الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

شیرابه پسماند جوانرود درکام شهروندان

آلودگی زیست به شهر های کوچک رسید

شیرابه پسماند جوانرود درکام شهروندان

 

حسین زندی

آلودگی هوا، نبود مدیریت پسماند و به‌طور کلی بحران محیط‌زیست در کشور ما یک امر فراگیر و همیشگی است، استثنا وجود ندارد و نمی‌توان شهر، روستا یا منطقه‌ای را به‌عنوان نمونه نام برد که دچار این معضل خانمان‌سوز نباشد و بری و پاک از آلودگی و تخریب محیط‌زیست یا نابودی گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری باشد. در این رهگذر نمی‌توان به دنبال یک مقصر بود، چراکه هم سیاست‌های نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز دولتی نقش اساسی در این فرآیند دارند و هم مردم و شهروندان بدون مسوولیت‌پذیری و آموزش و با فاصله گرفتن از رفتارهای مدنی به تولید زباله و رها کردن آن در دل طبیعت مشغولند.

به نظر می‌رسد کسی به فکر راهکار نیست یا اقدام قابل‌توجهی تاکنون به چشم نمی‌خورد، در منطقه‌ای زباله‌ها در کنار جاده‌ها رها شده و در نقطه دیگر پس از تجمیع پسماند هر چند روز یک بار آن را در فضای باز به آتش می‌کشند یا در کنار شهری پس از انباشت زباله آن را در زیر خاک دفن می‌کنند. این اعمال بیشتر توسط عوامل مدیریت شهری و کارکنان شهرداری‌ها صورت می‌گیرد و غیاب سازمان‌های مردم‌نهاد، هیچ ‌اعتراض و واکنش اجتماعی‌ای را در پی ندارد، مردم نیز آسان‌ترین راه را برمی‌گزینند.

جوانرود یکی از این شهرهاست که در غرب استان کرمانشاه و در یک نقطه کوهستانی واقع شده است. این شهر در سال‌های گذشته به‌عنوان یک منطقه گردشگرپذیر هدف و مقصد سفر هزاران نفر از علاقه‌مندان توریسم تجاری کشور بوده است و انواع لوازم برقی و اجناس چینی ارزان‌قیمت خانواده‌های زیادی را به این شهر مرزی می‌کشاند.

در ارتفاعات غربی این شهرستان و در فاصله یک کیلومتری مناطق مسکونی بخش بزرگی از جنگل‌ها را نابود کرده‌اند تا محلی برای تجمیع پسماند شهری ایجاد کنند. نزدیکی این نقطه به شهر باعث می‌شود در فصل گرما و تابستان بوی تعفن آسایش شهروندان را بگیرد و هجوم حشرات بیماری‌های جدید را به ارمغان آورد. در فصل‌های دیگر نیز بارش برف و باران روی زباله‌ها موجب تزریق شیرابه در سفره‌های زیرزمینی می‌شود و رودخانه‌ها را آلوده می‌کند. نکته اصلی این است که بخشی از آب نوشیدنی روستاهای پایین‌دست از همین سفره‌ها تامین می‌شود. وزش باد این زباله‌ها را تا شعاع چند کیلومتری در میان جنگل‌ها پراکنده کرده و منظره بسیار ناگواری را پدید آورده است.

یکی از مسوولان خدمات شهری جوانرود که می‌خواهد نامش فاش نشود درباره اینکه چرا مدیریت استانداردی برای دفع زباله صورت نمی‌گیرد و این شیوه موجب بیماری مردم و نابودی محیط‌زیست می‌شود می‌گوید: ما زباله‌ها را پس از تخلیه در این مکان، دپو می‌کنیم و روی آن با لودر و بیل مکانیکی خاک می‌ریزیم، این اقدامات موقتی است و کسی مریض نمی‌شود. زباله‌ها خشک است، آب ندارد اما برای پیشگیری بعضی اوقات زباله‌ها را آتش می‌زنیم.

اما دبیر انجمن ژین و ژینگه البرز در شهر کرمانشاه درباره وضعیت مدیریت پسماند جوانرود، می‌گوید: برمبنای اصول بهداشتی و بهسازی زیست‌محیطی باید زباله‌ها که منشا انواع آلودگی هستند در اسرع وقت دفع شوند، چراکه در غیر این صورت انتشار و انتقال بیماری، ایجاد بوی نامطبوع و چشم‌اندازهای بد و نشت شیرابه زباله‌ها باعث آلودگی شدید محیط‌زیست می‌شود. اما اگر دفع زباله در کنار خانه‌های ما صورت گیرد چه اتفاقی خواهد افتاد. شهرستان جوانرود یکی از شهرستان‌های استان کرمانشاه با چنین مشکلی روبه‌رو است.

