الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

مینا آذرافشان، نقاشی که بیماری اش را از پا در آورد

دیدار جمعی از اعضای دوستان زمین با نقاش همدانی

مینا آذرافشان، نقاشی که بیماری اش را از پا در آورد

آثار نقاشی مینا آذرافشان در نخستین گالری خصوصی همدان به نمایش درآمد. او بیش از 80 اثر هنری خلق کرده درحالی که از سه سالگی به بیماری میوپاتی ( تحلیل عضلانی ) دچار است.

     

 خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه میراث فرهنگی- گروهی از اعضای انجمن دوستان زمین روز شنبه 5مرداد با مینا آذرافشان در منزل شخصی این هنرمند دیدار کردند. مینا آذر افشان شاعر و نقاش توانجو مدت 19 سال است به خلق آثار هنری در زمینه نقاشی مشغول است.

 

آثار این هنرمند در گالری خصوصی که در کنار منزل مسکونی اش تاسیس کرده به نمایش درآمده است. بیش از 80 اثر سیاه قلم، آبرنگ و مدادرنگی در این گالری به نمایش در آمده است.

 

به گفته این هنرمند به دلیل محدود بودن فضا نمی توان از آثار بیشتری استفاده کرد. لازم به یادآوری است این گالری اولین گالری خصوصی در همدان است با تلاش خانواده آذر افشان در سال 1391 ایجاد شده است .

 

از مینا آذرافشان مجموعه شعری با عنوان یادستاره ها به همت نشر چنار در سال 91 منتشر شده است که با استقبال مخاطبان شعر روبرو شده است، در این دیدار مینا آذرافشان دوستان زمین را به خواندن چند شعر مهمان کرد و با تحسین شنوندگان مواجه شد.

 

 

او می گوید در شعر از فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و مشیری پیروی می کند. مضمون اشعار او سرشار از امید است .

 

آذرافشان از سن سه سالگی به بیماری میوپاتی (تحلیل عضلانی ) مبتلاشده اما با روحیه بسیار خوبی به مدت 30 سال با این بیماری جنگیده است. او در مقطع کارشناسی رشته ادبیات فارسی در حال تحصیل است. اوهم اکنون با مادر خود زندگی می کند و موفقیت خود را بدون همراهی مادرش غیرممکن می داند 

 

گزارش تصویری این دیدار را در خبرگزاری chnببینید: 

 http://chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=105791&Serv=4&SGr=30

ناآگاهی مسئولان، مانع تاسیس موزه اسب همدان

روزنامه تهران امروز

کد خبر: 135126

تاریخ خبر: دوشنبه, 07 مرداد 1392

بخش خصوصی سرمایه‌گذاری برای تاسیس موزه اسب را پذیرفته است اما سازمان میراث فرهنگی مقاومت می‌کند

ناآگاهی مسئولان، مانع تاسیس موزه اسب همدان 

 

 

یکی از جاذبه‌های مهم این روستا این است که اصلاح یکی از نژادهای اسب ایرانی (نژاد خوزستانی) از این روستا شروع شده است.در اواخر دهه 40 خانم «مری لیلی قراگوزلو» (چهره جهانی پرورش اسب) اصطبلی با معماری منحصربه‌فرد با مصالح سنتی و سنگی در جنوب این روستا ساخت و تا آغاز انقلاب به پرورش و اصلاح نژاد اسب مشغول بود

همدان - فاطمه کاظمی: روستاهای زیادی در کشور به‌عنوان روستای هدف گردشگری شناسایی و معرفی شده است و مسئولان با تبلیغات زیادی سعی دارند گردشگران را به این روستاها جذب کنند. برخی از این روستاها موقعیت و جذابیت بیشتری برای علاقه‌مندان داشته‌اند و همین جذابیت باعث شده است که شهرت جهانی پیدا کنند. در فاصله 24 کیلومتری شرق شهر همدان در کوهپایه الوند، همراهی طبیعت زیبا، با میراث فرهنگی غنی و دست هنرمند انسان بهشتی ساخته است به‌نام «ورکانه» که آن را نگین گردشگری همدان می‌خوانند. ورکانه یکی از روستاهایی است که آوازه‌اش به آن سوی مرزها نیز کشیده شده است.

