الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

الوند نوشت وبلاگی برای همدان شناسی

اجتماعی - فرهنگی - ادبی

عمارت جواهری همدان تخریب شد + عکس


http://chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=109575&Serv=0&SGr=0

 

عمارت جواهری همدان تخریب شد + عکس

باغ و عمارت جواهری که پیش از این بارها از سوی دوستدارن میراث فرهنگی بر حفاظت از آن تاکید شده بود تخریب شد.

خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه میراث فرهنگی ـ خانه جواهری همدان یکی از بناهای منحصربه فردی بود که در اوایل دوره پهلوی اول و اواخر قاجاریه ساخته شد و اکنون توسط مالکان تخریب شد. این خانه در مجاورت جاده قدیم دره مرادبیگ و در کنار میدان بیمه در میان باغ بزرگی قرار داشت که در سال های اخیر درختان آن بریده شده بود. اما حالا مالکان با استفاده ازفرصت تعطیلات نوروز آن را به طورکامل نابود کردند.
 
این اتفاق در حالی صورت گرفت که تخریب عمارت ذوالریاستین و باغ بدیع الحکما که در همسایگی این باغ قرار داشت با واکنش فعالان مدنی و هنرمندان مواجه شد.
 
 
 
پیش از این فعالان مدنی درجلسه ای که با حضور اعضای شورای شهر و رئیس کمیسیون عمرانی همچنین رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهرتشکیل شده بود درخواست کرده بودند که این بنای کم نظیر را نجات دهند.
 
مهدی حجتی فهیم دوستدار میراث فرهنگی که از نزدیک شاهد تخریب این بنا بود می گوید : با نابودی این بناها عناصر قدیم معماری ما از بین می رود و ما برای آیندگان چیزی برجا نمی گذاریم. مسلما مالک ترجیح می دهد چنین بنایی را تفکیک کند و زمین آنرا بفروشد و یا آپارتمان بسازد، تا این که چنین بنایی را نگهداری کند. اما نهادهای دولتی باید پیش‌قدم شوند و از چنین آثاری پاسداری کنند.
 
 
این عضو انجمن نخبگان همدان می گوید: باید توجه داشت که مردم و شهروندان نیز باید دخیل باشند. مردم ما اگر آنقدر که به مسابقه فوتبال اهمیت می دادند به تاریخ و فرهنگ خود توجه می کردند ما هرگز شاهد چنین رفتاری با میراث تاریخی و طبیعی نبودیم. چرا به مسائل دیگر توجه می کنیم اما به تاریخ و فرهنگ خود بی تفاوت هستیم؟ در فیس بوک فراخوان می دهند موهایتان را امروز فرفری کنید بیایید فلان پارک جواب می دهد اما برای چنین مواردی هنوز ما ناکام هستیم. وقتی دولت کاری نمی کند مردم باید حساسیت نشان دهند و نهادهای مدنی را یاری دهند .
 
این پژوهشگر ادامه می دهد: نهادهایی مثل شهرداری، منابع طبیعی، میراث فرهنگی، حفاظت از محیط زیست و در برخی از موارد حتا اداره آب و گاز که باید حافظ منابع و میراث باشند در تخریب دخیل هستند مثلا اداره راه و یا شهرداری برای ایجاد یک خیابان چند صد درخت را قطع می کند مشخص است که یک جای کار می لنگد. چه کسی باید پاسخگو باشد؟ متاسفانه همدان به سمتی می رود که برای اکوسیستم شهری کاری نمی توان کرد تقریبا باغی نمانده است که در مورد آن صحبت کرد .
 
 
حجتی فهیم می گوید: در گفتگویی که با رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر همدان و یکی از مسئولان میراث فرهنگی همدان داشتم ، گفتند که ما نتوانسته ایم خانواده مالک را قانع کنیم تا این بنا را در اختیار مردم قرار دهند .عضو شورا به من گفت این جا میراث فرهنگی می تواند وارد عمل شود متاسفانه باید گفت درمورد این بنا دیر اقدام کردند.
 
با نابودی عناصر فرهنگی معنویت مردم نیز نابود می شود و با وجود این تخریب ها ما چگونه می توانیم از هویت خود حرف بزنیم هربنا و اثری بیانگر نشانه های فرهنگی یک دوره خاص است و باید حفظ شود ما وقتی می گوییم همدان پایتخت تاریخ و تمدن است و بیشتر هم شعار است ، براساس همین آثار است و پس از نابودی این بناها حتی شعار هم نمی توانیم بدهیم.
 