محل دفع زباله در این شهرستان به دلیل گسترش ساخت‌وسازها به فاصله 500متری حومه شهر رسیده است. زمانی این محل، تفریحگاهی به اسم شمامه‌ای و دارای آبشاری زیبا به همین نام بوده است که متاسفانه در حال حاضر محل دفع زباله است.

سیامک فتاحی به وظایف شهرداری‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: براساس قانون مدیریت پسماندها در محدوده شهر، شهرداری‌ها رسما به‌عنوان ارگان مدیریت‌کننده زباله‌های خانگی شناخته شده‌اند و شهرداری جوانرود نیز از این امر مستثنی نیست. اما دیده می‌شود این سازمان در این زمینه به درستی عمل نکرده، چراکه نه‌تنها با دفع زباله‌ها، یک مکان تفریحی و توریستی را به زباله‌دانی تبدیل کرده بلکه با آزاد‌سازی زمین‌های اطراف این محل به این مشکل هرچه بیشتر دامن می‌زند. جالب اینجاست که محل احداث مسکن مهر هلانیه جوانرود نیز در فاصله 500 متری از محل دفع زباله‌های این شهرستان است. این فاصله کاملا در تناقض با دستورالعمل‌های بهداشتی دفع زباله‌هاست و ساکنان این ساختمان‌ها با مشکلات بهداشتی و محیطی فراوانی روبه‌رو خواهند شد.

این فعال محیط‌زیست ادامه می‌دهد: اما پیشنهاد ما در این زمینه این است که قبل از هر کاری شهرداری محل دفع زباله‌های این شهر را با بهره‌گیری از نظرات کارشناسان بهداشت و محیط‌زیست و همچنین زمین‌شناسی، انتخاب کند و همزمان روش‌های جدید دفع مواد و پسماند را نیز به کار برد. این روش‌ها شامل پیشگیری از تولید زباله، تفکیک زباله‌ها، سوزاندن پسماندهای عفونی با استفاده از دستگاه زباله‌سوز دارای فیلتر و... می‌شود.

فتاحی می‌گوید: پیشگیری از تولید زباله با آموزش فرهنگ‌سازی نحوه کاهش تولید زباله از طرف نهادها و به‌خصوص نهادهای مردمی (انجمن‌های محیط‌زیست)

امکان پذیر است. شهرداری‌ها می‌توانند با بهره‌گیری از توانایی‌های نهادهای مردمی و استفاده از ایده‌های این نهادها گام موثری در این زمینه بردارند.

تفکیک پسماند خانگی به محض تولید زباله می‌تواند بخش اعظمی از مشکلات بازیافت زباله و آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از دفن زباله را برطرف کند. می‌توان در منزل از دو کیسه آبی و مشکی استفاده کرد؛ طبق استاندارد باید پسماند خشک در مخزن یا کیسه آبی و پسماند ‌تر در مخزن یا کیسه مشکی رنگ قرار گیرد. 


http://farheekhtegan.ir/fa/news/3335


مسجدجامع قزوین را دریابید

مسجدجامع قزوین را دریابید
http://farheekhtegan.ir/fa/#news/3144?&_suid=138963962718404800560405889356


مشاور عالی سازمان میراث فرهنگی:
مسجدجامع قزوین را دریابید
 
حسین زندی 

اگر بگوییم شهر قزوین در حوزه مرمت بناها و بافت‌های تاریخی نمونه موفقی است پربیراه نگفته‌ایم اگر چه فاصله زیادی با استاندارد‌های جهانی دارد اما الگویی خاص در کشور به شمار می‌رود؛ چه از نظر تعداد و کمیت و حجم آثار مرمت‌شده و چه به لحاظ کیفیت در مقایسه با دیگر شهرها و چه حضور افرادی که در این شهر تاریخی به کاوش و باستان‌شناسی یا مرمت آثار و بناهای تاریخی پرداخته‌اند. با اینکه بخش بزرگی از بافت مجموعه سعدالسلطنه یا خیابان دولت و چهل‌ستون و... مرمت و بازسازی شده اما نمونه‌هایی از بناها همچنان بلاتکلیف است و جزو آثار در خطر محسوب می‌شود که اگر هرچه زودتر به دادش نرسند، نابود می‌شود. مسجدجامع نمونه‌ای از این آثار است که یکی از مناره‌های این مسجد تاریخی بر اثر سهل‌انگاری مسوولان سال گذشته در آتش سوخت. این مسجد به سبک چهارایوانی و به فرمان هارون‌الرشید و به سال ۱۹۲ هجری ساخته شده که در یورش مغولان به قزوین بخشی از آن (و ازجمله ایوان جنوبی) تخریب و در دوره‌های بعد تعمیر شد.
در همین رابطه با مهدی مجابی، یکی از بزرگان علم مرمت کشور و مشاور عالی سازمان میراث فرهنگی که از اهالی قزوین نیز است گفت‌وگویی کرده‌ایم که در پی می‌آید:

‌آنچه در قزوین مشاهده می‌شود نسبت به شهرهای دیگر ایران مثبت‌تر و قابل‌تامل‌تر است یعنی آنچه در سعدالسلطنه و دیگر بناها دیده می‌شود کار مهمی در مرمت است و این حجم مرمت و بازسازی را در دیگر نقاط ایران کمتر می‌بینیم. به نظر می‌رسد اتفاق‌های خوبی در زمینه مرمت افتاده اما مواردی وجود دارد که اورژانسی و ضرب‌الاجلی است. برای نمونه به مسجدجامع قزوین می‌توان اشاره کرد که وضعیت خوبی ندارد. به نظر شما درباره این اثر تاریخی چه کاری می‌توان کرد؟
مسجدجامع قزوین از بناهای درجه یک تاریخی ایران و بنای عظیمی است. این بنا از نظر فنی مشکلات زیادی دارد و باید گفت مرمت این پروژه سال‌هاست متوقف شده و این توقف مربوط به سال‌های اخیر نیست؛ در حالی که زمانی پروژه فعالی بود و گروه‌های مرمتی در آن فعالیت می‌کردند اما چند دهه است که مسکوت مانده. اما به نظر می‌رسد در این دوره جدید که در سازمان میراث فرهنگی شروع شده، توجه بیشتری به بناهای درجه یک شود یعنی به جای اینکه ما به بناهای درجه سه و چهار تاریخی اولویت دهیم باید بناهای درجه یک مانند مسجدجامع قزوین، مسجدجامع گلپایگان و اصفهان و مانند اینها را در اولویت مرمت بگذاریم و برای آنها اعتبار و بودجه در نظر گیریم. متاسفانه چندین دهه است کاری نکرده‌اند و صدمات خیلی خطرناکی بر این بناها وارد شده است.
‌عرض کردم انگار یک ضرب‌الاجلی لازم است برای این مورد به‌خصوص، قبلا هم غربی‌ها کار کرده‌اند، حال سوال من این است آیا لازم است برای نجات این بنای کم‌نظیر از متخصصان غربی استفاده شود؟
بله در سال‌های گذشته ایتالیایی‌ها در این مسجد کار کردند و بعد از اینکه آنها رفتند دیگر کاری انجام نشد. اما احتیاج به غربی‌ها نیست در ایران کارشناسانی داریم که می‌توانند از پس این پروژه‌ها برآیند ولی مساله مهم اعتبارات لازم است که در نظر بگیرند.
‌بحث اعتبار پیش آمد. به نظر می‌آید در حال حاضر شرایط جلب مشارکت‌های مردمی برای مرمت بناهای مذهبی تاریخی مثل مساجد آماده است. یعنی باورهای مذهبی مردم می‌تواند در جلب و جذب مشارکت عمومی مفید باشد. پیشنهاد و نظرتان در این باره چیست؟
بله می‌توان استفاده کرد، اما متاسفانه این مسجد از آن بهره‌ای نبرده است. پیشنهاد ما این است که هرچه زودتر به وضعیت مسجدجامع قزوین رسیدگی و از همه موارد و مشارکت‌ها استفاده شود. اداره امور مساجد، سازمان میراث فرهنگی، شهرداری و مردم همه باید متوجه باشند که اولویت با این مسجد است.
‌یعنی می‌توان از گفته‌های شما نتیجه گرفت که نمونه موفقی از مشارکت‌های مردمی در این پروژه اتفاق بیفتد؟
بله می‌تواند اتفاق بیفتد. این پروژه‌ای خوب است اما متاسفانه دچار این بدشانسی شده است.
‌من سوال اول را که کلیشه‌ای‌تر است همیشه آخر می‌پرسم. وضعیت مرمتی شهر قزوین را چطور می‌بینید؟
پیش از این قزوین یکی از کانون‌های مرمت بناهای تاریخی ایران بود اما به دلیلی که من نمی‌دانم این کانون بودن و مرکزیت را از دست داده اما در حال حاضر نمی‌توانیم بگوییم که یکی از کانون‌های موفق مرمت در ایران است.
‌برای بازیابی و اینکه دوباره این اتفاق بیفتد چه کار می‌توان کرد؟
حتما می‌شود تنها تلاش و همت می‌خواهد.
‌در این شهر بزرگان و نام‌آورانی ازجمله زنده‌یاد دکتر پرویز ورجاوند کار کرده‌اند، حضور این افراد چه نقشی در باستان‌شناسی و مرمت شهر قزوین داشته و دارد؟
همان جایگاه که اشاره شد از تاثیر این بزرگان بوده و حتما امروز هم می‌توان به آن نقش رسید. ما امیدواریم در دوره جدید میراث فرهنگی این اتفاق بیفتد و قزوین جایگاه خود را به دست بیاورد.  

