است و ما آذربایجان شمالی نداریم. قراباغ و اران که 6میلیون جمعیت دارد و متوقع هستند که آقای الهام علی اف 15 میلیون ترک زبان دلیر رشید ایران زمین را به خودشان متصل کنند. زهی خیال باطل!.

-دکتر اذکایی در ادامه گفت : من فقط به چند واقعه اشاره می کنم یکی این که افواج قراگوزلو (تیپ ها) تا آخرین دم پادشاهی خاندان قاجار از این خاندان و سلطنت قاجار حمایت کردند و به پاداش خدمات هم رسیدند و بیش تر مناصب نظامی را هم به سران قراگوزلو دادند .

-قراگوزلوها که از آق قویونلوها و قراقویونلوهای سابق بودند دو دسته متمایز بودند ، یکی عاشقلو و یک دسته دیگر حاجیلو و یا ازبک ها، از لحاظ اخلاق و هنجار اجتماعی به کلی با هم متفاوت بودند . عاشقلوها رزمی، جنگنده، ستمگر و ظالم بودند برعکس حاجیلوها اشخاص خیر، دانشمند، نیکوکار و عارف بیرون آمدند. سردسته این ها مجذوبعلیشاه کبودرآهنگی است و خاندان مجذوبی از بقایای ایشان دوست دانشمند ما دکترذکاوتی قراگوزلو است. عاشقلوها چند فوج مشهور داشتند یکی بهادران، یکی دیگر مختاران و فوج قراگوزلوها که البته خدماتی هم داشتند.

-درعین حال تیول از روستاهای اطراف همدان راهم گرفتند بعدها به شش خانواده و طایفه معروف انقسام پیدا کردند که در دوران مشروطیت و قبل از آن به آنان خوانین "سته "یعنی خوانین شش گانه می گفتند  خاندان امیرنظام شورینی (حسام الملک قراگوزلو) وپسرش احتشام الدوله معروف بود. به مرکز خاندان شورین همدانی ها دارالظلم می گفتند چه ظلم هایی که بر این مردم بیچاره همدان در این 150 سال رفته خدا داند؟ 

اذکایی ادامه داد:خاندان ضیاء الملک  و بهاءالملک که روستاهای فقیره و آبشینه را داشتند و خاندان بسیار مشهور ناصرالملک نایب السلطنه ، اولین نایب السلطنه ایران ، ناصرالملک قراگوزلو بود که بهار و حومه آن در اختیار آن ها بود و اقوام دیگر...

-مهم تر از همه طایفه معممین همدان بودند ایشان دو فرقه بودند به طور کلی از زمان صفویه به دو فرقه اخباری و اصولی منقسم شدند اصولی ها اهل اجتهاد بودند و خاندان موجهی بودند و به امور مردم رسیدگی می کردند و حسن شهرت داشتند و آخرین اصولی مشهور هم شیخ مرتضی انصاری در نجف بود که به نام خاتم الفقها مشهور بود. اما تمام اخباری ها برخلاف اصولیون لطمات زیادی به این مملکت زدند و باعث جنگ های ایران و روس شدند . موجبات قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای را همین ها باعث شدند که شیخ محمد اخباری در تهران لطمات زیادی وارد کرد و فتوای همین اخباریون بود که مردم را تجهیز می کردند که با روس ها بجنگند درحالی که شاه زاده دلیر عباس میرزا که از مفاخر مملکت بود بسیار کوشش کرد و این جنگ باعث شد سوم ایران 17یعنی شهر قفقاز را از دست بدهیم. من نام دو تن از اخباریون که موجبات آشوب ها و بلواها و کشتار نفوس و قتل مردم بی گناه در همدان شدند را می برم. آن چه امروزه می گویند اراذل و اوباش ، لمپن به اصطلاح فرنگی ها و اصطلاح همدانی آن خزی است . خزی ها ،لات ها ،عرق خورها، لواطی ها و چاقوکش ها به دنبال این آقایان بودند آقای محمدحسین اردستانی (مختارانی) بود که با پشتوانه اراذل یادشده با صوفیه می جنگیدند. همدان همواره چهارراه حوادث بود همان طور که فلات ایران مورد تهاجم بود درمقیاس کوچک همدان یک ایران کوچک است با همه بلایا و مصائب 2700 ساله ،قدیمی به یاد دارند در هر محله همدان یک قبرستان بود این قبرستان چه کسانی بود ؟ مردم بی دفاع ، دلیر و حماسه آفرین این شهر بود . مردم همدان در مقابله و کارزار با عساکرعثمانی برادران ترک مسلمان ،هفت تا قبرستان برای ما به یادگار گرفتند. شیخ محمد علی حزین  آخرین کسی بود که بعد از حمله افغان از اصفهان فرار کرده و از همدان می گذرد می گوید70 از هزار جمعیت 25 نفر از همدان به جای مانده است آن هم پیر زن و پیرمرد ، قوم های دیگر هم که تعدادی از آنان باقی مانده بود ارامنه بودند ،یهودیان بودند و طایفه رضویان که از قم آمدند و در محله کبابیان متوطن شدند . اذکایی ادامه داد: ناگفته نماند هم ارامنه به این شهر خدمت کردند ، هم یهودیان زمان حمله عساکر عثمانی ، کشیش های ارمنی و آشوری توپ در اختیار مردم قرار می دادند یکی از خدمات بزرگ ایشان به این شهر که دلیل پایداری این شهر هم هستند یهودیان شهر بودند قومی که از دست ما بسیار آزار می دیدند "خدا پدران ما را ببخشاید" .که این ها را آزار می دادند . آن ها به ما فرهنگ می آموختند و دبستان و دبیرستان اتحاد و آلیانس را برای ما تاسیس می کردند که باسواد شویم و ما یا خودشان را اذیت می کردیم یا بچه هایشان را. یهودآزاری را اشاره خواهم کرد. 