پیشینه تاریخی ورکانه

اغلب پژوهشگران قدمت این روستا را تا 400 سال تخمین زده‌اند، اما در باور عامه مردم روستا روایت‌هایی از جابه‌جایی محل روستا وجود دارد. مردم روستا معتقدند محل این روستا دوبار جا به جا شده است. ابتدا این روستا در محلی با 2کیلومتر فاصله نسبت به محل فعلی به نام «یه کانی» که باز پسوند کانی داشته است قرار داشته است و همچنین به محل دیگری به نام «مردوردی» اشاره می‌کنند (مر در زبان پهلوی به معنی غار است) و بر این باورند که روستاهای اشاره شده در اثر بارش بیش از حد سنگین برف تخریب شده است و چون خانه‌ها تحمل برف بیش از حد را نداشته است به محل پایین‌تری مهاجرت کرده‌اند. هنوز این روستا بیشترین حجم بارش برف را در میان روستاهای همدان دارد. در سال‌های پربارش ارتفاع برف در هر نوبت به بیش از یک متر می‌رسد. همچنین مردم روستا به سنگ قبرهایی اشاره می‌کنند که با خطی نامتعارف حکاکی شده است که توسط قاچاقچیان به سرقت رفته است. وجود نام جاهای باستانی در اطراف روستا شاهدی بر پیشینه کهن ورکانه است.

ورکانه، خاستگاه اصلاح نژاد اسب اصیل ایرانی

یکی از جاذبه‌های مهم این روستا این است که اصلاح یکی از نژادهای اسب ایرانی (نژاد خوزستانی) از این روستا شروع شده است.در اواخر دهه 40 خانم «مری لیلی قراگوزلو» (چهره جهانی پرورش اسب) اصطبلی با معماری منحصر به فرد با مصالح سنتی و سنگی در جنوب این روستا ساخت و تا آغاز انقلاب به پرورش و اصلاح نژاد اسب مشغول بود اما در سال‌های اخیر به‌دلیل بی‌توجهی، این بنای زیبا تخریب شده است. همچنین قلعه اربابی «امیر طومان قراگوزلو» جد مری لیلی قراگوزلو با پلان چلیپایی و مربوط به دوره قاجار در میان باغی زیبا قرار دارد که متاسفانه متروکه شده است و اصطبل قدیمی روستا مربوط به دوره قاجار است و توسط یکی از اهالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. چندی پیش یکی از کارشناسان فرهنگی همدان پیشنهاد تبدیل این اصطبل به موزه اسب همدان را داد که تاکنون از طرف هیچ سازمانی مورد حمایت قرار نگرفته است.

سابقه همدان در پرورش اسب

بنابر گفته بسیاری از کارشناسان سابقه پرورش اسب در همدان به دوره مادها برمی‌گردد. اسب «نیسائی» از اسب‌های اصیل این دیار بوده است که در 100 سال اخیر نسل آن منقرض شده است. یک کارشناس فرهنگی درباره اهمیت و سابقه پرورش اسب در همدان به تهران‌امروز گفت: در کشور ما سابقه پرورش اسب با زندگی مردم عجین شده است و همدان نیز از این مسئله مستثنا نیست. افرادی مانند «جکسون» در سفرنامه‌های خود از اسب‌های همدان یاد و آن را ستایش کرده‌اند. «حسین زندی» در ادامه گفت: در 100 سال اخیر در ایران در زمینه پرورش اسب اقدامات زیادی انجام شده است. در صنعت سوارکاری افرادی مانند مری لیلی قره‌گزلو که اصالتا همدانی است و خانم فیروز در بازشناسی اسب کاسپین و پرورش اسب اصیل خوزستان تلاش‌های زیادی انجام دادند. زندی افزود: یکی از اقدامات مهمی که خانم قره‌گزلو انجام داد ساخت اصطبل قدیمی در اواخر دهه 40 است که در کنار اصطبل تاریخی مربوط به دوره قاجار ساخته شد. زمانی که وی در زمینه سوارکاری و پرورش اسب آغاز به فعالیت کرد سعی داشت در کنار استفاده از ابزار قدیمی سوارکاری از ابزارآلات غربی نیز استفاده کند و همین یکی از دلایل موفقیت وی بود.