سود شخصی یا منافع ملی؟

تاسیسات تله‌کابین گنجنامه کوه الوند را می‌بلعد‎

سود شخصی یا منافع ملی؟


http://farheekhtegan.ir/fa/news/3033



حسین زندی


در اهمیت و زیبایی منطقه گنجنامه همدان، به‌ویژه آبشار گنجنامه همین بس که توانسته است داریوش و خشایار هخامنشی را به آنجا بکشاند تا در کنارش، ماندگارترین آثارشان یعنی کتیبه‌های گنجنامه را حک کنند. قرار گرفتن گنجنامه در مسیر راه شاهی که از همدان به عیلام کهن می‌رسید و وجود ضرابخانه حکومتی در رودخانه گنجنامه نشان از اهمیت این منطقه دارد. کاوش‌های باستان‌شناسی در منطقه می‌توانست نکات بسیاری را روشن کند. کوه‌ها، قله‌ها، چشمه‌ها و دشت‌های آن جذابیتی بود که هر سال کوهنوردان و طبیعت‌دوستان بسیاری را پذیرا بود و شاهان و سیاحان بسیاری از آن سخن گفته‌اند مانند ناصرالدین شاه قاجار، فلاندن، راولینسون و هزاران گردشگری که امروزه طبیعت زیبا و کتیبه‌های باستانی گنجنامه به سوی خود می‌کشاند. این دو پدیده تاریخی و طبیعی در کنار هم به خودی خود جاذبه بی‌نظیری برای گردشگران است و نیازی به ایجاد جاذبه‌های مصنوعی نیست؛ مهم‌تر اینکه در محلی که قابلیت ثبت جهانی را دارد نباید با ساخت‌وساز و تخریب جلوی این فرصت را گرفت.
اما از سال 1378 این منطقه را با نصب پایه‌های بتنی به‌عنوان محل احداث تله‌کابین اختیار کردند. نصب پایه‌های اولیه که بدون موافقت میراث فرهنگی همدان ایجاد شده بود با مخالفت دوستداران میراث فرهنگی و فعالان محیط‌زیست مواجه شد به‌طوری که حسین لقمانیان، نماینده وقت همدان در مجلس این موضوع را پیگیری کرد. با این حال این مخالفت‌ها راه به جایی نبرد و سازندگان تنها محل استقرار پایه‌ها را چند متری دورتر از آبشار و کتیبه‌های گنجنامه در نظر گرفتند و در نهایت فاز نخست آن در دشت میشان اجرا شد و همچنان گسترش تاسیسات و تجهیزات تفریحی ادامه پیدا کرد. همان‌گونه که دوستداران میراث فرهنگی پیش‌بینی کرده بودند ادامه این روند به تخریب کوه الوند منتهی شد، به‌طوری که این روزها حلقه محاصره کتیبه‌ها و آبشار گنجنامه تنگ‌تر می‌شود و پیشروی تجهیزات تفریحی به سوی قله الوند تخریب‌های غیرقابل بازگشتی را به جای می‌گذارد.
خطرات پیش رو
در اینجا به اختصار تنها به تعدادی از خطرات پیش روی ساخت تله‌کابین و پیست اسکی در گنجنامه اشاره می‌کنیم:
- دشت میشان به علت ساخت استخر تفریحی و استفاده از چشمه‌های بالادست این دشت در حال خشک شدن است.
- ورود افرادی که آموزش کوهنوردی ندیده‌اند، منطقه را به محل انباشت زباله تبدیل کرده، به‌طوری تلاش‌های فعالان محیط‌زیست برای پاکسازی تاثیری نداشته است.
- ایجاد تاسیسات باعث تغییر وضعیت اکولوژیکی منطقه شده و پوشش گیاهی و جانوری آن را دچار آسیب جدی کرده و بسیاری از گونه‌ها در حال نابودی است.
- معماری بناهای ساخته‌شده به دلیل ناهمخوان بودن با طبیعت منطقه، منظر طبیعی آن را خدشه‌دار کرده است.