-یکی از این آقایان اخباری متعصب ملاعبدالله بروجردی بود. خوشبختانه این هایی که اسم می برم همدانی نبودند . محمدحسین مختارانی از اردستان بود و ملاعبدالله هم از بروچرد که کورگاهش در کنار مدرسه دامغانی است. یهودی ها با تاسیس مدارس مخصوصا از دوره مغول که ما در تواریخ به یاد داریم یک مدرسه به نام مدرسه ربانی داشتند که تدریس طب هم می کردند . یکی از منجیان این مملکت و طراحان اقتصادی که در بین علمای جهان به عنوان نابغه مشرق زمین می شناسند خواجه رشیدالدین همدانی بود . بعد از مغول این جا برهوت بود آن که اقتصاد و سیاست دیوانی ما را احیا کرد و بزرگ ترین بنیاد وقف را در دنیا به نام موقوفه ربع رشیدیه بنیان گذاشت .آن بزرگوار در همدان مدرسه ربانی را دارالشفاء، داروخانه تاسیس کرد. این جماعت به فرهنگ ما هم خدمت کردند که در کتاب فرهنگ همدان رجوع کنید آورده ام که موجبات این بقای زبان ما را هم فراهم کرده اند. آن چه از زبان باستانی پهلوی رسوب کرده در زبان همدانی موجبش یهودی بودند چرا؟ چون یهودی های یک گتو داشتند گتو یعنی محله جدا، اقوامی که به اینجا تهاجم می کردند با این جماعت کار نداشتند تجارت همدان را یهودی ها احیا کردند اقتصاد شهر را همینطور . این که من می گویم باید حق ایشان ادا شود و من با هزار لفظ نمی توانم ادا کنم. دبیرستان آلیانس یکی از مراکزی شد که ما در عصر قاجاریه رفته رفته تمدن پیدا کنیم اجداد ما "خزی" بودند بپذیریم . اگر امروز مامتمدنانه این جا نشسته ایم پدران ما، اجداد ما از دبیرستان آلیانس آموختند که بعدا مدارس مسلمانان تاسیس شد و اولین آن مدرسه نصرت که مرحوم شیخ موسی نثری آن را تاسیس کرد کسانی که زبان های خارجی و زبان های فرانسه تدریس می کردند ارامنه و یهودیان بودند . بنده در همان جا هم عبری و هم فرانسه یاد گرفتم .

- اما برگردیم به ملا محمدحسین مختارانی ،اخیرا وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران سندی را منتشر کرده است که نشان می دهد این شیخ "روسوفیل "بوده است این سند را آقای ابراهیم تیموری از وزارت خارجه منتشر کرده  و در آن آمده است ملامحمدحسین مختارانی به سفارت روسیه نامه می نویسد "که تو را به خدا به تزار بگویید که به ایران لشکر بفرستد من با سید باقر شفتی اصفهانی( که به دست خود30 هزار نفر را کشته است) توافق کرده ایم  همدان را من تحویل میدهم و اصفهان را سیدباقرشفتی اصفهانی تحویل خواهد داد و شما شاه را اعدام کنید." این سند اشتباها به دست راولینسون می افتد و بعد از یک قرن منتشر می شود .

محمدشاه قاجار در سال 1250 حکمران ایران بوده و مرکز حکومت محمدشاه همدان بوده است چون که او حاج میرزاآقاسی صوفی را نایب السلطنه می کند اخباری ها با او مخالفت می کنند .