 
امیرشهاب رضویان کارگردان سینما و فعال فرهنگی که در سال های گذشته برای حفظ آثار طبیعی و تاریخی همدان تلاش های بسیاری انجام داده است ، پس از شنیدن خبر نابودی عمارت جواهری می گوید: نابودی عمارت وباغ جواهری و بی توجهی نسبت به نگهداری عمارت باغ بدیع الحکما نشانه بی کفایتی مدیران شهر همدان است.»
 
وی در ادامه گفت: «درحالی که چند ماه پیش درمورد لزوم حفظ باغ و عمارت بدیع الحکما نامه ای با امضا 270 نفر از فعالان مدنی و فرهنگی شهر تنظیم کردیم، و برای وزارت کشور سازمان میراث فرهنگی، سازمان حفاظت محیط زیست ارسال کردیم و در جلسه ای حضوری با شهردار محترم موضوع را مطرح کردیم امروز شاهد تخریب کامل عمارت وباغ جواهری و تخریب بخشی از باغ بدیع الحکما هستیم، علاوه برتخریب بخشی ازعمارت بدیع الحکما بیشتردرختان باغ بدیع الحکما قطع شده و هیچ یک از مدیران شهر اقدامی در جهت جلوگیری از تخریب این باغ وبنا اقدام نکرده است و این یعنی بی کفایتی و بی توجهی نسبت به حفظ محیط زیست و میراث فرهنگی شهر و نادیده گرفتن حق شهروندی و خواست شهروندان . آقایان اگرعرضه و لیاقت کار کردن ندارید حداقل استعفا بدهید که به مراتب اقدامی شرافتمندانه تر است.»
 
این هنرمند در ادامه می گوید: «معماری دوران صفوی شهر را قشون عثمانی و دیوار قلعه دور شهر را آقامحمدخان قاجار و معماری دوران قاجاری شهر را در بیست سال گذشته مدیران بی کفایت شهر نابود کرده اند. باغهای کمربند سبز دور شهر هم کماکان دارد نابود می شود و شهردار، استاندار، رئیس اداره حفاظت محیط زیست و رئیس میراث فرهنگی دست روی دست گذاشته اند و منتظرند دستی از غیب مانع تخریب ها شود.»
 
به گفته رضویان همدان در طی این سالها به شدت تخریب شده و کمیسیون ماده 5 بیشترین تاثیر را در تغییر کاربری ساختمانهای قدیمی و باغهای ارزشمند و تبدیل آن به آپارتمان و ساختمانهای تجاری داشته است. دیوان عدالت اداری هم که کارش شده حکم دادن به مالکانی که قصد تخریب بناهای قدیمی را دارند. ای کاش قانون گذاران ما در کنار بحثهای طولانی در مجلس شورا، کمی هم در مورد تغییر قوانین مربوط به حفظ ابنیه و باغهای ارزشمند کار می کردند. خلاء قانونی موجود فقط به نفع بساز و بفروشها و نابودکنندگان میراث فرهنگی و محیط زیست است.
 
حسین زندی

نمایشگاه نوروزی هگمتانه در آتش سوخت


نمایشگاه نوروزی هگمتانه در آتش سوخت

» سرویس: فرهنگی و هنری - میراث و صنایع دستی

بخش‌هایی از نمایشگاه نوروزی صنایع دستی هگمتانه که در کنار موزه تازه ساماندهی شده هگمتانه در تپه هگمتانه برپا شده بود، صبح امروز (10 فروردین) در آتش سوخت.

به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این نمایشگاه که از 25 اسفند ماه سال گذشته توسط بخش خصوصی و اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان همدان در تپه هگمتانه برپا شده است، با حدود 70 غرفه از اقلام فرهنگی و صنایع دستی قرار است تا 16 فروردین ماه امسال در این مکان برپا باشد؛ اما با آتش سوزی صبح امروز حدود 10 غرفه آن به طور کامل از بین رفت یا آسیب‌های جدی دید.

یکی از غرفه‌داران این نمایشگاه درباره علت آتش‌سوزی در محل نمایشگاه به خبرنگار ایسنا گفت: به گفته آتش‌نشانان حاضر در محل نمایشگاه به علت روشن بودن یک وسیله گرمایشی (هیتر) در یکی از غرفه‌های ابتدایی نمایشگاه با وزش شدید باد گرمای زیاد آن باعث بروز اتش‌سوزی در ساعت سه و بیست دقیقه صبح امروز شد.

ستاره بیابانی با بیان این که تا خاموش شدن آتش، شش غرفه ابتدایی نمایشگاه به طور کامل در آتش سوختند و چند غرفه نیز آسیب‌های جدی دیدند گفت: غرفه‌دارانی که در نمایشگاه مانده بودند در زمان شروع آتش‌سوزی قصد داشتند با استفاده از کپسول‌های آتش‌نشانی موزه هگمتانه آتش را خاموش کنند، اما متاسفانه این کپسول‌ها کار نمی‌کردند، بنابراین مسئولان غرفه‌ها موفق شدند با خیس کردن یک فیبر و قرار دادن آن مقابل دیگر غرفه‌ها از سرایت آتش به دیگر غرفه‌ها جلوگیری کنند.