رونق گردشگری با تاسیس موزه اسب

این کارشناس درباره اهمیت تاسیس موزه اسب در روستای ورکانه گفت: وقتی یک روستا به‌عنوان هدف گردشگری انتخاب می‌شود باید حقوق جامعه محلی آن نیز رعایت شود. یعنی با ورود به آن آرامش اهالی به هم نریزد. اما انتخاب روستای ورکانه به‌عنوان یک روستای هدف گردشگری هیچ نفعی به حال اهالی آن نداشت. نه بازارچه محلی در آن دایر شد و نه برای اهالی آن درآمدزایی شده است. وی درباره تاثیر این مسئله گفت: این مسائل باعث مقاومت روستائیان و واکنش منفی آنها در برابر گردشگران می‌شود. بنابراین برای جلوگیری از چنین مواردی باید منافع روستائیان را با صنعت گردشگری پیوند دهیم. متاسفانه این پیوند در روستای ورکانه ایجاد نشده و همین باعث شده است که مردم این روستا در حفظ آثار تاریخی آن هیچ تلاشی انجام ندهند. زندی درباره پیشنهاد تاسیس موزه اسب گفت: برای رسیدن به اهدافی مانند حفظ بافت تاریخی روستا و همچنین درآمدزایی برای روستا پیشنهاد تاسیس موزه اسب از سوی ما مطرح شد که سازمان میراث فرهنگی همدان تاکنون با آن موافقت نکرده است. حال آنکه اگر این اقدام صورت بگیرد می‌توان ابزار سوارکاری که در تپه هگمتانه پیدا شده و مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است را در این موزه به نمایش گذاشت و از طرفی از تخریب این اصطبل زیبا که از نظر معماری نیز بسیار زیباست جلوگیری کرد. زندی درباره نتیجه این پیشنهاد گفت: سازمان میراث فرهنگی تاکنون این پیشنهاد را نپذیرفته است و دلیل آن را هم نداشتن بودجه اعلام کرده‌اند. حال آنکه بخش خصوصی سرمایه‌گذاری در این بخش را پذیرفته است اما سازمان میراث فرهنگی همچنان مقاومت می‌کند.

ناآشنایی مسئولان با اهمیت موزه اسب

همدان به‌دلیل فضای کوهستانی بسیار زیبا، مستعد پرورش اسب در ایران است. از طرفی سوارکاری در همه دنیا به‌عنوان یکی از منابع درآمدزایی صنعت گردشگری مطرح است. یکی از فعالان پرورش اسب در همدان درباره مشکلات تاسیس موزه اسب در همدان گفت: با توجه به سابقه پرورش اسب در همدان و ظرفیت بالای این منطقه در صنعت پرورش اسب نیاز داریم این صنعت جان دوباره‌ای بگیرد. از طرفی برای رونق بخشیدن به صنعت گردشگری در همدان نیاز به تاسیس موزه اسب احساس می‌شود اما گرفتاری‌های اداری تاکنون مانع تحقق این امر شده است. «مهدی بختیاری» در ادامه گفت: بخش خصوصی بسیار علاقه مند است که در این زمینه سرمایه‌گذاری کند، اما نبود حمایت از سوی نهادهای دولتی و همچنین گرفتاری‌های اداری ما را در این زمینه دچار مشکل کرده است. نظرات منفی که در ادارات وجود دارد و پیچ و خم‌های اداری، بخش خصوصی را با مشکلات جدی مواجه کرده است. بختیاری در پایان گفت: ناآشنایی و ناآگاهی مسئولان اداراتی مانند جهاد کشاورزی و سازمان میراث فرهنگی با اهمیت این موضوع باعث مغفول ماندن آن شده است. این در حالی است که در استان‌های دیگر حمایت از بخش خصوصی بیشتر است. بخش خصوصی برای راه اندازی این موزه نیاز به منابع مالی ندارد و همین که مجوز تاسیس این موزه صادر شود کار را آغاز خواهد کرد و حتی در زمینه اشتغال‌زایی هم موفق خواهد بود.