گرانی 1288 را شاید از اجدادتان شنیده باشید جمعیت همدان 30هزار نفر بوده که حدود 20هزار نفر کشته می شود.

ملاعبدالله بروجردی هم در واقعه شیخیه همدان دخیل بود شیخیه پیشتاز تجارت همدان بود و تجددخواهی آن ها بعدها اسباب مشروطه را فراهم کردند آنان پیرو شیخ احمد احصایی بودند و به گفته احمد کسروی و سید حسن تقی زاده پیشتاز انقلاب مشروطیت در ایران همدان بوده است 6 ماه پیش از تهران در همدان مجلس مشروطه درست می شود به اسم مجلس فوائد عامه ، چه کسی باعث آن بود ؟ شخص بزرگواری به اسم علی خان صفاالحق ظهیرالدوله، داماد ناصرالدین شاه که دستور داد هر همدانی یک آجر و یک کم گچ بیاورد که مجلس درست کنیم که در محل شهرداری فعلی قرار داشته است.

به همین دلیل چون شیخیه متحد بودند با اراذل الناس همدان در می افتند رئیس آن ها ملاعبدالله بروجردی بوده است.

پرویز اذکایی همچنین اشاره کرد: در دوسه روز گذشته جگرم خون است اگر تا حالا سکته نکرده ام نمی دانم چرا؟ باغ بدیع الحکما را دارند ویران می کنند بلدوزر گذاشته اند و دارند خرابش می کنند خبرنگاری را کتک زده اند 120 هکتار باغ را از بین برده اند حالا 62هزار متر باغ عمارت بدیع الحکما پدر امیر مهدی بدیع فیلسوف همدان را دارند نابود می کنند عجب مردمانی هستیم . با اشاره به شعری از عین القضات که در زندان بغداد برای همدان، همدانی که می گفتند یکی از چهار جنات جهان است  سروده است چند سطری درمورد الوند گفت: اما دریغا امروزه، بی هیچ پرده پوشی و بدون وطن دوستی ریایی، باید گفت که از آن همه لطف و طراوت ، سرسبزی و خرمی، جمال و نزاهت الوند، زیاده چیزی برجای نمانده است. بلای آلودگی های دم افزون زیست محیطی از یک طرف ، ولی خصوصا توسعه ویران گرانه و ساختمان سازی از طرف دیگر تمام فضای حیاتی سبزینه و بیشه زارهای مصفا و باغ های پردارو باروبر را که حالا معلوم می شود چقدر هم منافع اقتصادی داشته اند یکسره به وسعت هزاران هکتار از دامنه الوند زدود و یکباره از میان برد که هنوز هم می برد . طبیعت بی نظیری که جامه زیبای آفرینش آن را دست خداوند (جمیل و یحب الجمال) طی میلیون ها سال تطور طبیعی بر قامت الوند سرفراز ما پوشانده بود ، ظرف سی سال اخیر به یک طرفة العین با دست انسان طماع «ظلوم جهول» تجاوزکار معاصر پاره پاره ، دریده و گسیخته، نابود و ویران گشت مظهر آیات الهی در وطن ما اینک مزبله رجس آدمیان ناسپاس و نادان شده است.

خسارت های مطلقا جبران ناپذیری که طی چند دهه اخیر به بافت و ساخت طبیعی شهرو کوه و دشت ما وارد شده، فقط می تواند خیانت محض باشد،تخریبی که بر آن رفته ومی رود، هیچ قوم یاجوج و ماجوج و چنگیز مغول چنین بلایی برجای دیگرنازل نکرده است.اگر زمانی میلتون انگلیسی از کوهپایه های الوند به عنوان « بهشت بازیافته» سخن گفته بود اینک دریغ آمیز و سوگبار به واقع تنها می توان از آن «بهشت گمشده » یاد کرد . حالا مضمونی جز مرثیه یا«سوگ بر الوند» متبادر به ذهن نشد . دریغا که این کوه لخت بلند بالا دیگر آن « الوند» نیست خدا را ، الوند ما کجاست ؟ همدان ما کجاست؟

برنامه بعدی اجرای گروه موسیقی شهسواران بود که به آهنگسازی و نوازندگی قادر شهسواری و خوانندگی پرویز نظری اجرا شد در این برنامه پس از اجرای قطعه ای با عنوان الوند و آوازی در مایه اصفهان با شعر مولانا با تقدیم قطعه ای به نام مهد دلیران به دکتر پرویز اذکایی به پایان رسید. آخرین سخنران برنامه میلاد وندایی از باستان شناسان جوان همدان بود که به باستان شناسی همدان در دوران تاریخی پرداخت وندایی آثار مادی، هخامنشی، اشکانیو ساسانی اشاراتی داشت.و گفت هیچ اثر مادی از هگمتانه یافت نشده و همچنان پایتخت مادی هگمتانه در ابهام است.