او با بیان اینکه هیچ بنای تاریخی در این آتش‌سوزی در تپه هگمتانه آسیب ندیده است ادامه داد: به دلیل وزش باد شدیدی که شب گذشته در همدان رخ داد، چادر غرفه انتهایی نمایشگاه نیز که در کنار کلیسا در تپه هگمتانه قرار داشت نیز مهار نشد و داخل گودال فرانسوی‌ها افتاد.

از سوی دیگر به علت وزش باد شدید در همدان نمایشگاه اقلام فرهنگی و صنایع دستی نیز که در میدان باباطاهر و در محدوده آرامگاه باباطاهر قرار داشت نیز دچار آسیب جدی شد. یکی از غرفه‌داران این نمایشگاه - سعید حسام - نیز در این زمینه به خبرنگار ایسنا توضیح داد: با توجه به این که مسئولان نمایشگاه مسائل ایمنی را برای برپایی نمایشگاه رعایت نکردند و چادر غرفه‌ها را به طور کامل مهار نکردند، با وزش شدید باد و بارش باران در شب گذشته چادرهای غرفه‌ها ویران شدند و حتی نرده‌های آرامگاه نیز در این ویرانی آسیب دیدند. همچنین به دلیل بارش باران بسیاری از اقلام از بین رفتند.

یک فعال حوزه میراث فرهنگی در این زمینه به خبرنگار ایسنا گفت: در طول سال‌های گذشته نیز این گونه نمایشگاه‌ها در سطح شهر و در مکان‌های تاریخی برپا شدند که نهادهای مدنی در این زمینه به مسئولان میراث فرهنگی تذکرهایی را مبنی بر اشتباه بودن این اقدام داده بودند.

حسین زندی افزود: استان همدان نیازمند یک بازارچه دائمی برای برپائی نمایشگاه‌های مختلف صنایع دستی در مناسبت‌های مختلف است، اما متاسفانه در حالیکه بازار تاریخی باقی مانده از دوره صفویه در همدان اکنون به انبار تبدیل شده است، دیگر مکان‌ها مانند آرامگاه باباطاهر و تپه هگمتانه به مکانی برای برپائی نمایشگاه‌ها تبدیل شده‌اند.

به گفته وی، ورود بی‌رویه گردشگران و مسافران به این بازارچه‌ها، آتش‌سوزی‌ها و آسیب‌های دیگر به مرور این بناهای تاریخی را از بین می‌برد.

http://www.isna.ir/fa/news/93011001660/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D9%87%DA%AF%D9%85%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%AA%D8%B4-%D8%B3%D9%88%D8%AE%D8%AA