روزنامه تهران امروز 

http://tehrooz.com/1392/5/7/TehranEmrooz/1231/Page/15/

کوچکترین تصویر نقشه ایران در دستان بزرگترین مجموعه دار ایرانی

کوچکترین تصویر نقشه ایران در دستان بزرگترین مجموعه دار ایرانی

کشف سند کوچک 120 ساله از خلیج فارس + عکس

http://www.chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=105655&Serv=13&SGr=49

سندی دیگر از نام خلیج فارس آشکار گشت. سندی گویای تاریخ 120 ساله خلیج‌فارس؛ این سند اما این بار در میان کبریت‌های یک مجموعه دار پیدا شده است. احمد ایلیات کاشانی، مردی که 30 سال از عمر خود را کبریت جمع کرده؛ آن هم کبریتهای سلطنتی؛ اما یک کبریت در مجموعه اوست که سرآمد همه کبریت‌هاست، «کبریت سلطنتی بین المللی‌»؛ این اثر کم نظیر که به پرچم زیبای ایران مزین است، بر اساس تحقیقات کاشانی 120 سال پیش در کشور چک‌اسلواکی سابق تولید شده و تنها چهار نمونه از آن در دنیا وجود دارد.

 

خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه میراث فرهنگی- روی کبریت، تصویر یک زن ایرانی با دامنی سبز دیده می‌شود. در اطراف آن دریای مازندران و خلیج فارس به همراه پنج استان قرار گرفته‌است. گفته می شود، این نقشه کوچک‌ترین نقشه کشف شده ایران است که با آب و طلا و رنگ ساخته شده و کار دست است. قرار است که تصویر این سند به زودی در کتاب انجمن مجموعه داران ایران منتشر شود. جالب است که کبریت‌های مشابه کشورهای دیگر که توسط همین کمپانی تولید شده عکس پادشاهان و رهبران را دارد و تنها کبریت ایران است که به جای تصویر پادشاه نقشه کشور طراحی شده‌است.

 

 مجموعه‌داری، علاقه‌ای که در ایران مغفول مانده است

 

در کشور ما برخی علاقه‌ها مورد غفلت واقع شده و این مغفول ماندن هم از طرف دولت و هم ملت بوده است. مجموعه‌داری خصوصی از این دست علایق و دل‌مشغولی‌هاست که افراد اندکی در جامعه به آن اقبال نشان می‌دهند. احمد ایلیات کاشانی اما نگاه دیگری دارد این مجموعه‌دار همه دارایی‌اش را فروخته و مجموعه‌ای بزرگ و کم نظیر از کبریت و عکس را گردآوری کرده‌است. او با اینکه این روزها مستاجر بوده اما براین باور است که مردم باید از این مجموعه استفاده کنند اما فضایی برای ارائه و نمایش آثارش وجود ندارد. ایلیات کاشانی سی‌سال از عمر خود را برای گردآوری مجموعه‌اش صرف کرده و در دو زمینه عکس‌های تاریخی و کبریت فعالیت دارد. این مصاحبه‌ای است با ایلیات کاشانی، مردی که بزرگترین مجموعه کبریت ایران را دارد که مجموعه‌اش حتی با بزرگترین مجموعه‌داران بزرگ دنیا رقابت می‌کند.

 

چرا به سراغ جمع آوری کبریت و عکس رفتید؟

این دو شیء کم‌تر مورد توجه مجموعه داران قرار گرفته اما از مهم‌ترین اشیا قیمتی هستند. کبریت به خاطر زیبایی‌هایی که دارد، کمپانی‌هایی که کبریت تولید می‌کردند با عنوان رسانه تبلیغاتی به کبریت نگاه می‌کردند. قبل از جراید، سینما و تلویزیون به همین دلیل تصاویر خوبی دارند. تاریخچه کبریت‌سازی ایران از کبریت‌هایی با نشان پرچم ایران- روس که در روسیه تولید می‌شده‌است، آغاز می‌شود. بعدها کبریت با امضا ناصرالدین شاه  در ایران تولید می‌شود. سپس کارخانه به تهران منتقل و پرچم روسیه حذف و پس از آن کبریت با نشان شیر و خورشید تولید می‌شود.

 

اما در مورد کبریتی که سندی 120 ساله خلیج فارس محسوب می‌شود....

این کبریت سلطنتی بین‌المللی است. این اثر کم نظیر به پرچم زیبای ایران مزین شده و 120 سال پیش در کشور چک اسلواکی سابق تولید شده و همچنین تنها چهار نمونه از آن در دنیا وجود دارد. روی این کبریت تصویر یک زن ایرانی با دامنی سبز وجود دارد و همچنین نقشه دریای مازندران، خلیج فارس و پنج استان که روی آن نقش بسته است٬ دیده می‌شود. این کبریت کوچک ترین نقشه کشف شده ایران بوده که با آب و طلا و رنگ ساخته شده و کار دست است. تصویر این سند به زودی در کتاب انجمن مجموعه داران ایران منتشر خواهد شد. جالب است که کبریت های مشابه کشورهای دیگر که توسط همین کمپانی تولید شده عکس پادشاهان و رهبران را دارد و تنها کبریت ایران است که به جای تصویر پادشاه نقشه کشور طراحی شده است.