دراین برنامه که به همت  موسسه آموزش عالی عمران وتوسعه ونهادهای مدنی همدان از جمله انجمن دوستان زمین، کانون تبلیغاتی راد، بنیاد مهر ، پویشگران سفر پاک ،بهار ثمین الوند واتاق فکر انجمن های زیست محیطی همدان برگزار شد ، نمایشگاهی از دستاوردهای اعضای انجمن ها در زمینه صنایع دستی و کتاب هایی که درهمدان منتشر شده بود درحاشیه مراسم برقرار شد که با استقبال حاضران مواجه شد.  

                      

جامعه مدنی در تلاش برای ایجاد جنبش مدنی ضد تحریم

جامعه مدنی در تلاش برای ایجاد جنبش مدنی ضد تحریم 

                                            

                                                                                

 

نشست خبری شورای سازمان های جامعه مدنی برای جنبش مدنی ضد تحریم

http://www.chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=106121&Serv=3&SGr=22 

شورای سازمان های جامعه مدنی ایران از سال 1387 شکل گرفته است و تعدادی ازفعالان و اعضای سازمان های غیر دولتی اقتصادی،صنفی،اتحادیه ها ، انجمن های فرهنگی و اجتماعی در شکل گیری آن سهیم اند. این شورا تلاش هایی در جهت هماهنگی و ارتباط هرچه بیشتر سازمان های فعال جامعه مدنی ایران به منظور پیگیری مطالبات تخصصی این حوزه انجام داده است. وبرنامه های توانمند سازی نهادهای مدنی ایران را در آینده پیگیری خواهد کرد.  اخرین برنامه این شورا نشست خبری بود که با حضور خبرنگاران واصحاب رسانه با موضوع تلاش برای رفع تحریم های بین المللی و با عنوان "جنبش ضد تحریم "برگزار شد.جنبش ضد تحریم که توسط شورای سازمان های جامعه مدنی پی ریزی شده، حرکتی برای مواجهه با تحریم های بین المللی و روشن کردن عواقب سوء تحریم ها بر زندگی روزمره شهروندان ایرانی است.

دراین برنامه نمایندگان سازمان های جامعه مدنی بیست و هشتم مرداد ماه سال جاری همزمان با سالگرد کودتای 28 مرداد در یک کنفرانس مطبوعاتی به تشریح اهداف، برنامه ها و دیدگاه های خود پرداختند تا جنبش ضد تحریم به فصل تازه ای از فعالیت های خود وارد شود.

 . در آغاز نشست مهندس سهیلی؛ عضو شورای مرکزی سازمان های جامعه مدنی، ضمن اشاره به راه اندازی جنبش ضد تحریم، تصریح کرد: «در طول دو ماه گذشته از طرف نخبگان اقتصادی، اساتید دانشگاه و اقتصاددانان مساله ای تحت عنوان جنبش ضد تحریم مطرح شده است. هدف اصلی از ایجاد این جنبش مواجهه با تحریم های ضد بشری است که بر علیه ایران اعمال شده است.»

سهیلی کودتای بیست و هشتم مرداد ماه 1332 و فاجعه ای که بر اثر دخالت ابرقدرت های خارجی در کشورمان رخ داد را یادآوی کرد و گفت: «این دخالت منجر به سقوط یک دولت قانونی و ایجاد مشکلات جدی در کشورمان شد. مشکلاتی که هیچوقت از حافظه تاریخی ملت ایران پاک نخواهد شد. دخالت این کشورها در سقوط دولت مصدق در سال 1332 یک حرکت سیاسی اجتماعی محسوب می شد و امروز به جرات می توان تحریم ها را حرکتی اقتصادی اجتماعی نامید که بی شباهت به دخالت شصت سال پیش ابرقدرتها در ایران نیست. لذا باید تحریم ها را هم نوعی تجاوز به حقوق ملت بدانیم.»

سهیلی ادامه داد:«در همین راستا پیشنهاد می کنیم که روز بیست و هشتم مرداد ماه با عنوان «جنبش ضد تحریم» نامگذاری شود. به گونه ای که این روز با همین نام در حافظه تاریخی ملت ایران و همه ملت هایی که به هر نوعی مورد تجاوز کشورهای دیگر قرار  گرفته اند، ثبت شود .