غار کرفتو پنهان زیر آوار ناآگاهی

گزارش فرهیختگان از حال و روز غار کرفتو

پنهان زیر آوار ناآگاهی


http://farheekhtegan.ir/fa/news/5298


حسین زندی


دیدن آثار طبیعی و تاریخی در کشور ما همیشه لذت‌بخش نیست و حس زیبایی، شکوه و غرور را به بیننده القا نمی‌کند. گاهی حسرت نابودی و از بین رفتن یک اثر تاریخی یا طبیعی انسان را متاثر می‌کند، گاهی جایگزینی یک سازه جدید در محل تاریخی و طبیعی و گاهی تجاوز به حریم آثار نگرانی به بار می‌آورد. یادگاری‌نویسی روی آثار باستانی، تاریخی و طبیعی یکی از این موارد است. خراش سنگ‌نگاره‌های تخت‌جمشید، حتی نوشتن یادگاری روی درختان کهنسال از این نمونه است، اما یکی از وحشتناک‌ترین صحنه‌هایی که هموطنان در دل یکی از مهم‌ترین آثار طبیعی و باستانی کشور خلق کرده‌اند و یک صحنه منزجر‌کننده پدید آورده‌اند، در غار کرفتو است. این پدیده یک عارضه ضدفرهنگی است که می‌تواند در نشان دادن عقب‌ماندگی اجتماعی بعضی از گردشگران این منطقه مفید باشد. این غار در استان کردستان و 31 کیلومتری شمال‌غرب شهر دیواندره و در مسیر شهرستان سقز واقع شده است. بخش‌هایی از این غار عظیم، دست‌کَند است و کتیبه‌هایی از دوران پیش از تاریخ و آثاری از دوره‌های مختلف تاریخی در این اثر شگفت‌انگیز به یادگار مانده است. این غار در تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۱۸ با شماره ثبت ۳۳۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده ‌است. افزون بر زباله‌هایی که جزء جدانشدنی محوطه‌های گردشگری کشور ماست بازدیدکننده در این غار با دو پدیده مهم روبه‌رو می‌شود؛ یکی بوی تعفن فضولات که در عمق غار به دلیل کمبود محفظه و مجرای کافی بسیار آزار‌دهنده است، اما مهم‌ترین فاجعه دیوارنوشته‌های این غار تاریخی است. تمام دیواره‌های این غار عظیم مملو از دیوارنوشته و یادگاری است. جالب اینجاست که قدیمی‌ترین این نوشته‌ها مربوط به کوهنوردانی است که در دهه 40 و 50 وارد این غار شده‌اند و دیگر تخریب‌ها مربوط به سال‌های اخیر است. همان‌طور که گفته شد در بیشتر آثار این کشور این پدیده مشاهده می‌شود اما غار کرفتو یک پدیده نادر است. در مورد علل چرایی این پدیده دلایل مختلفی بیان می‌شود، یکی از این موارد علت روانی و رفتاری است. یک روانشناس در این منطقه می‌گوید: یکی از ناهنجاری‌های شایع در جوامع، افزایش آمار افرادی است که به تخریب اموال عمومی و فرهنگی دست می‌زنند، این نوع ناهنجاری با نام وندالیسم شناخته شده است. افرادی که در خانواده یا جامعه بیش‌ازحد مورد توجه بوده‌اند و همین‌طور دسته‌ای از افراد که مشکلات و بحران‌های روحی شدیدی را در زندگی خود داشته‌اند در مواجهه با شکست، درصدد انتقام‌جویی به منظور جبران مشکلات با پرخاشگری و صدمه‌زدن به اشیا برمی‌آیند که این خود یک نوع تخلیه انرژی ناشی از ناراحتی‌های درونی افراد است. آرزو احمدی دیوارنویسی‌های غار کرفتو را ناشی از این بیماری می‌داند و می‌گوید: مسائل و مشکلات خانوادگی در دوران کودکی تاثیر زیادی روی رفتار فرد در آینده می‌گذارد و در بسیاری از موارد به تخریب اجتماع به روش‌های مختلف (تخریب اموال عمومی مثل: تلفن‌های همگانی، کتاب، اتوبوس و...، میراث فرهنگی، آسیب رساندن به ورزشگاه توسط طرفداران ورزشی بعد از پیروزی تیم رقیب و حتی تخریب سایت‌های اینترنتی و...)، منجر شده که درنهایت می‌توان گفت فرد تمایل به بروز رفتار بزهکارانه دارد.