 

روی این کبریت نقشه ایران است و سند 120 ساله از نام خلیج فارس

 

این کبریت را چند خریداری کردید؟

این کبریت یک اثر تاریخی و سندی برای خلیج فارس است. بیش‌تر این کبریت‌ها در حراج ساتبی فروخته می‌شود. قیمت پایه از 1000 دلار شروع و گاهی تا 100هزار دلار هم می‌رسد.

 

این کبریت آیا در دنیا خریداری هم دارد؟

پیشنهادهای زیادی از کشورهای عربی برای فروش داشته‌ام که قبول نکرده‌ام. از دبی، برج جمال عبدالناصر و عربستان پیشنهاد داشتم اما این آثار متعلق به ایران و ایرانی‌هاست و باید در کشور نگهداری شود، اما فضایی در اختیار ندارم و در گنجینه‌های خصوصی نگهداری می‌کنم.

 

آیا سازمان میراث فرهنگی از شما حمایت می‌کند؟ برنامه‌ای برای صیانت از مجموعه‌ای که جمع کردید، دارد؟

90درصد هزینه‌های فرهنگی در ایران به هدر می‌رود و ثمربخش نیست به یک دلیل، آن هم این است که افراد متخصص در راس این برنامه‌ها را دنبال نمی‌کنند. مشکل میراث فرهنگی این است که بودجه در دست کسانی است که آن را به هدر می‌دهند. من یک شاگرد فرش فروش بودم فقط با عقلانیت و تحقیقات به این نتیجه رسیدم و دو آرشیو ملی برای ایران درست کردم (آرشیو عکس و کبریت). انتظار این است که دولت حمایت کند البته ما هیچ پولی از دولت نمی‌خواهیم، کمک هم خواهیم کرد ما به سازمان میراث فرهنگی کمک می کنیم هرچه آن‌ها آورده داشته باشند، ما در انجمن مجموعه داران ده برابر خدمات خواهیم داد؛ به شرط این که حسن نیت داشته باشند ما انتظار داریم به سمت ایجاد موزه‌های خصوصی برویم به دلیل این که عامل ترویج گردشگری می‌شود. از میراث تاریخی حفاظت و شغل ایجاد می‌کند. اگر دولت خانه‌های تاریخی را تملک کند و هزینه آن را به طور مثال با افزایش یک درصد عوارض بر یک کالای خاص مانند سیگار می شود تامین کرد. هم این ها را مرمت کرد و با یک یاداشت تفاهم می‌توانند هر دو طرف سود ببرند مردم نیز این آثار را ببینند.

 

ایلیات کاشانی همه‌ دار و ندارش را فروخت تا چنین مجموعه عظیمی را تهیه کند اما دریغ از هر گونه حمایتی از سوی مسئولان سازمان میراث فرهنگی

 

گفتید که به جز کبریت عکس هم جمع آوری می کنید، این عکس ها بیشتر در چه زمینه‌ای است؟

در مجموعه من ازعکس‌های سلاطین ایران، رجال سیاسی، رجال بین المللی دوره قاجار و پهلوی اول موجود است. همه عکس‌ها اصل است و از کارت ویزیت‌های عکاسخانه‌های جهان در تمام کشورهای جهان مجموعه عکس داریم. عکس‌های آثار عکاس باشی، عبداله قاجار، سیورگین، روسی خان، ناصرالدین شاه و جهانگیرخان مصور را در گنجینه شخصی دارم. آرشیو بین‌المللی من مربوط به دوره پهلوی اول است که شروع پایه‌های کارخانه‌ها، تصاویر بناهای تاریخی که تخریب و یا نابود شده‌اند را قبل از نابودی و بعد از نابودی در اختیار دارم.

 

کار جمع‌آوری عکس را کجا شروع کردید؟

من با دستمزدی که با عنوان سیاهی لشکر در فیلم سربداران گرفتم، دوربین خریدم و شروع به عکاسی کردم و کارم از آنجا آغاز شد.