- اما مساله قابل توجه در باره تله‌کابین این است که گفته می‌شود فناوری آن مربوط به چند دهه پیش بوده و به صورت دست دوم تهیه شده است و از آنجا که مکرر دچار نقص فنی می‌شود و حتی افرادی نیز دچار سانحه شده‌اند، به نظر می‌رسد دارای استاندارد کافی و ایمنی مناسبی نیست. دیگر اینکه در مکان‌یابی دچار اشتباه شده‌اند، چراکه منطقه الوند در بادخیز‌ترین نقطه همدان واقع شده و به همین دلیل بیشتر فصول سال تله‌کابین تعطیل است. همچنین فرسایش خاک توسط بادهای منفی چهل درجه در زمستان بسیار زیاد است و مصالح و بتن استفاده شده پاسخگوی این فرسایش نیست. حتی سنگ‌ها و صخره‌های این منطقه دچار فرسایش شدید هستند و تحمل چنین باری را ندارند. آنچه مسلم است این است که آسیب دیدن این تاسیسات موجب تخریب هرچه بیشتر کتیبه‌ها، آبشار و طبیعت گنجنامه خواهد شد. تنها پیشنهادی که امروز می‌توان داد این است که گسترش اماکن و تاسیسات تفریحی را متوقف کنند و بیش از این موجب ویرانی جاذبه‌های الوند نشوند.
آیا تاسیسات تله‌کابین گسترش می‌یابد؟
افزون بر نگرانی‌های همیشگی، این روزها اخباری به گوش می‌رسد که موجب نگرانی فعالان محیط‌زیست و میراث فرهنگی را بیشتر کرده، گفته می‌شود به تازگی مسوولان تله‌کابین بخش دیگری از الوند را برای گسترش تاسیسات به جغرافیای این مجموعه افزوده‌اند.
معاون اداره منابع طبیعی و آبخیزداری همدان اما می‌گوید: واگذاری‌هایی که در حیطه منابع طبیعی انجام می‌شود باید طرح مصوب و موافقتنامه اجرایی داشته باشد، شرکت تله‌کابین هم از سازمان گردشگری کشور و هم اداره میراث فرهنگی استان این موافقتنامه را دارد. اسفندیار خزایی می‌گوید: درباره واگذاری‌ها باید بگویم ما همه مجوز‌ها را نداده‌ایم و مجوز بخش عظیمی را راه و شهرسازی داده است. در اجرای ماده 10 زمین شهری، حریم «راه» را به راه و شهر‌سازی واگذار کرده‌ایم اما در هر حال تفاوتی نمی‌کند. ما کارگروه‌های مشترکی داریم که در این راستا فعالیت می‌کنند. او ادامه می‌دهد: از لحاظ توسعه‌ای طرح‌ها و پروژه‌هایی به استان می‌آید که دارای ردیف اعتباری هستند و این ردیف اعتباری از طریق واحدهای ذی‌ربط رصد می‌شود. اگر این اعتبار و بودجه جذب نشود مشکلاتی برای استان ایجاد می‌شود، ما در چارچوب قانون مجبوریم آن قسمتی که واجد شرایط است، واگذار کنیم.
معاون منابع طبیعی همدان در ادامه می‌گوید: صرف اینکه یک جایی تله‌کابین باشد، نمی‌توان گفت تخریب ایجاد می‌شود، اما طرحی که ایجاد می‌شود باید در راستای حفاظت از زیست بوم و محیط طبیعی باشد. در مورد مجوز باید بگویم تماما قانونی است، البته پرونده تخلف هم دارد که در محاکم مطرح شده است، اخطارهایی هم داده شده که توسعه پیدا نکند، استانداری هم رصد کرده و ما نیز به‌عنوان منابع طبیعی معتقدیم از ارتفاع 2800متر به بالا جایگاه شهر و شهر‌سازی نیست.
اما پرسش اینجاست که این چارچوب‌ها و اتفاق‌های قانونی چقدر در راستای حفظ منافع عمومی جامعه و حفاظت از محیط‌زیست بوده است؟ و آیا می‌توان در تمام کوهستان‌ها تله‌کابین ایجاد کرد؟

 شماره 1298 تاریخ  6 بهمن 1392


تضمینی وجود ندارد که بقیه‌ی تپه‌ی هگمتانه هم تخریب نشود!