عوامل روانی و اجتماعی مانند: احساس درماندگی، اجحاف، ورشکستگی، دلتنگی و ناکامی که منجر به بیزاری فرد از خود و اجتماع می‌شود نیز در ایجاد این مشکل دخیلند و حتی در مواردی، خصوصا در دوران کودکی، دیدن رفتار پرخاشگرانه و آسیب‌رسانی توسط همسالان و هم‌گروه‌ها می‌تواند به عنوان یک نوع یادگیری اجتماعی بر افراد دیگر گروه و اجتماع نیز تاثیرگذار باشد. این مدرس دانشگاه ادامه می‌دهد: از مواردی که می‌تواند تا حد زیادی این معضل را در جامعه کاهش دهد می‌توان به آموزش کودکان در خانواده و مدرسه، استفاده از تصاویر و پوسترهای آموزشی و تبلیغاتی متنوع، آموزش از طریق رسانه‌های جمعی (آموزش از طریق برنامه‌های شاد و کارتون برای کودکان)، مشارکت دادن افراد در کارهای مدرسه (به‌عنوان نمونه تمیزکردن کلاس‌ها و سرویس‌های بهداشتی که توسط معلمان و دانش‌آموزان ژاپنی در پایان کلاس‌های مدرسه انجام می‌گیرد) و اجتماع که منجر به ملزم دانستن خود به احترام بیشتر به قوانین و مقررات می‌شود، ایجاد کانون‌های فرهنگی و مجتمع‌های ورزشی توسط شهرداری‌ها در سطح گسترده به منظور تخلیه انرژی نوجوانان و بزرگسالان اشاره کرد. آرزو احمدی می‌گوید: نباید از نقش نهادهای مدنی در آموزش مردم غافل شد. افزون بر این بیماری روانی و رفتاری دلایل اجتماعی نیز دارد. نادیده گرفته‌شدن فرد از سوی جامعه، عقده‌گشایی مخالفت با وضع موجود، مطرح شدن، کتیبه‌نگاری به شیوه پیشینیان، ناآگاهی و نبود آموزش، ترس از مرگ و فراموش شدن پس از مرگ جزء عواملی هستند که باعث می‌شود فرد اقدام به کتیبه‌نگاری به شیوه غارنشینان کند. از آنجا که بشر می‌خواهد اثری از خود بر جا بگذارد تا جاودانه شود و با توجه به اینکه یکی از خاستگاه‌های هنر نقاشی غار است چنین رفتاری از او سر می‌زند.
به گواه پژوهشگران، ایرانیان مردمی شفاهی به شمار می‌آیند و تنبل‌ترین افراد در نوشتن هستند. اما در اینجا به راحتی خلق اثر می‌کنند و یادگار از خود به جا می‌گذارند. مورد دیگری از این کتابت‌ها که در جامعه وجود دارد بر در و دیوار دستشویی‌های عمومی است، خلق اثر در این تابلوها نیز از شاهکارهای برخی از شهروندان است که به نظر می‌رسد تنها در کشور ما این خلق صورت می‌گیرد. اما شیوه برخورد با این بیماری چگونه است آیا نباید چنین مشکل رفتاری را درمان یا مهار کرد؟ مسلما اگر مسئولان اقدام کنند به راحتی می‌توانند از چنین تخریب‌هایی جلو‌گیری کنند.
این پدیده شگفت‌انگیز طبیعی و باستانی در بیشتر مواقع راهنما ندارد. استخدام چند راهنما در عین حال که از تخریب می‌تواند جلوگیری ‌کند به آموزش بازدیدکنندگان نیز کمک ‌کند.
در سال‌های اخیر در بسیاری از اماکن به صورت غیرضروری تابلویی نصب شده با این مضمون «این مکان مجهز به دوربین مداربسته است» حتی در اماکن آموزشی، دانشگاه‌ها، خیابان‌ها و گاهی در مقابل دستشویی و... آیا نمی‌توان چنین تابلویی در محوطه اینچنین شگفت‌انگیز نیز نصب کرد؟ و از این فناوری در چنین فضاهایی نیز بهره برد؟
ارزان بودن بلیت ورودی این آثار از دیگر علل تخریب‌هاست چرا که باعث شده کشور گردشگری تخصصی را تجربه نکند و حس مسئولیت‌پذیری بازدیدکنندگان کمرنگ شده است.
بازدید‌کنندگان این غارها دو گروهند، کسانی که برای ایجاد اثر به این غار می‌آیند و بازدیدکنندگانی که برای تاسف خوردن و حسرت به اینجا قدم می‌گذارند چرا که گروه دوم از زیبایی‌های غار چیزی نمی‌بینند و آنچه مشاهده می‌کنند این است که غار در زیر ابر ناآگاهی پنهان شده است.