پس از آن بهزاد فراهانی که نماینده انجمن تئاتر ایران در این جلسه بود، نامه سرگشاده شورای سازمان های جامعه مدنی ایران را درباره مخالفت با تحریم های گسترده علیه کشور خطاب به بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل نگاشته شده بود، قرائت کرد.

در این نامه آمده بود: «همانطور که مستحضرید تحریم های گسترده و بعضا بی سابقه جهانی ضد ایران و به ویژه تحریم سیستم بانکی و حمل و نقل، مشکلات زیادی برای جامعه ایرانی و آسیب های ژرف بر زیست بوم، سلامت روان و بهداشت جسم و کسب و کار و معیشت مردم وارد ساخته است... از سوی دیگر تحریم ها، سرمایه اجتماعی ایرانیان را در بخش خصوصی و نهادهای مدنی، به شدت تضعیف نموده و موانع جدی در راه دستیابی ملت ایران به صلح، دموکراسی و توسعه سیاسی ایجاد کرده است.»

در ادامه این نامه اینگونه عنوان شده بود: «ما فعالان جامعه مدنی ایران تحریم ها را ابزاری غیرانسانی، زشت و ناکارآمد و ضد معاهدات و میثاق نامه های بین المللی حقوق بشر و ارزشهای تایید شده جامعه مدنی می دانیم که با شعارهای کشورهای تحریم کننده مبنی بر دفاع از دموکراسی و حقوق بشر نه تنها سازگار نیست که بسترساز رشد رادیکالیزم در جامعه ایرانی می گردد.

در آستانه شروع به کار دولت تدبیر و امید در ایران که مصادف با شصتمین سالگرد کودتایی مداخله جویانه و ضد توسعه و دموکراسی 28 مرداد سال 1332 ـ که بیش از چند دهه تحقق دموکراسی در ایران را به تعویق انداخت ـ گردیده است، ملت و فعالان نهادهای مدنی جامعه ایرانی بار دیگر پیام تاریخی و روشن خود را مبنی بر توسعه درون زا و صلح و آشتی با جهان و قدرت های بزرگ تحریم گر اعلام نموده و از آنها می خواهند با برداشتن تحریم های غیر انسانی و یکسویه، مردم ایران را از این شرایط دشوار خارج سازند.»

شورای سازمان های جامعه مدنی در پایان این نامه درخواست خود را از رییس سازمان ملل آورده بود: «از این رو ما فعالان و نمایندگان سازمان های جامعه مدنی ایران اعم از سازمان های غیر دولتی (NGOها)، تشکل ها و نهادهای صنفی و حرفه ای، ضمن اعلام حمایت از جنبش مدنی ضد تحریم، بار دیگر بر خواست و پیام ایرانیان برای رفع تحریم ها و صلح و دوستی و ارتباط سازنده با جامعه جهانی تاکید می کنیم و از جامعه جهانی انتظار داریم با شنیدن ندای صلح خواهی و آشتی جویی مردم ایران به جای تحریم های خشونت بار و جنگ طلبانه، بر راه حل های خردورزانه، دیپلماتیک پای فشرده و گام های عملی در راستای رفع تحریم ها بردارند.»

دکتر رحمانی، رییس انجمن جراحان عمومی در ادامه این جلسه به تشریح تاثیرات سوء تحریم ها بر حوزه سلامت و درمان مردم پرداخت و گفت: «کسانی که با تبلیغات رنگارنگ در سراسر دنیا اعلام می کنند که تحریم ها تاثیری بر بخش دارو و درمان در ایران نداشته و این تحریم ها بخش درمان را نشانه نگرفته اند، باید در خصوص تاثیرات سوء تحریم ها بر این حوزه پاسخگو باشند.»

عضو شورای مرکزی سازمان های جامعه مدنی در ادامه مشکلات ایجاد شده در تهیه دارو و افزایش چشمگیر و افسارگسیخته هزینه های درمانی را یادآوری کرد و افزود: «ما هر روز شاهد این مساله هستم که داروها چگونه کمیاب شده اند و بازار سیاهی ایجاد شده که متاسفانه به افزایش قیمت داروها منجر شده است. در شرایط کنونی تعداد قریب به اتفاق افرادی که به دارو نیاز دارند نمی توانند به سادگی آن را تامین کنند.»

مینو مرتاضی، فعال حوزه زنان هم یکی دیگر از اعضای شورای سازمان های جامعه مدنی بود که به تشریح تاثیرات سوء تحریم ها بر حوزه فعالیت خود پرداخت.