 

ایلیات کاشانی در حال تهیه رجال دوره قاجار است. او 3هزار قطعه عکس تاریخ و 80 هزار اسلاید دارد

 

تا کنون کتابی هم نوشته‌اید؟

درحال تهیه کتاب رجال دوره قاجار هستم؛ 3 هزار قطعه عکس ارجینال تاریخی و 80 هزار اسلاید و نگاتیو که همه مربوط به پایه عکاسی ایران و جهان می‌شود٬ در اختیار من است. اگر سازمان میراث فرهنگی کمک کند دنبال تاسیس موزه ملی عکس ایران هستم و در این مورد دوست دارم مانند آرشیو کتابخانه ملی سازمان میراث و مرکز اسناد نباشد که کسی دسترسی نداشته و یا به ظاهر دسترسی داشته باشد. قصد دارم استفاده از این عکس‌ها را برای دانشجویان وقف کنم. من دوست دارم هر ایرانی یک کار ملی انجام دهد و آرشیو من مربوط به ملت ایران است.

 

گزارش و عکس:حسین زندی

http://hamadanblog.mihanblog.com/

سفال های لالجین سمی شده اند

سفال‌های لالجین سمی شده‌اند

نامیده شدن شهر لالجین به پایتخت سفال ایران به‌تدریج تبدیل به طنزی تلخ می‌شود. این روزها در همان پایتخت سفال ایران، سفال چینی می‌فروشند و لالجین را این‌روزها «لاله‌چین» می‌خوانند. چرا؟ چون فروشندگان تمایل کمتری به سفال لالجین دارند و تولید‌کنندگان هم با مشکلات فراوان دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند.


روزگاری سفال لالجین به تمام اروپا صادر می‌شد اما اکنون اتحادیه اروپا دیگر اجازه ورود سفال لعاب‌دار لالجین به کشورهای عضو این اتحادیه را نمی‌دهد.

صادرات سفال لالجین به آلمان نیز که مهم‌ترین خریدار سفال ایران بود، قطع شده است؛ نه به‌دلیل تحریم بلکه موضوع اصلی، کیفیت سفال ایرانی است. در سال‌های اخیر در لعابکاری سفال‌ها از لعاب‌های آماده که برای ساخت کاشی و سرامیک ساختمانی استفاده می‌شود و دارای ترکیبات سرب است، استفاده شده است.لعاب‌های آماده سمی هستند و آسیب‌های جبران‌ناپذیری به استفاده‌کنندگان از ظروف سفالی‌ای که با چنین لعاب‌هایی ساخته می‌شوند، می‌رسانند.

دیگر اینکه برای پخت سفال در کوره‌ها حرارتی بیش از یک هزار درجه نیاز است تا ظروف سفالین سم‌زدایی شوند که به‌علت گران‌شدن مواد سوختی و حامل‌های انرژی، تولید‌کنندگان ناچارند در حرارتی کمتر از 700درجه سفال‌ها را بپزند. این اقدام کیفیت کالاها را پایین آورده و سلامت مصرف‌کنندگان را نیز تهدید می‌کند.تولید چنین کالاهایی در حالی انجام می‌شود که هیچ نهادی تاکنون بر این موضوع نظارت نداشته و به‌ویژه وقتی خطر استفاده از ظروف لعابدار سمی بیشتر می‌شود که برخی خریداران صنایع‌دستی سفالی از ظروف سفالی با هدف تهیه مواد غذایی و پخت‌وپز استفاده می‌کنند.

مهدی کریمی، کارشناس سفال و مدرس دانشگاه درخصوص سفال‌های سمی تولید‌شده در برخی کارگاه‌های صنایع‌دستی در لالجین می‌گوید: در ترکیب لعاب همیشه سرب وجود دارد اما در سال‌های اخیر از این ماده بیش‌از حد مجاز استفاده می‌شود که موجب خطرناک‌شدن لعاب‌ها شده است.

کریمی می‌گوید: سفالگران برای پایین‌آوردن دمای ذوب، ترکیب سرب را افزایش می‌دهند و متأسفانه دستگاه‌های نظارتی نیز در این خصوص سکوت کرده‌اند. البته اگر حمایت‌های بیشتری از تولیدکنندگان صنایع‌دستی در بخش سفال انجام می‌شد و یارانه صنعت و سوخت آنها حذف نمی‌شد سفالگران دست به این اقدام نمی‌زدند.