روزگار فراموش شده پیرمرد «حلبی‌ساز»

هنرمندی که با حلبی یادگاری می‌سازد

روزگار فراموش شده پیرمرد «حلبی‌ساز»

http://farheekhtegan.ir/fa/news/4817



حسین زندی


در طول یک قرن گذشته و با ماشینی شدن جوامع صدها حرفه و شغل و هنر دستخوش تغییر و نابودی شده و اهمیت ندادن به این حرفه‌ها روند از بین رفتن آنها را تسریع کرده است. در حالی که برخی از این مشاغل قابلیت تقویت صنایع‌دستی، گردشگری و موزه‌داری را دارند. حلبی‌سازی یکی از این موارد است که به مرور در حال فراموشی است، اما به تازگی یکی از پیشکسوتان این حرفه در همدان اقدام به بازیابی و تولید ده‌ها نمونه از این اشیا کرده تا مردم را با مشاغل و یادگارهای گذشتگان آشنا کند. محمدباقر ضرابیان متولد سال 1313 همدان است. او تا سال 1332 به شغل پدری، یعنی حلبی‌سازی مشغول بود، اما این کار را رها کرد و فروشندگی وسایل ماشین را پیش گرفت. او 56 سال از شغل حلبی‌سازی دست کشیده بود ولی سال 1390 تصمیم گرفت نمونه‌ای از اشیا و آثار حلبی که در گذشته استفاده می‌شد را بسازد و در مجموعه‌ای به میراث فرهنگی اهدا کند. او در طول دو سال توانست 110 قطعه از این ابزار و اشیا را بسازد. ویژگی کارهای ضرابیان در ظرافت آنهاست که با نمونه‌ای دیگر قابل مقایسه نیست. به همین مناسبت گفت‌وگویی با او انجام داده‌ایم که در پی می‌آید:

‌ چه چیزی شما را به سمت این کار کشاند؟
سال 1390 روزی با خودم گفتم خدایا به من کمک کن تا چند قطعه‌ از میراث قدیم بسازم تا این میراث به کلی نابود نشود چون دیگر قابل استفاده نبودند. وقتی شروع کردم تعدادی از این آثار و وسیله‌ها را ساختم مورد تایید و تشویق میراث فرهنگی قرار گرفتم و در 12 نمایشگاه شرکت کردم. سه لوح از 12 لوح تقدیری که دریافت کردم لوح برتر است و مقام اول کشور را در این رشته به دست آوردم.
‌شغل شما چه بود؟
شغل پدرم حلبی‌سازی بود و شغل من هم تا سال 1332 همین بود، اما تا سال 90 از این کار دست کشیدم چون این کار کمرنگ شده بود. در این مدت مشغول فروش قطعات ماشین بودم. اما می‌خواستم این یادگار را از خود بجا بگذارم، بنابراین 110 قطعه وسیله و ابزار حلبی ساختم و به میراث فرهنگی اهدا کردم.
‌آثاری که به میراث داده‌اید کجا قرار است نگهداری شود؟ به موزه خاصی می‌رود؟
این آثار را به میراث فرهنگی اهدا کردم که قرار است موزه‌ای درست کنند و اینها را در آنجا به نمایش بگذارند تا اینکه نسل‌های بعد متوجه شوند ما با چه وسیله‌هایی زندگی می‌کردیم.
‌کارهای شما شامل چه وسیله‌هایی است؟
وسایلی از قبیل زیرآب حمام، زیرآب حوض، چراغ فتیله‌ای و نماد آرامگاه بوعلی و... .
‌چه مدت‌زمانی را برای ساختن این قطعات صرف کردید؟
از سال 1390 تا اوایل 1392 روی این آثار کار کردم. یعنی حدود دو سال که مهم‌ترین آنها نماد آرامگاه بوعلی است که پنج ماه روی آن کار کردم و آنها را اهدا کردم به میراث فرهنگی همدان.
‌هنوز هم این کار را ادامه می‌دهید؟
فعلا نه اما امیدوارم بتوانم قطعات دیگری را هم بسازم.
‌اسامی همه قطعات و کاربردشان را نوشته‌اند؟
بله همه فهرست شده است. قرار است یک کتاب به نام چهره ماندگار همدان منتشر کنند و این آثار و کاربردشان را در آن بیاورند.
‌همه این وسایل کاربردی و قابل استفاده بوده‌اند؟
بله همه اینها را آن زمان استفاده می‌کردیم به جز چند قطعه مثل نماد آرامگاه. اما امروز اینها به صورت شیء تزئینی است. هرچند امروز هم قابل استفاده است اما با وسایل و نمونه‌های جدید، دیگر از اینها استفاده نمی‌کنند.
‌چرا کسی تمایلی به حلبی‌سازی نشان نمی‌دهد؟ و چرا حلبی‌سازخانه همدان از بین رفته است؟
گفتم که نمونه‌های جدید آمد، خریدار کم شد و این روزها هم جنس چینی اجازه فعالیت به سازندگان ایرانی را نمی‌دهد. استادکارها هم یا از دنیا رفتند یا از این کار دست کشیدند.
‌چرا شما اقدام به تولید انبوه نمی‌کنید؟
باید بگویم مشکل زیاد است. ارائه کردن سرمایه، کارگاه، سوله، ابزار آموزشی برای دانش‌آموزان و امکانات مناسب بهداشتی که کار کردن در آن جا میسر باشد، کار یک فرد نیست. باید نهاد یا اداره‌ای این وظیفه را به عهده گیرد.
‌این روزها حلبی‌سازخانه‌های همدان چه وضعیتی دارند؟
همه شده است بوتیک لباس و دیگر کسی کار نمی‌کند.
‌تا زمانی که شما فعالیت می‌کردید چه تعداد حلبی‌سازی در همدان فعال بود؟
بیش از 60، 70 کارگاه با چندین کارگر و شاگرد فعال بودند.
‌تولیدات شما در همدان فروش می‌رفت یا به جزء همدان به جاهای دیگر هم صادر می‌شد؟
اطراف همدان، روستاها و برخی شهرهای همجوار خریدار این اجناس بودند، چون مرغوب‌تر از کارهای شهرها و استان‌های دیگر بود.
‌مواد اولیه از کجا تامین شد؟
بعد از جنگ جهانی دوم یعنی شهریور 1320 که من حدود هشت سال داشتم، پدرم مغازه را ترک کرد و آمد منزل و در منزل کار می‌کرد. من هم پیش او در خانه این حرفه را آموختم. بعد از جنگ یعنی پس از سه سال به مغازه پدر رفتم و حلبی‌ساز شدم. این کار تا سال 1332 ادامه داشت اما پس از آن از این کار دست کشیدم. آن زمان نفت از روسیه و انگلیس در داخل بشکه‌های حلبی می‌آمد. نفت را خالی می‌کردند، می‌فروختند و ما حلبی‌ها را می‌خریدیم و این ابزار و وسیله‌ها را می‌ساختیم.
‌تاریخچه حلبی‌سازی به چه دوره‌ای برمی‌گردد؟
من تا جایی که اطلاع دارم به 200 سال قبل برمی‌گردد. البته همیشه مواد اولیه از خارج می‌آمد تا اینکه ورق گالوانیزه وارد شد.
‌حلبی‌سازی چه تفاوتی با آهنگری داشت؟
آهنگری مساله جدایی است که با کوره، دم و... سروکار دارد اما حلبی‌سازی ابزار دیگری دارد.
‌فرزندان شما با این حرفه آشنا هستند؟
یکی از دخترانم و پسرم پزشک هستند و یک دخترم دبیر آموزش و پرورش. کسی را ندارم که این کار را ادامه دهد.
‌آرم و نشانه‌ای که روی کارهای شما حک شده چیست؟
از جنس لاتون بوده که فلز خیلی نرمی است و با چکش و مهر سازگاری دارد و پرس می‌شود.