وی گرد هم آمدن فعالین جامعه مدنی را فرصتی مغتنم و ارزشمند برشمرد و گفت: «زنان ایرانی جزو پیشگامان جامعه در عرصه تلاش های مدنی هستند. زندگی اجتماعی زنان به عنوان شهروندان داخلی و جهانی در هم تنیده شده است. لذا از آنجا که تعاملات و تصمیمات بازیگران عرصه های سیاست در تحولات سیاسی زندگی شهروندان چه در جوامع داخلی و چه در عرصه های بین المللی تاثیرگذار است، زنان نیز از این تصمیم سازی ها متاثر خواهند شد.»

وی سیاست های دولت در حوزه بین المللی را نقد کرد و افزود: «اگر دغدغه بازیگران عرصه سیاست به جای رشد استعدادها و توزیع برابر فرصت ها و منابع و ثروت طبیعی هر سرزمینی مبارز طلبیدن و خودنمایی و مواجهه با همتایان و همپایان خودشان باشد، بدیهی است که حقوق شهروندی قربانی بزرگ تصمیم سازی های سیاسی است.»

وی در ادامه افزود: «امروزه در سراسر جهان 70 درصد فقرای جهان را زنان تشکیل می دهند. در ایران هم آمارها تفاوت چندانی با آمارهای جهانی ندارند. در سال 1384 نرخ بیکاری زنان در ایران 32 درصد بود و امروز بر اساس آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار به 45 درصد رسیده است. آیا اگر دغدغه ای برای رشد زنان بود چنین اتفاقی می افتاد؟ بدیهی است که شکل فاجعه بار اثرات تحریم را ما در این بیکاری و فقر زنانه که هر روز بیشتر می شود، مشاهده می کنیم.»

وی به اهداف برخی از دولت های مداخله گر برای سوق دادن زنان و جوانان ایرانی به سمت پذیرش مفهومی از مدرنیته و دموکراسی غربی که خودشان مد نظر دارند، اشاره و تاکید کرد: « امروز ما در شصتمین سالگرد کودتای 28 مرداد اعلام می کنیم و این پیام روشن را می دهیم که اگر تحریم ها نقش مداخله جویانه داشته باشد، حتی اگر به قیمت فقر و بیکاری زنان و بسیاری مصائب دیگر تمام شود، باز هم ما حاضر نیستیم که دست از توسعه درون زا و نوسازی انسانی مبتنی بر فرهنگ خود دست برداریم.»

محمد درویش، یکی از فعالین حوزه محیط زیست هم در این جلسه تاثیرات تحریم ها بر این حوزه را تشریح کرد

و کاهش درآمد سرانه ایرانیان را یکی از مهمترین تاثیرات تحریم ها برشمرد و افزود: «نباید فراموش کنیم که ما در سرزمینی زندگی می کنیم که 7/89 درصد از آن روی کمربند خشک جهان قرار دارد و یکی از آسیب پذیرترین و شکننده ترین سرزمین های جهان محسوب می شود. به علاوه میزان بارندگی در ایران یک سوم میانگین جهانی و میزان تبخیر آن در حدود 25 تا 35 درصد بیشتر از میانگین جهانی است و این مساله شرایط محافظت از محیط زیست را دشوارتر می کند.»

این فعال حوزه محیط زیست در ادامه اذعان کرد: «از دست دادن یک گونه زیستی یا اندوخته ژنتیکی، درست مثل از بین رفتن یک کتاب خطی گرانقدر است. بنابراین باید تلاش کنیم که حتی الامکان از بروز این اتفاق جلوگیری کنیم. پرسش ما این است که سازمان ملل متحد به عنوان نهادی که در عالی ترین سطح، متولی حفظ امنیت زیستی کره زمین محسوب می شود، چگونه می تواند بر اعمال چنین تحریم های کوری در منطقه ای که در شرایط عادی هم با بحران های شدیدی در منابع آبی و خاکی و هوا روبرو شده، اصرار بورزد؟ این سازمان تحقق صلح جهانی را گرو ایجاد پایداری اکولوژیک در کره زمین می داند اما این مساله را نادیده گرفته که اثرات تحریم ها به تدریج بنیان های زیست محیطی را در کشورمان به تاراج می برد.»

دکتر سید حمید حسینی: عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران هم یکی دیگر از میهمانان این کنفرانس بود. وی که به نمایندگی از فعالین اقتصادی در این جلسه حضور یافته بود، هدف اصلی تحریم ها را تبدیل کردن ایران به یک جامعه فاقد کسب و کار عنوان کرد.