تضمینی وجود ندارد که بقیه‌ی تپه‌ی هگمتانه هم تخریب نشود!


http://www.isna.ir/fa/news/92110402113/%D8%AA%D8%B6%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%82%DB%8C%D9%87-%DB%8C-%D8%AA%D9%BE%D9%87-%DB%8C-%D9%87%DA%AF%D9%85%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87


Multimedia_pics_1384_6_cht_250.jpg



آیا در همدان منطقه‌ی دیگری برای احداث «موزه‌ی هگمتانه» وجود نداشت؟

به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این جمله‌ی انتقادی محمدرحیم صراف -باستان‌شناس پیشکسوت - است که نسبت به احداث موزه‌ی‌ هگمتانه در محوطه‌ی تاریخی هگمتانه بیان کرده است.

محمدرحیم صراف در همایش یک روزه‌ی باستان‌شناسی همدان نسبت به وضعیت و مکان‌گزینی «موزه‌ی هگمتانه» که در عرصه‌ی تپه‌ی تاریخی هگمتانه در دست احداث است، این انتقاد را مطرح کرد و افزود: این موزه علاوه بر گودبرداری برای احداث بنا، به فضاهای جانبی برای پارک، فضای سبز و تاسیسات نیاز دارد.

او ادامه داد: پس از احداث این موزه ممکن است بخش بزرگی از تپه نیز از بین برود و برای ایجاد این فضاها در نظر گرفته شود، تضمینی وجود ندارد که بقیه‌ی تپه هم تخریب نشود.

این باستان‌شناس پیشکسوت اظهار کرد: از سوی دیگر احداث موزه در کنار بازار اصلی همدان اصلا مناسب نیست، آیا نمی‌شد پیش از احداث موزه، مطالعه‌ای در زمینه‌ی مکان‌گزینی صورت می‌گرفت و با توجه به فاصله‌ی لازم با محوطه، موضوع خاکبرداری، زیرسازی و صخره‌برداری لازم بررسی می‌شد؟ با این وجود به نظر می‌رسد این موزه با شرایط محلی و بودجه مصرف شده غیرقابل احداث است.

یک فعال میراث فرهنگی استان همدان نیز درباره‌ی وضعیت این موزه‌ی در دست احداث به خبرنگار ایسنا توضیح داد: کار احداث موزه‌ی هگمتانه در ضلع جنوب غربی محوطه هگمتانه و در کنار بازار حدود دو سال گذشته آغاز شده است و با گذشت این مدت و صرف هزینه‌ای معادل 25 میلیارد ریال، اکنون تنها به صورت گودالی خودنمایی می‌کند. این موزه بخش بزرگی از محل کاوش نشده هگمتانه را نابود کرده است.

حسین زندی افزود: گفته می‌شود محلی که برای احداث این موزه در نظر گرفته شده است، بر روی یکی از قنات‌های قدیمی همدان قرار دارد و حجم آب اجازه‌ی ادامه‌ی فعالیت برای ساخت این موزه را نمی‌دهد و همچنان مسئولان از کمبود بودجه گلایه دارند، در حالی که اگر مکان‌یابی مناسبی انجام می‌شد و نیاز به صخره‌برداری نبود، با صرف هزینه‌ای معادل 25میلیارد ریال، بخشی از ساختمان موزه ساخته شده بود.

او گفت: آن‌چه در سال‌های گذشته در میراث فرهنگی و در کنار آثار تاریخی همدان مشاهده می‌شود، تخریب‌هایی است که نتیجه‌ی بی‌تدبیری برخی مدیران بوده است. آن‌ها پس از صرف هزینه‌های گزاف و بودجه‌ی هنگفت متوجه نادرست بودن پروژه‌ها می‌شوند.

این دوستدار میراث فرهنگی استان همدان تاکید کرد: استان همدان به دلیل داشتن گنجینه‌های زیادی از آثار تاریخی که در کاوش‌های مختلف در سطح استان به دست آمده‌اند، شدیدا به موزه‌ای مناسب و استاندارد نیاز دارد، این در حالی است که تا کنون به طور مناسب و اصولی به این قضیه توجه نشده است.