روزنامه فرهیختگان شماره 1316 

28 بهمن 1392

روزنامه همشهری همدان

فراخوان صدور مجوز حمل اسلحه همدان را به بازار قاچاق سلاح تبدیل کرد

گلوله در برابر حیوان

حسین زندی


در شش ماهه اول امسال چهار برابر کل سال گذشته در همدان دفترچه مجوز شکار صادر شده است.
مساله شکار در ایران به بحرانی ملی تبدیل شده است. نابودی گونه‌های جانوری موجبات اعتراض حامیان و دوستداران محیط‌زیست را فراهم کرده تا جایی که به تازگی عده‌ای از مخالفان شکار از رئیس محیط‌زیست کشور درخواست کردند مجوز شکار به‌طور کامل متوقف شود. اما آنچه در شهرستان همدان اتفاق افتاده افزون بر این موارد یک مشکل مضاعف را به وجود آورده است. در سال گذشته فراخوانی توسط مدیریت اسلحه و مهمات صادر شد مبنی بر اینکه کسانی که اسلحه بدون‌مجوز یا غیرمجاز دارند می‌توانند با تسلیم و تحویل آن به این مرکز در صورت تایید این نهاد مجوز حمل سلاح دریافت کنند. این فراخوان باعث شد در بیشتر استان‌ها افرادی که سلاح بدون مجوز نگهداری می‌کردند اسلحه‌ها را تحویل این نهاد دهند و پس از مدتی برای بیشتر آنها مجوز صادر شد. اما نتیجه این فراخوان همدان را به مرکز واردات اسلحه قاچاق تبدیل کرد تا جایی که گاهی در مقابل نهاد متولی یعنی «مدیریت اسلحه و مهمات شهرستان» عده‌ای پیش از تحویل اسلحه اقدام به خرید و فروش سلاح می‌کردند. از آنجا که همدان در مسیر قاچاق کالا از استان‌های غربی و عراق به دیگر نقاط کشور قرار گرفته این موضوع باعث شد تعداد زیادی اسلحه توسط مردم همدان از قاچاقچیان برای اخذ مجوز خریداری شود و مانند هر کالایی وقتی تقاضا بالا می‌رود عرضه نیز افزایش پیدا می‌کند؛ تا جایی که پس از صدور جواز اسلحه هجوم شکارچیان به اداره محیط‌زیست باعث شد دفترچه مجوز شکار این اداره تمام شود. در شش ماهه اول سال 92 چهار برابر کل سال90 و 91 در این شهرستان دفترچه صادر شده است. این در حالی است که تعدادی از مالکان اسلحه اقدام به دریافت دفترچه شکار نمی‌کنند و بدون استفاده از سهمیه فشنگ دولتی به صورت آزاد، فشنگ تهیه می‌کنند.
سیدعادل عربی، معاون فنی اداره محیط‌زیست همدان در این باره می‌گوید: آنچه در همدان اتفاق افتاده نشان می‌دهد شهرستان‌های اطراف هم همین رشد را شاهد بوده‌اند. اتفاق بی‌سابقه‌ای که امسال افتاد و هرگز سابقه نداشت، اتمام دفترچه صدور مجوز در همدان بود. این اتفاق در چند شهرستان دیگر هم رخ داد. در سازمان محیط‌زیست هم مجوز تمام شد؛ یعنی اینکه آنقدر مراجعه‌کننده برای اخذ دفترچه زیاد بود که اکنون منتظر ارسال دفترچه از سازمان مرکزی تهران هستیم. آنچه من اطلاع دارم تقریبا چهار برابر کل سال‌های پیشین در شش ماهه اول امسال دفترچه صادر شده است. وضعیت نهاوند بدتر است و تعداد بیشتری دفترچه صادر شده است. البته برخی استان‌های دیگر هم همین شرایط را دارند و با کمبود دفترچه مواجه بوده‌اند اما وضعیت استان همدان بدتر است. همان‌طور که می‌دانید کسانی که اسلحه دارند نیمی از سهمیه فشنگ را می‌توانند تهیه کنند اما نیم دیگر مستلزم این است که دفترچه از سازمان محیط‌زیست اخذ کنند، به همین سبب شکارچیان برای گرفتن دفترچه مراجعه می‌کنند. یکی از تبعات افزایش دفترچه شکار در همدان تهدید گونه‌های جانوری منطقه است. در سال جاری چندین مورد درگیری بین محیط‌بانان و شکارچیان پیش آمد. یکی از این اتفاق‌ها که پرونده آن در محاکم قضایی در حال پیگیری است ورود قاچاقچیان پرنده از جنوب کشور به همدان بود. عربی در این باره می‌گوید: علاقه شیخ‌نشینان خلیج‌فارس به پرندگان شکاری ایران بسیار زیاد است. آنان از این پرندگان به عنوان تفریح استفاده می‌‌کنند یعنی این پرنده‌ها را آموزش می‌دهند تا برایشان شکار کنند. بازار خرید و فروش این پرنده‌ها در جنوب ایران هم داغ است به همین خاطر عده‌ای از اهالی استان‌های جنوبی به‌خصوص بوشهر در فصل پاییز به سمت غرب کشور می‌آیند تا پس از زنده‌گیری و صید پرندگان خود را به این بازار برسانند. ما پس از اطلاع از ورود این تیم اقدام به کمین و دستگیری آنان کردیم. بازداشت این افراد در صورتی موفقیت‌آمیز است که مردم محلی هم همکاری کنند. اینها متاسفانه راهنما‌هایی در استان میزبان دارند که به آنها کمک می‌کنند. ما به با همیاری محیط‌بان در پاییز امسال تیم شکارچی بوشهر را دستگیر کردیم و یک بهله بالابان، 7 بهله دلیجه و تعدادی قمری از آنان به دست آمد که آزاد‌شان کردیم.
شرایط نگهداری پرندگان پیش از آزادسازی در اداره کل محیط‌زیست همدان بسیار بد بود. یکی از کارکنان این اداره به نبود مکان مناسب برای حیوانات و پرندگانی که از شکارچیان می‌گیرند اشاره کرد. اما معاون فنی این اداره می‌گوید: به گمان من تعداد اسلحه‌هایی که دست مردم است با ظرفیت مناطق اصلا تناسب ندارد. بیشتر مالکان اسلحه شکار می‌کنند اما اگر همه اینها بخواهند در طول سال تنها در یک روز یک حیوان شکار کنند صدمه جبران‌ناپذیری به حیات‌وحش کشور خواهند زد. امروز متاسفانه تهیه مجوز اسلحه بسیار آسان‌تر از گذشته است و پیشنهاد من این است که از این روند جلوگیری شود. ظاهرا صلاحیت افراد مطرح است اما از محیط‌زیست استعلام نمی‌شود و به هرکسی که کارت پایان‌خدمت دارد. اسلحه می‌دهند؛ این مساله علاوه بر شکار مشکلاتی برای ما ایجاد می‌کند.
عربی ادامه می‌دهد: بحث فراخوانی که داده شد و برای اسلحه غیرمجاز مجوز صادر شد نیز در سطح ملی و در شورای امنیت ملی بررسی شد و سازمان محیط‌زیست مخالفت کرد اما به نتیجه نرسید. جای خوشبختی دارد که به اسلحه‌های گلوله زن مجوز ندادند، امیدوارم ندهند. اگر اسلحه غیرمجاز گلوله‌زنی هم مجوز بگیرد، دیگر قابل کنترل نیست. امروز بار بسیار سنگینی بر دوش محیط‌زیست است در حالی که امکاناتی در اختیار ندارد به‌خصوص در شرایطی که کشور از نظر اقتصادی در وضعیت خوبی به سر نمی‌برد. اولین جایی که آسیب می‌بیند، محیط‌زیست است. به‌طور مثال کسانی که اسلحه دارند تلاش می‌کنند از راه شکار خود را سیر کنند. گفته می‌شود در بدن بیشتر پرندگان و حیات وحش کشور ساچمه سربی وجود دارد. صدها نفر منتظر دفترچه هستند، عده‌ای کارت موقت دارند و منتظر اخذ گرفتن مجوز اسلحه‌اند و بعد از آن برای مجوز شکار به این سازمان مراجعه
خواهند کرد.

روزنامه فرهیختگان/ 23 بهمن 1392 / شماره 1312