وی اذعان کرد: «به نظر می رسد تحریم ها در حال حرکت به سمتی هستند که همه فرصت های شغلی در کشور را از بین ببرند. ما اینجا گرد هم آمده ایم که ضمن «نه» گفتن به تحریم ها، به صلح «بله» بگوییم. واقعیت این است که آنها توانسته اند در طول این سال ها از ما یک وجهه ضد امنیتی بسازند و ایران را به عنوان تهدیدی برای امنیت دنیا معرفی کنند. البته حاضر شدند در سایه این وجهه ضد امنیتی ایران، منافع خودشان را هم به خطر بیندازند.»

فرهاد توحیدی؛ رییس هیات مدیره خانه سینما هم نماینده این حوزه در شورای سازمان های جامعه مدنی است. وی هم مانند سایرین فقر را اصلی ترین پیامد تحریم ها دانست و گفت: «در شرایط فقر و فساد اولین چیزی که از سبد خانوار حذف می شود، فرهنگ است. فراموش نکنیم که کشور ما گنجینه ای عظیم از فرهنگ و موسیقی و هنر است اما واقعیت این است که شکم گرسنه کتاب و موسیقی و سینما نمی شناسد. »

وی به هم پیوستن فعالین جامعه مدنی را بهترین راه حل برای مواجهه با تحریم های یک جانبه آمریکا برشمرد و خاطرنشان کرد: «بسیاری از همکاران ما در سینمای آمریکا گرایشات صلح طلبانه و صلح دوستانه دارند. بسیاری از آنها سفیران حسن نیت سازمان ملل هستند و به مناطق مختلف دنیا سفر می کنند تا توجه مجامع بین المللی را به فقر و قحطی و اثرات آن بر بخش های مختلف جلب کنند.»

وی تاکید کرد: «جنایت علیه بشریت فقط استفاده از سلاح های کشتار جمعی نیست. گاه تحریم های بانکی هم حکم همین دست از سلاح ها را پیدا می کنند. به راحتی می توان بدون هیچ کشتاری از طریق محاصره دریایی و تحریم های بانکی زیان هایی به مراتب گسترده تر و عمیق تر از کشتار جمعی، به یک کشور وارد کرد.»

توحیدی هنرمندان جهان را رابطانی برای رساندن پیام ایران به مجامع بین المللی دانست و گفت: «من از این فرصت استفاده می کنم و از همکاران سینمایی خود در سایر کشورها به ویژه آمریکا درخواست می کنم که صدای مردم ایران را به گوش ملت و مسئولین کشورشان برسانند. آنها هم می توانند به واسطه نفوذ و قدرت معنوی خود بخشی از حرکتی باشند که در مقابل تحریم های ظالمانه و یکسویه آمریکا علیه ایران می ایستد و لابی های قدرت را متوجه اثرات سوء تحریم ها در ایران می کند. بنابراین باید شخصیت های مهم و تاثیرگذار فرهنگی جهان را هم برای اعتراض به تحریم های ظالمانه اعمال شده علیه کشورمان با جامعه مدنی و فعالین اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در ایران همراه کنیم.» 

سعید دهقان، وکیل دادگستری و نویسنده هم یکی دیگر از اعضای شورای سازمان های جامعه مدنی بود که تاثیرات تحریم را بر حوزه حقوق شهروندی عنوان کرد.

وی ضمن اشاره به اینکه اصلی ترین نتیجه تحریم ها تضعیف اقتصاد و ایجاد تورم است، گفت: «با ایجاد تورم، فقر و بی عدالتی گسترش پیدا می کنند و در نهایت به حاشیه نشینی و خشونت گرایی به عنوان اصلی ترین پیامدهای فقر، دامن زده می شود. به این ترتیب در پایان این زنجیره به افزایش جرم و تزلزل حق دفاع می رسیم که مخدوش شدن حق حیات و کرامت انسانی افراد را در پی خواهد داشت.»

دهقان در ادامه تاکید کرد: « حق حیات و کرامت انسانی در تمام مجامع بین المللی پذیرفته شده و چیزی نیست که این نهادها از آن غافل شوند. لذا جنبش مدنی ضد تحریم، به عنوان یک حرکت غیر سیاسی، می تواند به درستی از حقوق واقعی شهروندان ایرانی به ویژه حق حیات و کرامت انسانی دفاع کند.»

بابک مغازه ای، یکی از فعالین حوزه گردشگری هم تاثیر تحریم ها بر این بخش را عمیق و مخرب دانست و گفت: «همانطور که می دانید توریسم و گردشگری یکی از مهمترین و پایه ای ترین عوامل و زیرساخت های توسعه پایدار در هر کشوری است. ناتوانی کشورها در عرصه گردشگری می تواند بر بسیاری دیگر از بخش های جامعه اعم از فرهنگی و اقتصادی تاثیر بگذارد. نباید فراموش کنیم که امروزه گردشگری به عنوان پاک ترین صنعت دنیا قلمداد می کنند که نقش بسیار اساسی در توزیع عدالت اقتصادی و پیشرفت متوازن بخش های مختلف کشور ایفا می کند.»