لالجین البته با بیش از 400سال سابقه در صنعت سفال هنوز در جهت برندسازی گام برنداشته است؛یعنی به‌دلیل اینکه تولید سفال درخور نیازهای روز نیست و کیفیت فدای کمیت شده، نشان معتبری از صنعت سفال در این شهر کمتر دیده می‌شود.با آنکه لالجین را پایتخت سفال ایران نامیده‌اند اما این شهر و محصولاتش نقش کمرنگ‌تری در جشنواره‌ها و فستیوال‌ها به‌خصوص در دوسالانه سفال کشور دارند و هرگز دوسالانه سفال ایران در این شهر برگزار نشده است.

تا دهه60 بیش از 600 کارگاه ساخت سفال به شیوه سنتی در شهر لالجین فعالیت می‌کردند اما امروز بیشتر این کارگاه‌ها قربانی توسعه شهر شده‌اند. پایتخت سفال ایران حتی در طراحی شهری لالجین نیز لحاظ نشده و شهرک صنعتی که به‌منظور سازماندهی این کارگاه‌ها ایجاد شده است، توانایی پاسخگویی به تمامی تولیدکنندگان را ندارد. سفالگران نیز توان خرید کارگاه در این شهرک را ندارند و از آنجا که کارگاه‌های سنتی در بافت قدیم و اصلی شهر قرار گرفته‌اند، شرایط مناسبی برای تولید سفال وجود ندارد. باوجود این مشارکت نهادهای مردمی در تصمیم‌سازی‌‌ها به‌منظور حل مسائل این شهر ضعیف است. ایجاد پژوهشگاه و مراکز مطالعات سفال، استفاده از نخبگان و هنرمندان، مسئولیت‌دادن به شهروندان، تبلیغات صحیح، نظارت بر کیفیت توسط یک نهاد بی‌طرف و تخصصی، مدیریت پسماند و نوآوری و سرمایه‌گذاری در صنعت سفال کشور می‌تواند پایتخت سفال ایران را از مشکلات موجود در آن و ورشکستگی صنعت سفال (به‌عنوان یکی از رشته‌های صنایع‌دستی کشور) رها کند.

حسین زندی
دوستدار‌ میراث فرهنگی همدان

http://www.hamshahrionline.ir/details/224160 لینک مطلب:

http://hamadanblog.mihanblog.com/

                                                               

پیشنهاد روزی برای توسعه پایدار

 

 

آغاز تلاشهای همگانی در جهت حفاظت از ذخایر زیستی و بشری کشور

پیشنهاد روزی برای توسعه پایدار

چهارم و پنجم تیر ماه دو گام ماندگار برای حفظ ذخایر زیستی و بشری در راستای دستیابی به توسعه پایدار ایران بود و خواهد ماند.

بیش از ۱۵ سال از آغاز فعالیت‌های نوین مدنی در چارچوب سازمان‌های غیر دولتی در ایران می‌گذرد البته به این نکته نیز باید توجه نمود که سابقه فعالیت‌های مدنی در ایران بسیار بیش از اینهاست اما یک دهه و نیم گذشته زمانی است که گستره این کنش‌ها به ویژه در حوزه‌های غیر سیاسی و با حضور جوانان در عرصه فعالیت‌ها همراه بوده است. دهه اول حرکت سازمان‌های غیر دولتی که با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بود را می‌توان دوران کودکی این سازمان‌ها نامید که بیشتر همزمان با حضور اصلاح طلبان در دولت همراه شده و به تجربه اندوزی و آغاز حرکت‌های نوین و سازمان‌دهی شده مدنی در کشور منتهی شد. 

