http://tehrooz.com/1392/3/18/TehranEmrooz/1188/Page/14/TehranEmrooz_1188_14.pdf
سفال چینی بلای جان سفال لالجین
در لالهجین چیزی در حدود 1000 کارگاه سفالگری به صورت کارگاههای مجزا و خانگی فعال است و چیزی در حدود 280 نمایشگاه و فروشگاه کوچک در زمینه عرضه محصولات این کارگاهها فعالیت میکنندو 2000 نفر از این راه ارتزاق میکنند مردم این شهر در مقایسه با کشورهایی که در زمینه تولید سفال فعال هستند
همدان- فاطمه کاظمی: شهر لالجین در همدان از جمله شهرهایی است که نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا یک استثنا به شمار میرود. این شهر تنها شهری است که درآمد اقتصادی مردم آن فقط از راه تولید و فروش سفال به دست میآید. حتی در بین مردم معروف است که «لالجینیها به صورت ژنتیکی سفالگر به دنیا میآیند.» بر اساس گفته قدما پیشینه تولید سفال در این شهر به دوره پیش از اسلام نیز بازمیگردد. در لالهجین چیزی در حدود هزار کارگاه سفالگری به صورت کارگاههای مجزا و خانگی فعال است و چیزی در حدود 280 نمایشگاه و فروشگاه کوچک در زمینه عرضه محصولات این کارگاهها فعالیت میکنند و دو هزار نفر از این راه ارتزاق میکنند.مردم این شهر در مقایسه با کشورهایی که در زمینه تولید سفال فعال هستند پیشرفتهای شگرفی در هنر سفالگری داشتهاند و از نظر بهکارگیری تکنیکهای مدرن در عرصه سفالگری حرف اول را در دنیا میزنند. همین ویژگیها باعث شده است که لالجین سالها عنوان «پایتخت سفال ایران» را با خود یدک بکشد، اما واقعیت این است که این شهر با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. همین مشکلات سبب شده است که این شهر در حفظ این هنر ارزشمندبا خطراتی روبهرو باشد.
بافت هنری لالجین در حال نابودی است
«مهدی کریمی» کارشناس صنایع دستی در گفتوگو با تهران امروز درباره تاثیر از بین رفتن بافت هنری این شهر میگوید: از آنجاییکه خاک استفاده شده در سفال لالجین ویژگیهای منحصر به فردی دارد از نظر مرغوبیت و کیفیت بالای سفال حرف اول را در دنیا میزند. اما به نمایش گذاشتن این کیفیت شرایط خاصی دارد که میتوان در زمینه جذب گردشگر نیز برای آن برنامهریزی کرد و آن حفظ شرایط سنتی تولید سفال است. کشوری مانند ترکیه تنها با داشتن 50 سفالگری که دارد توانسته با حفظ شرایط سنتی و بومی این هنر را علاوه بر فروش به موقعیتی برای جذب گردشگر تبدیل کند. این در حالی است که در لالجین با واردات بیرویه دستگاههای جدید، این بافت بومی در حال از بین رفتن است. جالب اینجاست که مسئولان این مسئله را خدمتی به سفال لالجین میدانند که ناشی از سوء مدیریت است.وی در ادامه میافزاید: از بین رفتن کارگاههای سنتی و رشد قارچگونه کارگاههای جدید یک فضای ناهمگون و به هم ریخته در این شهر به وجود آورده است که باعث شده گردشگران داخلی و خارجی سفال لالجین را خیلی جدی نگیرند. گردشگر وقتی وارد یک شهر هنری میشود بهدنبال یک ویترین هنری است که به عنوان شناسنامه آن شهر مطرح است اما این ویترین در لالجین دیده نمیشود.کریمی نداشتن بینش فرهنگی از سوی مدیران فرهنگی را علت این مسئله میداند و میگوید: اگر شما عکسهای لالجین قدیم را ببینید افسوس میخورید که چرا این محیط حفظ نشده است. ورودی لالجین نماد این شهر هنری نیست. علت همه این موارد را باید در یک مدیریت ناصحیح دید. متاسفانه مدیران فرهنگی همدان نمیتوانند بینش فرهنگی داشته باشند و همین مسئله بافت لالجین را به این روز درآورده است.