وی توسعه گردشگری را ابزاری برای گسترش دیپلماسی عمومی دانست و افزود: «در شرایط کنونی دیپلماسی عمومی حتی نسبت به دیپلماسی خاص و دیپلماسی بین دول بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و از اهمیت بسزایی برخوردار است.»
مغازه ای تحریم ها را یکی از عوامل موثر بر تضعیف صنعت گردشگری برشمرد و تصریح کرد: «طبیعتا گردشگرانی که قصد سفر دارند، کشوری را که درگیر یک جنگ خاموش و محاصره اقتصادی است، برای مقصد گردشگری خود انتخاب نخواهند کرد. به علاوه گردشگرانی که به ایران می آیند هم به دلیل مشکلات ناشی از تحریم های بانکی در خصوص نقل و انتقالات مالی و استفاده از کارت های اعتباری با مساله مواجه می شوند.»

مغازه ای در پایان تاکید کرد: «لذا من به عنوان نماینده فعالین حوزه گردشگری از سازمان های بین المللی مرتبط تقاضا دارم که ما را یاری دهند در لغو و کاهش تحریم ها که می تواند نقش بسیار عمده ای در توسعه پایدار کشور داشته باشد.» سهیل معینی هم یکی دیگر از اعضا شورای سازمان های جامعه مدنی بود که به نمایندگی از قشری که به تعبیر خود او کمتر به راهروهای قدرت دسترسی دارند، سخن گفت.

سهیل معینی هم یکی دیگر از اعضا شورای سازمان های جامعه مدنی بود که به نمایندگی از قشری که به تعبیر خود او کمتر به راهروهای قدرت دسترسی دارند، سخن گفت.

وی معلولان را جزو اقشاری دانست که معمولا از قربانیان اصلی چرخ بحران های اقتصادی و اجتماعی هستند و افزود: «طبق آمار سازمان بهداشت جهانی و تخمین های موجود بین 3 تا 5 میلیون از شهروندان ایرانی دارای محدودیت های بارز جسمی و حسی هستند که به نوعی معلولیت تلقی می شود.»

این فعال اجتماعی در ادامه عنوان کرد: «واضعین تحریم ادعا دارند که تحریم ها در ایران با هدف تغییر رفتار حکومت ایران در بخش هسته ای اعمال شده اند. صرفنظر از این ادعا و مسائل سیاسی حول آن، سئوال من این است که آیا این تحریم واقعا تنها تغییر رفتار این بخش را هدف گرفته است؟ پاسخ این سئوال منفی است، چرا که ما شاهد فشارها بر گروه های

مهندس محمد پارسا، نایب رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران هم به نمایندگی از فعالین صنعت انرژی در این شورا حضور داشت. وی آغاز همکاری فعالان جامعه مدنی در حوزه مختلف را امری میمون و مبارک دانست و گفت: «ما در طول چند سال اخیر و تحت فاشر تحریم ها بارها شاهد بوده ایم که چطور کارخانجات از فعالیت باز ایستادند، تعدیل نیرو کردند و در نهایت تعطیل شدند. آمار و ارقام هم به خوبی نشان می دهد که کارخانجات در بسیاری از بخش ها در حد 20 تا 30 درصد فعالیت می کنند و ریشه همه این مسائل، تورم ناشی از تحریم است.»

وی در ادامه تصریح کرد: «اولین تاثیر افزایش تورم بر بخش تولید، افزایش قیمت تمام شده محصولات، کاهش قدرت رقابت، از دست دادن بازارها و در نهایت تشدید بیکاری است. لذا به جرات می توان گفت که تحریم ها لطمات بسیار جدی و جبران ناپذیری به پیکره تولید و کسب و کار بخش خصوصی واردکرده اند.»

وی فعالیت بخش خصوصی را یکی از اصلی ترین بنیان های دموکراسی در هر جامعه ای دانست و اذعان کرد: «همه کشورهایی که امروز ما را تحریم کرده اند ادعا می کنند که به دنبال تغییر رفتار کشور ما و سوق دادن آن به سمت دموکراسی هستند. ولی خودشان با اعمال تحریم های یکسویه و ظالمانه، نهادهای بخش خصوصی را تضعیف کرده و به یکی از ارکان دموکراسی صدمه زده اند. به نحوی که اگر تا چند سال پیش 20 درصد اقتصاد کشور در دست بخش خصوصی بود امروز تنها 10 درصد از آن در دست بخش خصوصی باقی مانده است.»

حسین زندی