بسیاری از تلاشگران مدنی با فرصت‌های ایجاد شده سعی نمودند تا با تجربیات اندک پیشین و یا بهره‌گیری از دانش و مهارتهای اثبات شده علمی و بین‌المللی گام‌های اولیه را در جهت ایجاد و تثبیت سازمان‌های خود بردارند هر چند که تجربه اندک و جوان بودن بسیاری از ما اجازه استفاده کامل از فرصت‌ها را به درستی نداد اما این دوره دارای تجربیاتی تلخ و شیرین برای فعالان مدنی و پیامی روشن برای دولت مردان بود تا به منظور دستیابی به اولین استانداردهای حکمرانی خوب نگاه متولی‌گرایانه را کاهش داده و فضا بیشتری را در اختیار سازمان‌های غیر دولتی قرار دهند هر چند که در سالهای پس از آن کمتر شاهد دستیابی به تجربه‌ای شیرین در عرصه حرکت‌های سازمان دهی‌شده مدنی بودیم و بسیاری از سازمان‌های غیردولتی با سابقه، تعطیل شده و یا فعالیت‌های آنان به حالت تعلیق درآمد و بسیاری از فعالان این عرصه که به مثابه سرمایه‌های اجتماعی کشور می‌توانستند نقشی اساسی را در دستیابی به توسعه ای پایدار و هدفمند ایفا نمایند با مشکلات بسیاری روبرو گردیدند.
در این راه برخی از این سازمان‌ها با تحمل این شرایط و اندیشیدن تدابیر لازم توانستند از این گذر حساس عبور کنند و دهه دوم را که می‌توان دهه عقلانیت، تدبیر و استفاده از تجربیات فعالیت‌های مدنی نامید را به نیمه خود برسانند تا امروز همگی بتوانیم امیدوارانه به سوی فردای روشن‌تر بنگریم و با تکیه بر کوله بار تجربیات حاصل از تمامی این سال‌ها بتوانیم در سایه تدبیر و عقلانیت برخواسته از ترکیب شور و شعور گام‌های اساسی در راه دستیابی به توسعه‌ای پایدار از ره گذر تقویت و حضور جامعه مدنی را تجربه نماییم. در این ره گذر چهارم و پنجم تیر ۱۳۹۲ با دو رویداد بزرگ و ماندگار همراه بود که هم زمانی آن دو در کنار هم می‌تواند نوید بخش دورانی تازه برای کنشگران این حوزه باشد. 

چهارم تیرماه بافت تاریخی شهر یزد شاهد حضور نمایندگان ۱۲۰ سازمان مدنی فعال در حوزه میراث فرهنگی، محیط زیست و گردشگری بود تا حمایت خود را از حفظ این نماد عظیم بالندگی فرهنگ و هنر ایران زمین اعلام نموده و یک بار دیگر پیگیری‌های لازم به منظور ثبت جهانی آن را از مسئولان مربوطه خواستار شوند و ادامه تخریب‌های انجام شده در این مجموعه عظیم خشتی را مغایر با اصول و مفاهیم امروزین اداره کشور مبتنی بر رعایت حقوق ساکنین امروز و فردای این سرزمین بدانند و در پنجم همین ماه نیز صدها تن از فعالان مدنی و علاقه‌مندان به محیط زیست در مقابل پارک گیاه شناسی نوشهر گرد هم آمدند تا از تخریب این باغ جلوگیری به عمل آورده و یکپارچگی خود را در جهت حفاظت از آخرین ذخایر طبیعی و زیست محیطی کشور که به مثابه ریه‌های تنفسی این خاک می‌توانند ضامن زندگی پاک و شاد فردای تک تک شهروندان باشد را اعلام نمایند. 

این دو رویداد به یاد ماندنی که موفقیتی تازه و گامی ارزشمند در جهت تزریق خونی تازه در رگ های فعالیت های مدنی بود همیشه در خاطر فعالان مدنی ایران باقی خواهد ماند و به راستی می‌تواند این دو را به آغازی دوباره و شادمانه برای تلاشهای همگانی در جهت حفاظت از ذخایر زیستی و بشری کشور و دستیابی به توسعه ای پایدار و هدفمند بدل کرد و این روزها را برای همیشه در تقویم فعالیت‌های مدنی ایران به عنوان مناسبتی به منظور تلاش به سوی توسعه پایدار به ثبت رساند تا در آینده نیز خاطره این تلاش هم زمان و یک پارچه به عنوان نقطه‌ی عطفی ارزشمند بیان‌گر این موضوع باشد که چراغ حرکت‌های مدنی در هر شرایطی روشن می‌ماند و علاقه مندان به ذخایر جبران ناپذیر این سرزمین آنجا که باید در کنار هم بوده‌اند و خواهند بود. امید است تا این آغاز دوباره همراه با حرکت‌هایی گسترده‌تر و تشویق هر چه بیشتر به فعالیت‌های سازماندهی شده علاقه‌مندان جدید باشد و مسئولین مربوطه نیز زمینه فعالیت آزدانه‌تر این فعالین را فراهم سازند.

 حسین زندی

بابک مغازه ای

http://hamadanblog.mihanblog.com/