واردات سفال مربوط به 8 سال اخیر است
در چند سال اخیر واردات سفال چینی به ایران ضربههای بزرگی به این هنر ارزشمند در ایران زد و باعث به حاشیه رفتن سفال لالجین شد. تا جاییکه حتی در ویترین فروشگاههای لالجین نیز این سفالها دیده میشود. کریمی در این باره میگوید: پرونده مربوط به واردات سفال به ایران مربوط به 8سال گذشته است. اولین بار در دو ساله دوم دولت نهم واردات سفال از چین به ایران انجام شد. با وجود زحمت زیادی که تولید کننده برای سفال لالجین میکشد اما سفال لالجین ارزانترین سفال در دنیاست. در حالی که سفال چینی با قیمت بالاتری عرضه میشود و همین مسئله رغبت فروشندگان را به سفال چینی بیشتر کرده است. آیا واردات محصولی که کشور خودمان بزرگترین تولید کننده آن است کار عاقلانهای است؟ این واردات بلایی بر سر لالجین آورد که تولید کننده سفال را زمین زد.حالا باید دید که چرا واردات سفال چین موفق شد و بازار ایران را تصاحب کرد؟
بخش دوم جلوی واردات بیرویه باید گرفته شود سفال چینی بلای جان سفال لالجین تجربه نشان داده است که با ایجاد تحول در صنعت گردشگری، بافت تاریخی از آپارتمانسازی درآمدزایی بیشتری دارد این در حالی است که کارشناسان و دلسوزان میراث فرهنگی بارها پیشنهاد دادهاند این مکانها ثبت ملی شوند ادامه از صفحه اول: کریمی در این باره گفت: چینیها برای تولید سفال خود از طرحهای اصیل ایرانی استفاده میکنند در حالی که استفاده از این طرحها در بین تولیدکنندگان داخلی از بین رفته است. ما از نظر سواد فرهنگی هم از چینیها عقبتریم چرا که در کشور ما آموزش نادیده گرفته میشود. در گذشتههای دور تعاونیهایی وجود داشت که بازار سفال لالجین را مدیریت میکرد. تولید کننده حق نداشت محصول خود را به هرکسی بفروشد تا از ورود سودجو جلوگیری شود. اصلا هرکسی حق تولید سفال را نداشت. اما این تعاونی دیگر فعال نیست. در واقع نظارت از بین رفت و مدیریت به دست میراث فرهنگی افتاد که خودش کلی مشکل دارد. کارگاههای سفالگری در انتظار ثبت ملی هستند «حسین زندی» فعال فرهنگی نیز به اهمیت حفظ بافت هنری لالجین واقف است و به تهران امروز میگوید: یکی از تدابیری که جهت حفظ و حراست از میراث تاریخی، طبیعی و معنوی صورت میگیرد ثبت آثار در فهرست آثار ملی است تا گامی جهت حفظ و نگهداری برداشته شود و از گزند تخریب و تغییر در امان باشد. کارگاههای سنتی سفالگری شهرستان لالجین از جمله این آثار هستند که از جنبههای گوناگون حائز اهمیت هستند. وی میافزاید: سازه و بنای کارگاهی، همچنین ابزارها، وسایل و دستگاههای سفالگری که دارای قدمت تاریخی هستند و به عنوان میراث تاریخی و شیوه سفالگری سنتی که بدون فنآوری روز و ابزارهای برقی و ماشینهای مدرن انجام میشود سابقهای چند صد ساله دارد و میتواند به عنوان جاذبه فرهنگی و تاریخی مورد توجه قرار گیرد اما به دلیل عدم برنامهریزی و مدیریت شهری آسیبهای جدی بر پیکره شهر وارد شده است و موجب نگرانی دوستداران و فعالان میراث فرهنگی شده است.زندی به از بین رفتن کارگاههای سنتی لالجین اشاره میکند و میگوید: در اواسط دهه شصت بیش از ششصد کارگاه در این شهر گزارش شده است اما امروز کمترازهشتاد کارگاه در این شهر باقی مانده است. از آنجا که این کارگاهها در درون شهر قرار دارند و با رشد جمعیت شهر و تغییرات بافتها و فضاهای شهری این کارگاهها نیز دچار دگرگونی شدهاند و چون مدیران شهری نتوانستهاند نیازهای مسکونی مردم را مدیریت کنند، قانونی برای حفظ بافتهای سنتی و کارگاهها وجود ندارد. از سوی دیگر نبود حمایتهای دولتی مالکان را ترغیب کرده است این اماکن را تخریب کنند و به جای آن آپارتمان و رستوران بسازند و منافع کوتاهمدت را ترجیح دهند. وی تصریح میکند: تجربه نشان داده است که با ایجاد تحول در صنعت گردشگری بافت تاریخی از آپارتمانسازی درآمدزایی بیشتری دارد این در حالی است که کارشناسان و دلسوزان میراث فرهنگی بارها پیشنهاد دادهاند این مکانها ثبت ملی شوند و تبدیل به فرهنگسرا و موزه سفال شوند اما کارگاههای ثبت شده به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد و به گفته یکی از اعضای شورای شهر تنها دو کارگاه ثبت شده است در حالی که کارگاههای با سابقه چهارصد ساله نیز در این شهر شناسایی شدهاند. تولید زیاد و برداشت بیرویه از خاک این فعال محیطزیست به از بین رفتن خاصیت خاک لالجین نیز اشاره میکند و میگوید: مسئله مهم دیگر برداشت بیرویه از خاک اطراف شهر است که به زودی دچار کمبود خواهد شد و از آنجا که حجم تولیدات بسیار بالاست، کیفیت روز به روز پایین میآید. از طرفی با واردات سفال چینی تولیدات لالجین روی دست تولید کننده میماند و ضایعات و پسماندهای سفالها هر روز افزونتر میشود در واقع سفالگران جدید خاک لالجین را تبدیل به سفال شکسته و زباله میکنند که در گرداگرد شهر تلنبار شده است و چهره زشتی به این شهر میبخشد. سخن پایانی اگر از ظرفیتهای لالجین به درستی وباکارشناسی و مدیریت صحیح استفاده شود جایگاه واقعیاش را به عنوان پایتخت سفال و سرامیک ایران باز مییابد. دانشگاه سفال لالجین از جمله مراکز آموزشی در کشور است که از دهه پنجاه با وجود ابزار تولید پیشرفته متاسفانه کمتر مورد توجه واقع شده تاجاییکه در سالهای اخیر پذیرش دانشجو در رشته سفال سرامیک کمتر از برخی رشتههای غیرمرتبط مانند معماری و...بوده است. این دانشگاه میتواند با توجه به امکانات وموقعیت ممتازوابزار ووسایلی که در اختیار دارد نقش پر رنگتری در آموزش داشته باشد بهطور کلی ایجاد مراکز آموزشی و پژوهشی همچنین توانمندیهای شهروندان را نباید نادیده گرفت.